گفت و گو

نگاهی به زندگی مرحوم غلامعلی ریاحی از زبان وکیل آزاده ریاحی

وکلاپرس- وکیل آزاده ریاحی با اشاره به زندگی حرفه ای وکیل غلامعلی ریاحی گفت: او وکیلی نفوذناپذیری و مورد احترام سرسخت ترین قضات بود.

به گزارش وکلاپرس، وکیل غلامعلی ریاحی ۲۴ مرداد امسال پس از تحمل دوره ای بیماری بر اثر عوارض بیماری سرطان درگذشت. وکیل آزاده ریاحی، دختر او، در گفتگو با خبرنگار ما به بیان خصوصیات اخلاقی، فعالیت‌های حرفه‌ای و غیروکالتی پدرش پرداخت.

بیشتر بخوانید:

برای چندمین بار لازم به ذکر است، دیدگاه‌های مصاحبه‌شوندگان لزوما با نگاه‌های وکلاپرس همراستا نیست و صحت و سقم گفته‌های ایشان بر عهده خودشان است.

رویکرد ایشان نسبت به مسائل صنفی نهاد وکالت چگونه بود؟

پدر در دوره های ۲۲، ۲۴ و ۲۵ عضو هیات مدیره کانون وکلای مرکز بود. او بسیار به نهاد وکالت متعهد بود و نسبت به مقوله استقلال نهاد وکالت تعصب داشت؛ برایش مهم بود که وجهه مثبت و شایسته ای از نهاد وکالت به نمایش بگذارد و در این راستا تلاش میکرد خودش، من و همه وکلا نمایندگان و معرف های خوبی برای کانون وکلا باشیم. به همین دلیل اگر رفتار خلاف شأنی از وکلا میدید بسیار متأسف می شد.

او در حوزه فعالیت های صنفی اعتقاد جدی به مشارکت همگانی وکلا داشت. همواره حساس بود که انتخابات ضعیف برگزار نشود و وکلا عقلایی رأی دهند؛ به قول خودش که همیشه میگفت «رأی باید از مغز باشد و نه معده».

به جرات می توانم بگویم که وی وکیلی نفوذناپذیر و مورد احترام سرسخت ترین قضات بود.

نحوه برخورد ایشان با رد صلاحیت برای عضویت و حضور مجدد در هیات مدیره کانون چگونه بود؟

به خاطر ندارم پدر چندمرتبه ردصلاحیت شد اما می دانم علت ردصلاحیت های وی، وکالت برخی پرونده های سیاسی مثل پرونده خانم فائزه هاشمی، پرونده برخی روزنامه نگاران و روزنامه ها، پرونده اختلاس سه هزارمیلیاردی مرحوم مه آفرید خسروی، پرونده فوکر ۲۸ اصفهان و… بود که البته پدر از این قضیه ناراحت نشد.

چه خصوصیاتی در مرحوم ریاحی وجود داشت که آن را به سایر مدیران کانون نیز توصیه کنید؟

پدر همیشه تاکید داشت مدیر حتما باید «مدیر» باشد و فن و هنر مدیریت بداند. کلام بلیغ داشته باشد و سخنور باشد.

خوب تعامل کند و تدبیر داشته باشد. روانشناس و جامعه شناس خوبی باشد، چهره و سیمای آراسته و محتشمی داشته باشد که وقتی وارد محفلی شود، قابل تشخیص باشد.

به عقیده او صرف داشتن تیتر و عنوان دانشگاهی برای مدیر کفایت نمی کند و او باید درد و دغدغه وکلا را بداند و به اصطلاح وکیل کیف به دست باشد.

رویکرد ایشان نسبت به وکلای مرکز وکلای قوه قضاییه چگونه بود؟

پدر درخصوص وکلای ۱۸۷ اهل تقابل نبود و معتقد بود آنان همکاران و دوستان ما هستند.

رفتار ایشان به عنوان وکیل سرپرست با کارآموزانشان چطور بود؟

ایشان کارآموز و وکیل را نماینده کانون وکلا می دانست و معتقد بود اینها باید از منظر رفتار، پوشش و منش متفاوت باشند و تعامل با افراد مختلف اعم از عریضه نویس، قاضی و.. را یاد بگیرند.

پرونده خوانی و تهیه گزارش از پرونده برایش بسیار مهم بود و همواره این مسئله را به کارآموزان گوشزد می کرد.

نحوه برخورد ایشان با موکلین چگونه بود؟

در زمینه مسائل مالی بسیار سهل گیر بود که در موارد بسیاری نیز با حق شناسی موکلین مواجه شد. شخصیت موکل برای پدرم بسیار مهم بود؛ از همین رو همیشه پیش از پذیرش وکالت پرونده، ابتدا باید خودش قانع میشد که موکلش حقی دارد.

جالب توجه بود که پدرم در بسیاری از پرونده ها حق الوکاله را زمانی دریافت می کرد که رأی به نفع موکلش صادر می شد. او سعی می کرد مسئله را پیش از ورود به دادگاه و از طریق صلح و سازش حل کند.

علاوه بر این ها، او هیچگاه وکیل طرف مقابل را دشمن و حریف خود نمی دید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا