ویژهیادداشت

شرح ماجرای یک ادعای شاخدار !

روایت وکیل عبدالرضا دیوسالار از واقعیت ادعای عجیب فردی که مدعی پیشنهاد صدور پروانه وکالت با ارائه گواهی از شهرداری تهران شده بود

وکلاپرس- وکیل عبدالرضا دیوسالار با انتشار یادداشتی در حساب اینستاگرام خود راجع به ادعای فردی که مدعی شده بود مدیران کانون وکلا به او پیشنهاد داده بودند با ارائه گواهی از شهرداری تهران به او پروانه وکالت بدهد، به شرح و توضیح واقعیت ماجرا پرداخت.

چند روز پیش فردی در گفتگو با یک وبسایت که مشخصا همسو با نهادی خاص است، مدعی شده بود که چند سال قبل مدیران کانون وکلا پیشنهاد داده بودند با ارائه گواهی از شهرداری تهران به او پروانه وکالت دادگستری بدهند.

این فرد که از نزدیکترین افراد به محمدباقر قالیباف شهردار سابق تهران و رییس فعلی مجلس شورای اسلامی است، در چند سال گذشته به فعالیت علیه کانون های وکلای دادگستری مشغول است.

وکیل عبدالرضا دیوسالار که در جلسه مورد اشاره این فرد حضور داشته است، با شاهد گرفتن سایر حاضران در جلسه به شرح واقعیت ماجرا پرداخته و با ارائه دلایلی ادعای مطرح شده را اساسا تکذیب کرده است:

اخیرا مطلبی از زبان آقای قربان زاده در سایت … منتشر شده است که در آن آقای قربانزاده به قصد افشاگری! مواردی را بیان نمودند. موضوع این بیانات به اصطلاح افشاگرانه ایشان این است که در سال ۱۳۹۶ و بعد از گذشت چند ماه از شروع به فعالیت کمپین حذف ظرفیت وکالت و چند روز قبل از جلسه شورای رقابت، یک عضو مسئول کانون وکلای دادگستری به ایشان پیشنهاد دادند که یک گواهی از شهرداری تهران (آقای قالیباف) اخذ نمایند تا کانون وکلا به ایشان پروانه وکالت اعطا کند.

با توجه به اطلاعاتی که در بیانات ایشان آمده است، این مطلب در خصوص جلسه ای بیان شده است که با حضوراینجانب عبدالرضا دیوسالار و جنابان دکتر ذاکری (مدیرعامل سابق همشهری)، دکتر نیاورانی (وکیل دادگستری و استاد دانشگاه) و قربانزاده برگزار شد. بنابراین ضروری می دانم که توضیحاتی را در خصوص جلسه ارائه و واقعیت را بیان کنم:

همانطور که می دانیم افشاگری در لغت به معنای برملا سازی، پرده دری، رسواسازی، رسوایی و … معنا شده است.

منطقا کسی که قصد افشاگری می‌نماید باید با این روش حقیقت را برملا کند و یک عمل بد و یک عامل بد را رسوا سازد. اما بیانات جناب قربانزاده به دروغ آغشته شده اند، و آن کس که رسوا شد کانون وکلا نبود!

در مهرماه سال ۱۳۹۶ اینجانب عضو کمیسیون کارآموزی کانون وکلای دادگستری بوده‌ام.

موضوع از این قرار بود که دو تن از دوستان و اساتید، تمایل داشتند بدانند مبانی استدلالی آقای قربانزاده چیست؟ این دو بزرگوار، آقایان دکتر نیاورانى و ذاکرى بودند، که قصد داشتند بى‌طرفانه شاهد یک گفتگوی علمی بین آقای قربانزاده و شخص دیگر باشند تا استدلال طرفین را بشنوند. به همین جهت و به دلیل وجود دوستان مشترک، از سوى آن جنابان، از اینجانب (به عنوان فعال در امور نهاد وکالت) براى حضور در آن جلسه دعوت شد که من با افتخار پذیرفتم.

پس اساساً هیچ اصرارى براى تشکیل جلسه در بین نبود.

در روز مقرر، جلسه در دفتر جناب ذاکری تشکیل گردید؛ حاضران در جلسه عبارت بودند از: جناب ذاکری، جناب نیاورانی، جناب قربان زاده و اینجانب عبدالرضا دیوسالار.

جلسه حدود سه ساعت به طول انجامید. این جلسه کاملا بر مبنای مباحثه علمی طراحی شده و پیش رفت، مبانی و استدلال‌های آقای قربانزاده در خصوص لزوم حذف ظرفیت در جذب وکیل تماماً توسط من پاسخ داده شد. درخلال جلسه بنده و جناب نیاورانی از جلسه خارج شدیم تا استراحت کوتاه داشته باشیم اما هرگز در جلسه با آقای قربانزاده تنها نشدم و این تنها نشدن اتفاقى نبود تصمیم من بود برای محافظت از خود در مقابل نسبت هایی که ممکن بود آقای قربانزاده به من بدهند و در نهایت نیز به ضرر کانون وکلا تمام می شد (اتفاقی که حالا شاهد آن هستیم که بدون وقوع و حدوث، مورد ادعاى ایشان قرار گرفته است) دلیل این بدبینی نیز، رصد مستمر فعالیت ایشان و اطلاعاتی بود که از نحوه عملکرد ایشان از طریق چند تن از دانشجویان سابق خود که در کمپین حذف ظرفیت حاضر بودند، داشتم.

در انتهای جلسه آقای نیاورانی به بنده فرمودند که دفاع صورت گرفته ازمواضع نظری و عملی کانون وکلا خوب و قابل قبول بود؛ که به نظر می رسید آقای نیاورانی استدلال‌های مطرح شده توسط اینجانب را پذیرفتند. این جلسه در آن فضا برای من مبین این بود که حقانیت مباحثی که مطرح شد برای ایشان محرز گردید.

اما اکنون جناب قربانزاده بعد از گذشت قریب به سه سال و نیم، با تغییرات اساسی در واقعیت و قلب حقیقت، جلسه مذکور را به شکلی ترسیم نمودند که گویا تمایل داشتند آن گونه باشد.

آنچه که باقى مانده، سرفرازى کانون، و بدنامى بدخواهان آن بوده چرا که کانون وکلا امانتدار و حافظ حق دفاع مردم و ضامن وجود عدالت قضاییست

در انتها چند سوال از محضر جناب قربان زاده دارم که امیدوارم پاسخ دهند:

اول) عبدالرضا دیوسالار هرگز به عنوان نماینده کانون وکلای دادگستری مرکز در جلسه شرکت نکرد بلکه به عنوان یک وکیل مطلع از مواضع نظری و عملی کانون وکلا و کمپین حذف ظرفیت به جلسه دعوت شد. چرا در مطلب خود این گونه وانمود می کنید که من به عنوان نماینده کانون وکلا در جلسه حاضر شدم؟

دوم) اینجانب چه مسئولیتی در کانون وکلا داشتم که این اختیار را به من بدهد که بتوانم پیشنهاد صدور پروانه بدون آزمون به شما بدهم؟

سوم) شرایط قانونی صدور پروانه برای نمایندگان حقوقی سازمان ها در قانون آمده است، شما چه سوابقی در این زمینه داشتید تا شایستگی دریافت پروانه وکالت را داشته باشید؟

چهارم) آقای قالیباف از شهریورماه سال ۱۳۸۴ تا اول شهریورماه سال ۱۳۹۶ شهردار تهران بوده اند و جلسه ما بعد ازپانزدهم مهر ماه ۱۳۹۶ تشکیل گردید. چگونه از شما خواسته می شود که از کسی که در روز جلسه شهردار تهران نبوده‌اند گواهی بیاورید و پروانه ببرید؟

این گواهى مورد ادعاى شما اصلاً چه گواهى است؟ مگر شهردارى مرجع صدور گواهى است؟!

و برفرضى هم که باشد، کانون وکلا چه نیازى به گواهى ایشان داشت؟!

جناب قربان زاده؛

متاسفانه در بیان مطلب حافظه شما یاری نداد تا تطبیق زمانی دهید! که اگر می‌داد یا جلسه اى علمى و خصوصى را اصلاً علنى نمى کردید و یا به شکل دیگری بیان می کردید تا اظهارات شما حداقل از نظر زمان بتواند منطبق بر موضوع گردد.

پنجم) اگر ادعاى شما درست است، چرا سه سال و نیم مکتوم مانده؟ افشاگری هیچگونه تأخیری را بر نمی تابد.

ششم) چرا علی رغم حضور دو شاهد، و عدم تشکیل جلسه اى دو نفره، متمسک به جعل واقعیت شده اید؟ اگر آقاى نیاورانى به صدق عرایض من شهادت بدهد، حاضرید از وکلا عذرخواهى کنید؟

جناب قربان زاده؛

من نگارنده ى کتاب تاریخ کانون وکلای دادگستری هستم،

کانون وکلا در طول تاریخ خود، همواره مورد هجمه ى بدخواهان قرار گرفته، اما آنچه که باقى مانده، سرفرازى کانون، و بدنامى بدخواهان آن بوده چرا که کانون وکلا امانتدار و حافظ حق دفاع مردم و ضامن وجود عدالت قضاییست.

بیاییم از تاریخ درس بگیریم.

بیشتر بخوانید:

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا