گفت و گوویژه

نگاهی به زندگی مرحوم شاپور منوچهری از زبان وکیل مانوش منوچهری

وکلاپرس– وکیل مانوش منوچهری ضمن تبیین دیدگاه وکیل مرحوم شاپور منوچهری به نهاد وکالت، به معرفی فعالیت‌های غیر وکالتی وی نیز پرداخت.

به گزارش وکلاپرس، وکیل شاپور منوچهری ۱۷ مردادماه امسال درگذشت. وکیل مانوش منوچهری، دختر او، در گفتگو با خبرنگار ما به بیان خصوصیات اخلاقی، فعالیت‌های حرفه‌ای و غیروکالتی پدرش پرداخت.

شرح این گفتگو در ادامه آمده است.

۱. مهم‌ترین خصوصیتی که پدر داشت و برای شما تاثیرگذار بود، چه بود؟

پیش از اینکه وارد دنیای شوم و درس حقوق بخوانم، آنچه که درمورد پدرم به عنوان یک وکیل همیشه برایم تحسین برانگیز بود، چندوجهی و چندبعدی بودن او بود. به خاطر دارم در سال اول دبیرستان معلمان مدرسه از ما خواستند از پدران و مادران –درصورتی که شاغل هستند- دعوت کنیم تا شغلشان را برای دانش اموزانی که درصدد تعیین رشته هستند، معرفی کنند.
پدرم در آن جلسه تاکید کرد اگر قصد دارید در آینده وکیل شوید، باید به ادبیات فارسی، جامعه شناسی، فلسفه و اقتصاد، سیاست علاقمند باشید و در این زمینه‌ها مطالعه داشته باشید تا بتوانید علاوه بر استدلالات و صغری کبرای حقوقی و منطقی، به این ابعاد پرونده نیز اشراف داشته باشید و از موکلین خود دفاع کنید.

۲. با توجه به این خصوصیت مرحوم منوچهری، وی زمان خود را صرف چه اموری می‌کرد؟

پدر علاوه بر جنبه های شغلی وکالت، خصوصیاتی داشت که برایم جالب توجه بود؛ او نوازنده تار بود و از کودکی تار می‌نواخت. او با شاخه های مختلف هنر بخصوص موسیقی آشنا و همچنین به سینمای کلاسیک علاقمند بود. در زمان جوانی گاهی تئاتر بازی می کرد و نقدهایی بر تئاتر می نوشت و شعر نیز می‌سرود.

همه اینها در حالی بود که او دانشجوی حقوق بود و بعدها نیز کارآموز وکالت شد. پدرم حتی پیش از اینکه دوره کارآموزی وکالت را طی کند، در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان به عنوان رئیس بخش آموزش کتابداری کانون مشغول به کار بود. از آنجا که تشکیل کانون های پرورش فکری حرکتی بسیار بزرگ بود و از تلاش جوانانی که عمر خود را گذاشتند تا قصه ها را به همه شهرها، روستاها و ده ها ببرند تا کودکان و نوجوانان این سرزمین را با ادبیات آشنا کنند، باخبر هستم، خبر احتمال تعطیلی کانون پرورش فکری -آن هم در روزهایی که پدرم به تازگی از میان ما رفته است- مرا بسیار آزرده خاطر کرده است.

پروانه وکالت شادروان شاپور منوچهری
پروانه وکالت شادروان شاپور منوچهری

به طور کلی اگر بخواهم پدر را برای کسانی که او را ندیده و نشناخته اند توصیف کنم، باید بگویم او در هر حوزه ای وارد می‌شد و به همین دلیل دوستان زیادی در رشته های مختلف داشت. همین رویکرد سبب شد پدرم با دید بسیار باز وارد صنف وکالت شود.

۳. رویکرد ایشان نسبت به مسائل صنفی نهاد وکالت چگونه بود؟

خوشبختانه این موقعیت هرچند کوتاه پیش آمد که پدرم در دوره بیست و چهارم، بیست و پنجم و بیست و هفتم از اعضای اصلی هیات مدیره باشد.

او در سال نخست دوره ۲۴، منشی هیأت مدیره بود و هنوز صورتجلساتی که با خط خوش ایشان نوشته شده هنوز در کانون موجود است. در سال دوم نیز به عنوان نایب رییس انتخاب شد. لازم به ذکر است پدرم در دوره ۲۴ در کنار عزیزانی چون جناب بهمن کشاورز فقید (رییس هیات مدیره در سال نخست)، جناب دکتر گودرز افتخار جهرمی (رییس هیات مدیره در سال دوم) وجناب مصباح اسکویی فقید (نایب رییس) بود.

او در دوره ۲۵ نیز در سال نخست در کنار مرحوم مصباح اسکویی و در سال دوم در کنار جناب شهرام مدرسی گیلانی نیابت ریاست کانون را بر عهده داشت.در این دوران ریاست کانون وکلای مرکز استاد جندقی کرمانی بود که برایشان آرزوی سلامتی و طول عمر دارم.

شاپور منوچهری در دوره ۲۷ نیز در کنار جناب دکتر مهدی شهلا نایب رییس کانون بود. ریاست کانون در این دوره بر عهده جناب دکتر گودرز افتخار جهرمی بود.

۴. علت رد صلاحیت پدر برای عضویت و حضور مجدد در هیات مدیره کانون چه بود؟

پدرم در دورهای بعد به دلایلی امکان شرکت در انتخابات کانون را نداشت چرا که صلاحیت ایشان احراز نشد. دلیل این مسئله هم صرفا اعمال قانون و پایبندی به اصول استقلال کانون و لایحه استقلال بود؛ چرا که اعتقاد داشت هیچ مرجعی جز کانون نباید درمورد تمدید یا عدم تمدید پروانه وکلا تصمیم بگیرد.

در آن دوره رای دادگاه انقلاب برای نسرین ستوده صادر شده بود و علی رغم تصمیم دادگاه انقلاب مبنی بر محرومیت خانم ستوده از وکالت، شاپور منوچهری پروانه او را تمدید کرد.

درنهایت به همین دلیل به بازپرسی احضار شد و به اتهام معاونت در تظاهر به امر وکالت، تحت تعقیب قرار گرفت. روزهای سختی برای خانواده بود و درنهایت برای پدر قرار کفالت صادر شد. در آن زمان بشدت تحت فشار قرار گرفت.

درنهایت همان طور که انتظار می رفت، صلاحیت ایشان برای دوره های بعدی نامزدی در انتخابات هیات مدیره احراز نشد.

۵. بعد از رد صلاحیت، فعالیت‌های صنفی مرحوم شاپور منوچهری ادامه داشت؟

بله، او همچنان فعالیت خود را در کانون به عنوان عضو کمیسیون های مختلف مثل آموزش، انتشارات، کارآموزی، عضویت هیأت امنای کتابخانه کانون و دادگاه انتظامی وکلا ادامه داد. در دورانی که به لحاظ رسمی مسئولیتی نداشت اما همیشه آماده بود تا به کانون وکلا خدمت کند و هرزمان اعضای هیات مدیره یا مدیران اسکودا و… از او برای رفع مشکلی دعوت می کردند، همیشه حاضر بود.

در این خصوص همه گواهی میدهند که پدر بسیار دلسوزانه و به دور از منافع شخصی فقط به منافع کانون می‌اندیشید. تمام تلاش او در عمر فعالیت صنفی رعایت مصلحت کانون بود.

امیدوارم اعضای جدید هیات مدیره -که غالبا بسیار جوان هستند- همیشه این نوع عمل را الگوی خود قرار دهند. اگرچه برخی از این مدیران دلسوز متاسفانه دیگر در قید حیات نیستند، اما پیشنهاد میکنم هیات مدیره جدید از نظر و مشاوره مدیران باتجربه سابق بهره ببرند.

بیشتر بخوانید:

۶. مهم‌ترین دغدغه ایشان در حوزه مسائل صنفی چه بود؟

دغدغه پدر مثل هر وکیل آزاده دیگری، حفظ استقلال وکالت و وکیل دادگستری بود. در این زمینه -چه در دورانی که در هیات مدیره سمت داشت و چه در دورانی که مسئول نبود- به طور عملی هر تلاشی که توانست انجام داد؛ او سعی میکرد به هر نوعی پیگیر مسئله باشد و در جلسات هیات مدیره با نهادهای دولتی و قضایی، بشدت این خطرات را هشدار میداد و برای عدم تصویب لایحه خلاف استقلال وکالت به همراه دیگر یاران و همکاران جلوگیری کرد.

۷. مصداقی از این پیگیری‌ها را به خاطر دارید؟

در دوره سخت بیست و پنجم، وکلای زیادی در بند بودند. او از پیشگامانی بود که هر چه در توان داشتند تلاش کنند تا آزادی وکلا بخاطر دفاع از موکلین سلب نشود. گرچه این تلاشها همیشه هم موفقیت آمیز نیست.

۷. نگرش ایشان نسبت به وکلای جوان چگونه بود؟

پدرم درمورد وکلای جوان دغدغه زیادی داشت؛ برای آنها وقت بسیاری میگذاشت و احترام ویژه ای قائل بود. فارغ از اینکه کسی را بشناسد، طرز فکرش را ارزیابی کند یا بداند از سمت چه کسی معرفی شده است، مسائل وکلای جوان را حل میکرد. به عبارت بهتر تسهیلگر مشکلات وکلای جوان بود.
به قول دوستی جامعه ما هم اکنون به مدیران تسهیلگر نیاز دارد تا سخت گیر تا مردم بیش از این با مشکل و مانع مواجه نشوند.

از آنجا که دوران کنونی از نظر تاریخی و اجتماعی بسیار سخت است و از نظر صنفی نیز به اندازه کافی با مانع مواجه هستیم، لذا بهتر است مدیران خانه صنفی به دنبال آسان‌سازی امور از طرق قانونی آن باشند.

۸. در دورانی که ایشان در هیات مدیره فعالیت داشتند، چه میزان پیگیر امور بودند؟

ایشان در این دوران از دل و جان مایه میگذاشت و بیش از وقتی که برای اعضای هیات مدیره مقرر شده بود، هر شب چندین کارتن پرونده به خانه میاورد و تا پاسی ازشب به امور رسیدگی میکرد تا کارها سریعتر و بدون فوت وقت برای همکاران پیش برود.

۹. چه خصوصیاتی در مرحوم منوچهری وجود داشت که آن را به سایر مدیران کانون نیز توصیه کنید؟

یکی از مهم ترین خصوصیات که البته الزامی نیست، همین صرف وقت زیاد برای پیگیری امور محوله بود که سبب میشد وکلا به او اعتماد کنند.

لازمه وقت گذاشتن این است که وکلا در دوران فعالیت به عنوان عضو هیات مدیره، کار وکالت را کم کنند. پدر در آن دوران حتی در خصوص پرونده های سابق نیز به دادگاه مراجعه نمیکرد و پرونده را به من یا سایر همکاران می سپرد مگر اینکه پرونده بسیار اضطراری بود. او پیوسته تلاش میکرد تا از وکالت فاصله بگیرد و در کانون مستقر باشد. حتی از این جهت مورد انتقاد نزدیکان نیز قرار میگرفت.

خصوصیت دیگر، احترام به همکاران وکیل بود. بیش از چندصد نفر بعد از فقدان او برایم از برخورد با احترام او نوشتند. برخورد او به گونه ای بود که وکلایی که برای کار اداری ساده به کانون مراجعه میکردند، احساس میکردند کسی در کانون گوش شنوایشان است و درمورد مسائل مختلف با او گپ می زدند.

خصوصیت دیگر، شجاعت و نادیده گرفتن منافع فردی حتی به قیمت محرومیت خود شخص از برخی مسائل به نفع صنف وکالت است.مدیر خانه صنفی باید تاریخ ساز شود نه اینکه جبر تاریخ بر او غالب شود.

بیشتر بخوانید:

۱۰. عملکرد پدر به عنوان یک وکیل دادگستری در حوزه وکالت و پرونده‌ها چطور بود؟

او بدون هیچ تظاهر و شلوغ کاری در دفتر کارش در خیابان ویلا وکالت میکرد و سعی میکرد بر باورهای خود و موکلینش اصرار ورزد و به هیچ قیمتی باورهایش را کنار نمیگذاشت.

۱۱. پرونده های شاخص ایشان چه بود؟

پدرم وکیل پرونده زنده یاد عباس امیرانتظام، خانه سیمین دانشور و جلال آل احمد، کنفرانس برلین، پرونده هایی برای نهضت آزادی و… بود.

۱۲. مرحوم منوچهری چه خصوصیت بارزی در زمینه وکالت داشت؟

به عنوان یک وکیل برای پرونده های کوچک بسیار وقت میگذاشت. این مسئله مورد انتقاد ما بود؛ چرا که پدر برای لایحه ای که ممکن بود قاضی اصلا نخواند یا حوصله اش سر برود، شب های متوالی تا صبح بیدار میماند و لایحه مینوشت. شخصا کمبود این موضوع را در حوزه وکالت بسیار حس میکنم و در خودم نمیبینم بتوانم چنین وقت و حوصله ای به خرج دهم.

۱۳. نحوه برخورد ایشان با موکلین چگونه بود؟

این رابطه تنها یک رابطه وکیل و موکل نبود و در بیشتر موارد رابطه دوستانه داشت. حتی اگر در پرونده به هر دلیلی کار به انجام نمیرسید موکلین باز هم به او مراجعه میکردند. پدرم امین و معتمد موکل بود.

جالب است که فرزندان موکلین سال های دور هم بعدها برای امورشان به پدر مراجعه میکردند. علاوه بر این ایشان به دنبال دریافت پول از موکل نبود. این مسئله درمورد پرونده هایی که بار اجتماعی، هنری و سیاسی داشت بیشتر دیده میشد و پرونده را در وهله اول برای گره گشایی از کار مردم می پذیرفت.

۱۴. رفتار ایشان به عنوان وکیل سرپرست با کارآموزانشان چطور بود؟

کارآموزان و افرادی که در دفتر با پدر همکاری داشتند، احساس عمیقی نسبت به او داشتند؛ این احساس ناشی از پشتوانه محکمی بود که ایجاد کرده بود. او با حوصله، محبت و دلسوزی فراوان نسبت به همکاران، دوست و یاور ایشان بود و رفتار صرفا مناسباتی نداشت.

او به طور عملی رفتار محترمانه را به کارآموزان یاد میداد. به آنان اعتماد به نفس میداد که چه در کار حرفه ای و چه در زمینه صنفی موفق باشند و همواره در امور صنفی مشارکت کنند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا