اخبار صنفیویژه

توضیح وکیل نعمت احمدی درباره ابطال پروانه وکالتش در دادگاه انتظامی قضات

وکلاپرس- وکیل نعمت احمدی که روز گذشته خبر ممنوعیتش از اشتغال به حرفه وکالت رسانه ای شد، جزئیاتی درباره حکم صادره از سوی دادگاه انتظامی کانون وکلای مرکز و دادگاه عالی انتظامی قضات بیان کرد.

به گزارش وکلاپرس، وکیل نعمت احمدی حقوقدان و استاد سابق حقوق دانشگاه آزاد که در خرداد سال ۱۴۰۱ خبر اخراجش از دانشگاه آزاد رسانه ای شده بود، از اشتغال به وکالت محروم شده است.

به گزارش رسانه وکالت پرس، این وکیل دادگستری در توضیح چرایی ابطال پروانه وکالتش، شکایت صورت گرفته از سوی شاکی خصوصی را بدون ارتباط با فعالیت وکالتی‌اش دانسته است که نمی‌بایست در دادگاه انتظامی کانون وکلای مرکز مورد بررسی قرار می‌گرفت.

بیشتر بخوانید:

مشروح توضیحات وکیل نعمت احمدی به شرح زیر است:

دوستان کمی از مسئله را روشن کنم. اصلا پرونده وکالتی نیست که ربطی به کانون وکلا و دادگاه انتظامی وکلا داشته باشه پرونده ای در دادگاه نداشتم که تخلفی انجام داده باشم.

شرکتی با بانک سامان که بدهی داشت درصدد پرداخت دیون خود برآمدند. این شرکت انباری داشت در بندر امام طی قرارداد جعاله ای که با سهامدار شرکت تنظیم کردم قرار شد انبار را از فلان مبلغ بیشتر فروختیم فلان مبلغی تحت برابر قرارداد جعاله به من پرداخت شود کار به درستی انجام شد انبار به بالا ترین قیمت به فروش رفت البته بانک به عنوان خریدار بابت طلب خود انبار را برداشت مدیران شرکت درهمه جلسات حضور داشتند و صورت جلسات کارشناسی و واگذاری امضا شد من هم دستمزدم را گرفتم. پس پرونده ای در دادگاه نبود که من کار وکالتی انجام داده باشم و تخلف کرده باشم.

احد از سهامداران که خارج از کشور بود و به من وکالت مدنی از سفارت خانه خارج از کشور داده بود بدون اختیار حضور در دادگاه. ( به این نکته توجه کنید که چه محدودیتی داشتم ) تاکید میکنم بدون اختیار حضور در دادگاه به یکی از وکلا که با… هم دفتری بودند وکالت طرح دعوی علیه من داد. این آقای وکیل که در پرونده های دیگر با همکارخانمی پرونده مشترک دارند و برای همین آقای شاکی دهها پرونده مشترک دارند با پشت گرمی آقای… که بود مراجعه به کانون را تحصیل حاصل دانستند و شکایت با این عنوان که خلاف شئونات وکالت قرارداد جعاله تنظیم کردم، به دادسرای کانون شکایت کردند!!

…اولا سابقه کم است که… که ارجاع پرونده بر عهده اوست رسیدگی به پرونده ای بر عهده بگیرد. به پیشینه انتظامی رجوع کنید. در دادسرا ایراد کردم که شکایت از چه پرونده ای و در کدام دادگاه است ؟ چون مقام رسیدگی کننده درواقع شاکی بود، توجه نکرد و به اقدامات خلاف خود ادامه داد. هرچه نوشتم و گفتم بابت کدام پرونده و با چه تخلفی باید پاسخگو باشم، توجه نشد. یک روز…. را در پارکینگ کانون وکلای دادگستری مرکز دیدم گفتم این کارها چیست ؟ و لفظی درگیر شدیم و مشاجره نمودیم.

سپس در نهایت احترام گفتم درستتان میکنیم. صدور کیفرخواست عمل خلاف شئونات وکالت به این دلیل که وکیل نباید با با داشتن پروانه وکالت، قرارداد جعاله بنویسد، مغایرت شرعی و قانونی دارد.

گفتم آقا وقتی موضوع مدنی و خارج از دادگاه بین طرفین باشد، شما برای دستمزدتان چه قراردادی مینویسید ؟ همه میدانیم بعض از شعب دادگاه بنا به مصالح از ما بهتران عمل میکنند این پرونده هم ارجاع شد به همان شعبه که رئیسش این بار انتخاب نشد. شکایت را نزد چندین وکیل معمر خصوصا روسا و معاونین سابق بردم. حتی یک نفر نگفت که دادسرای کانون در امور مدنی وکلا -که جدای از شخصیت حقوقی آنان است صلاحیت رسیدگی دارد.البته وقتی کیفرخواست صادر شد و به شعبه مربوطه رفت، خدابیامرز شاپور منوچهری گفت دیگر قصد برخورد با تو را دارند به شاپور و دیگر بزرگان گفتم خوب قانون چی میشود ؟ خندیدند ! دادگاه مربوطه ۱۸ ماه محرومیت داد. حکم را برای چندین نفر معمر خصوصا روسا و معاونین سابق بردم حتی یک نفر به صحت و درستی رأی نظر نداد. با خیال راحت اعتراض کردم که هر چه بگندد نمکش میزنند و دادگاه عالی انتظامی مو را از ماست می کشد. پرونده اعتراض وکلا، مرسوم است به شعبه اول دادگاه عالی انتظامی نمی رود اما این بار هم با همت امدادهای غیبی پرونده در شعبه اول جاخوش کرد.

جالب است مرجع تجدیدنظر که حکم را تشدید نمیکند و حکمی که مستند به تخلف !! درجه ۴ و ۱۸ محرومیت بود، با عدول از درجه ۴، به درجه ۶ حکم به محرومیت دائم داد !!!!

۱- پرونده ای در دادگاه ندارم که تخلف انتظامی کرده باشم

۲- مدیران شرکت و سهامدران ۷۰ درصد نه اینکه شاکی نیستند بلکه همه صورتجلسات و واگذاری را تایید و امضا کردند.

۳ – قرارداد جعاله دارم که هر کس می تواند قرارد جعاله داشته باشد

۴- نمیتوانستم قراداد حق الوکاله بنویسم که پرونده محاکماتی نداشتم این پرونده دیر نیست دور نیست سند محکومیت افرادی خواهد شد که با شخصیت و آبروی من بازی کردند هر چند عملی انجام ندادم که بی آبرو باشم و سرافرازم.

بیشتر بخوانید:

‫۳۴ دیدگاه ها

  1. نمی‌دانم فردی که وکیل باسابقه است مثل همین آقای نعمت احمدی آیا باید ادبیات نگارشی آن برای جامعه نخبگانی همچون یک فرد عامی و کم‌سواد باشد یا باید در بیان انتقاد به عملکرد مجموعه‌ای دیگر چنان ادبیانه و همانند حقوقدانی سخن بگوید و نگارش کند که مخاطب پی به دانش بالای حقوقی وی پی ببرد.
    البته شاید من اشتباه کردم باشم اما ادبیات بکار برده شده از ایشان در اعتراض به محرومیت از کالتشان را نپسندیدم. لطفا راهنمایی کنید. متشکرم.

    1. با درود
      خود ایشان باید توضیح دهند ولی این صحبت های اخیر ایشان در فضای رسمی نبوده است

    2. من قضاوتی بر علیه یا له ایشان نمی کنم ولی نکته ای که سالهاست خود من اعتراض دارم چرا باید محکومیت انتظامی یک وکیل را عالَم و آدم بفهمد؟ چرا همکاران علیه همکار خودشان نشر می دهند؟ دادگاه عالی انتظامی قضات که محکومیت وکیل یا قاضی را نشر نمی دهد، آخر این چه کاری است وکلا علیه همکاران خود انجام می دهند؟ چون آنچه به گوش بقیه می رسد فقط محکومیت است و بقیه افراد داخل پرونده نبوده اند که بخواهند قضاوت کنند ولی متاسفانه می نشینند هزاران قضاوت و حرف و حدیث… مثل خود من که اصلا چیزهایی پشت سر گفته بودند که حتی داخل پرونده انتظامی هم نبود.. و اکنون بعد از سالها رای دادگاه عالی انتظامی قضات حقانیت مرا نوشته است و اینکه حتی شاکی انتظامی سمتی هم نداشته است ولی وای از همکاران ناشناخته حتی کسانی که بنده اسمشان را هم نمی دانستم ولی خبر به گوشم می رسید حرفهایی پشت سر زده بودن تعجب آور… حتی مثلا من خودم فی الحال تمدید پروانه نکرده ام و کار نمی کنم و بارها درخواست تودیع داده ام… ولی برخی وکلا حرف در می آورند که لابد محرومیت دایم… بخدا زشت است برای وکلا… شان وکالت را رعایت کنیم

    3. همین ادبیات خودتان را یه نگاهی بکنید و خودتان را اصلاح کنید بهتر است
      ادیبانه را نوشته ای ادبیانه
      اشتباه کرده باشم را نوشته ای اشتباه کردم باشم
      و غلطهای دیگر

      1. ۲تا غلط نمره ۱۸ بدهید.
        متاسفانه برخی از وکلا شئون حرفه ای را رعایت نمی کنند.

        با این امتیازی که در دست دارند علیه انسانیت استفاده می کنند.
        کم نیستند ..
        کانون وکلا می بایست بیشتر حواسش باشد.

    4. اینکه از کلمات صعب و مستصعب استفاده کردند عیار حقوقی دارد هیچ حقوقدانی این را تصریح نکرده است، باید از حق دفاع کرد در جایی که صدایت را نمی شنوند حتی اجازه شرعی داری از ادبیات غیر اخلاقی ام استفاده کنی تا حدی که مستوحب مجازات نباشد ، در علم بیان مثل تفتازانی تصریح کرده سخت سخن گفتن دلیل بر خوب نفهمیدن مطلب است و … درگیر ادبیات نباشید.🙏

    5. این وکیل در سال ۸۸ وکالت یک خانم که میخواست از شوهرش جدا شود و مسائل مالی زیادی بین آنها وجود داشت را قبول کرده بود و از آن طرف وکالت شوهرش را از طریق یک وکیل جوان که تحت نظر او فعالیت میکرد را هم گرفته بود که خانم متوجه شده بود و از وی شکایت کرده بود که در مطبوعات این خبر چاپ شده بود.
      اینکه ملک مربوط به برخی سهامداران عمده بانک را به بانک گرانتر فروخته هم معلومه که چه فسادی در جریان بوده.

  2. کانون های وکلا خیلی راحت وکلا را محکوم می کنند اون هم با عناوین کلی مثل خلاف شئونات وکالت.به هحال این وکالت وکانون وکلا باید گریست

    1. بله متاسفانه این عنوان کلی خلاف شان مصیبت شده، حالا نه فقط برای وکلا حتی برای روحانیت و بقیه… مثلا یکی بیاید بگوید اگر روحانی با لباس روحانیت برود نانوایی خلاف شان است.. خوب نظر من نوعی برعکس است مثلا.. نان خریدن اشکالی ندارد و اتفاقا خیلی هم مطابق شان است. بسیاری وکلا که به طور واقعی شان را رعایت نمی کنند با هزار ترفند هرگز هم محکوم نمی شوند… خود اخلاق حرفه ای را رعایت نکردن و تحریک موکلهای بقیه به شکایت.. به صرف اعتماد به حرفهای موکل قبلی او و بدون دانستن حقیقت، عمل خلاف شان است… یادم نرفته موکل یکی از همکاران آمده بود دفتر من مدعی بود همکارمان جلسه ای از او پول گرفته… و خیلی شاکی بود.. مدارکش را که دیدم گفتم آن بنده خدا جلسه ای پول نگرفته یک جلسه مربوط به یک مرحله وکالتی بوده.. جلسه بعدی مرحله بعد بوده… و دارای حق الوکاله جدا…

    2. چطور یه وکیلی که دهه هاست سابقه وکالت رو دارد دو سوته پروانه وکالتش رو ابطال میکنن، حتما وجودش رو مغایر با منافع شخصی دیدن؛ پس بدید بابا زشته دنیا میخنده به اینچنین تصمیمی، ….

  3. انشالله مشکل دکتر احمدی حل گردد.اما هر چقدر عالم ودانشمند باشی وقتی دیدید یک نظام وسیستمی که حقانیت را در داخل وخارج با آنهمه هجمه وحمله داخلی وخارجی طی میکند،عقلا باید مصلحت سنجی کنی وهر حرفی را هر مکانی به لسان نیاوری.عدالت خواهی در سایه وجود یک سیستم حکومتی عدالتخواه تعریف می گردد،لذاحفظ حکومت عدالتخواه ، بر مدعیان عدالت خصوصی ارجح است.

    1. کدام عدالت خواهی در کجا را می گویید؟ زنی در اهواز توسط شوهرش مثل اسیرانی که دست داعشند سرش بریده شد و در خیابان چرخانده شد، و صدایی عدالت خواه از کسی در نیامد، و کسی نگفت قاتل باید در ملا عام قصاص شود…نقد هم مساوی مخالفت سیاسی نیست، باب نقد را با برچسب زدن نبندیم، کلی گفتم و به دکتر نعمت احمدی کاری ندارم

      1. موسوی جان چون من از باب دلسوزی برای یک بیگناه نامه نگاری هایی کردم دیگر برای این خبر عکس العملی نشان ندادم اما حق با شماست احسنت بر شما

  4. خوب من متوجه نشدم جعاله که به نفعشان بوده دیگه چرا شکایت کرده اند… شاید چیز دیگری است اصل موضوع و ای کاش بجای نقطه چین قشنگ اسم می بردید آقای احمدی.. شما که پروانه تان باطل شده دیگر از چه هراس دارید مثلا

  5. این کانون وکلا اگر مرکز وکلای قوه قضاییه تا الان احداث و شروع به فعالیت نکرده بود حتما ادعاها و اقدامات بیشتر از اینا ازشون می دیدیم کلهم هم فقط منبع ادعا هستن

  6. خیلی سخته، خیلی دردناکه وقتی از کسی میپرسی قانون چی میشه؟ در جواب میخنده یا میگه قانون فقط نوشته شده تا اجرا نشه
    امیدوارم ریشه ظلم خشک بشه

  7. کلم الناس علی قدر عقولهم
    اگر مرقومه دقیقا سخنان وی باشدظاهرا در یک جمع غیر رسمی بوده و به اختصار به طوری که برهمگان موضوع روشن شود بیان شده که افراد بااندیشه پاک اصل را بر صحت اظهارات وی که یک استاد دانشگاه و وکیل با سابقه می باشد گذاشته و قضاوت می نمایند چه آنکه هر گونه گمانه زنی بر خلاف اظهارات وی بدون دلیل و مدرک محصول اندیشه بیمار و بر خلاف آموزه‌ای دینی و اخلاقی بوده و حکایت از ذهن بیمارگونه آن خواهد داشت
    بهتر است سخنان وی مورد ارزیابی حقوقی و فنی قرار گیرد چه آنکه معلوم نیست این موضوع یا مورد مشابه آن برای دیگری حتی هر یک از خوانندگان این متن واقع نگردد
    سوال اینجاست که
    آیا در یک کیس مدنی صرف که هیچگونه ارتباطی با عدلیه ندارد وکیل دادگستری امکان تنظیم قرارداد جعاله را دارد یا خیر ؟
    آیا تنظیم چنین قراردادی از مصادیق رفتار خلاف شان وکیل می باشد یا خیر ؟

    1. سلام. احسنت. بالغ بر ۲۰ کامنت زیر این مطلب نوشته شده تا کامنت حضرتعالی هیچکدوم به طور کامل ربطی به مطلب نداشت. یک عزیز از عدم وجود اصطلاحات حقوقی شاکیه دیگری ۲ برابر این مطلب شکایت داره از وکلا … اصل بر برائت و صحت این هم شامل دکتر احمدی هم کسی که این رای رو علیه ایشان داده از صحبت های یک طرف بدون اطلاع کامل از دفاعیات طرف دیگر نتیجه گیری یکطرفه به قاضی رفتن است. زمان مشخص میکند

  8. شگفت انگیز است/ خب بر فرض وقوع تخلف یا جرم مگر می‌شود برای همیشه کسی را از حرفه و شغلش ممنوع کرد/ تکلیف امرار معاش او و خانواده اش و سایر وابستگان به این درآمد گه می‌شود؟؟!!

    1. احسنت به آقای مجید، اصلا بحث موردی نیست، بحث اینست که خلاف انسانیت و ضد حقوق بشر است که خیلی راحت یک انسان را از امرار معاش بیاندازند، حالا چه ابطال پروانه باشد چه محرومیت موقت، مگر قضات را به این راحتی از نان خوردن می اندازند؟ شخصا از قاضی ای شکایت کردم و چندین مورد تخلف وحشتناک داشت از جمله عدم ابلاغ و حضوری تلقی کردن رای غیابی و محکوم هم شد، اما یک کسر حقوق ناقابل که اندازه جریمه رانندگی بود وقتی رفتم گفتم آخر چرا انقدر سبک؟ گفتند قضات ما همین جوری هم دارند می روند و نمی توانیم سریع حکم سنگین بدهیم… رویم نشد بگویم خوب بروند، بجایش از حقوقدانان خوب که کم نیستند استخدام کنید، تا قاضی جرات نکند با حق مردم بازی کند.. حالا چرا وکلا را راحت بیکار می کنند و حتی فکر نمی کنند این به ضرر موکلهای بی گناه اون وکیل هم هست.. وقتی محردم می شود پرونده آنها چه می شود… رزق وکیل چه می شود… اجاره دفترش چه می شود… اجاره خانه اش چه… کلا باید مجازاتهای وکلا تغییر کند.. مگر شوخی است با محل درامد وکیل شوخی کنند…شخصا وقتی محکومیت مرا بی جهت در دادگاه انتظامی قضات ۱۰ سال قبل تایید کردند… و حالا بعد ۱۰ سال بیگناهی ام ثابت شده.. برایم سوال شده.. چه کانونی ها.. چه دادگاه عالی.. فکر نکردند من خانم مجرد بودم و باید از کجا نان بخورم؟؟ بروم فحشا؟؟ خسارات این ۱۰ سال مرا چه کسی می دهد؟

  9. در بحث مجازاتهای وکلا هم اشکالات زیادی وجود دارد، آیا تنزل درجه سنگین تر است یا محرومیت؟ من می گویم محرومیت… محرومیت یعنی بیکار شدن وکیل… تنزل که چیزی نیست.. تنزل را کمیسیون ترفیع در کانونها راحت رفع می کند… بعد می روی مثلا اعتراض می زنی به رای کانون.. دادگاه عالی انتظامی قضات مثلا می آید تخفیف بدهد.. می زند وکیل را محروم می کند… این محرومیت موقت حتی سه ماه… بیچاره می کند وکیل را.. خیلی بدتر است… اینها باید درست شود.. کانون های مستقل چرا این همه سال برای برطرف کردن این اشکالات کاری نکرده اند؟؟

  10. تو کانون وکلا همین بنده خدا دو سه نفر دیگه آزاده و برای دفاع از موکل خطر می کردند بودند که باقی وکلا تاب نیاوردند و براش پرونده درست کردند واقعا متاسفم

  11. خوب حالا سوالی دارم از خود آقای دکتر احمدی، آیا کانون وکلا مستقل نبود و شما را محکوم کرد؟ زمانی که به همین گونه استقلال ایراد می گرفتم که اشکالاتی دارد و بایدنظارت بیرونی هم بر خود کانونها باشد برخی حمل بر دشمنی می کردند یا اینکه فکر می کردند می گویم استقلال وکلا کاملا از بین برود و یا قضات بتوانند ابطال پروانه کنند، خیر دقیقا منظورم همین اشکالات بود، امروز خود ایشان به حرف من رسیده است، خود دکتر احمدی که مدافع نحوه استقلال قبلی کانونها بود… ما قرار نیست در کانون وکلا دشمن کسی باشیم که تفکر مخالف دارد و به این دلیل بزنیم پدرش را در دادسرای انتظامی در بیاوریم یا منتقدان به کانون یا مدیری از مدیران کانون را سرکوب کنیم.. چه تفکر اصلاح طلب داشته چه اصولگرا، چه مذهبی چه غیر مذهبی، چه هیچ کدام، اصلا مگر قسم نخورده ایم تعصبات سیاسی نداشته باشیم؟ ملاک ما باید قانون باشد و اجرای صحیح قانون، انسانیت و نوع دوستی… حفاظت از شان وکلا… نه خودمان علیه وکیل پرونده بسازیم…. خیلی جالب است.. کانون وکلا در زمان درخواست تودیع پروانه و عدم اشتغال بنده نیز، برایم پرونده انتظامی ساخته بود.. چون انتقاداتی بحق داشتم… و با حفاظت دادگستری این کار انجام شده بود… و مبری شدم با نامه معاونت محترم دادگستری… آیا درست است با ادعای اینکه کانون خانه وکلا است. از شر پرونده سازیش به معاونت محترم دادگستری پناه ببرم تا اثبات شود که بی گناهم؟ از ماست که بر ماست

  12. در کل اشکالات مهم و زیادی در مورد کانونهای وکلا و رویه های فعلی در خود کانونها، وجود دارد و چون نه از نظر عقلی نه عملی ممکن نیست که فقط یک نفر بخواهد اشکالات را برطرف کند، شخصا ترجیح دادم کناره گیری کنم،و وکالت نکنم(البته ناچار) ولی من گفتم و به یادگار بماند: «اگر قشر فرهیخته می دانید خود را، سعی کنید اظهار نظرهایتان فرهیخته بودنتان را نشان دهد چه در روابط شخصی، چه در خانواده، چه در کانون وکلا، چه در موضوعات سیاسی، چه پشت سر همکاران، چه در تصمیمات کانونی یا دادسرای انتظامی، چه در روابط با موکلین و یا قضات، چه در لوایح دفاعی» نهایتا انسان می ماند و اعمالش و وکلا وظیفه سنگین تری بر دوش دارند

    1. خانم غلامعلی عرض ادب و احترام.
      بنده احدی از همکاران البته سابق شما هستم از کانون وکلای قزوین که متاسفانه اول تشکیل خانواده و متاهل شدنم مشکلی تقریبا مشابه مشکل شما برایم پیش آمده و الان نزدیک به دو سال است که با همسرم درگیر ابطال پروانه ام هستم.
      خواهشمندم قابل بدانید و با حقیر تماس داشته باشید تا از روش پیگیری تان از معاونت دادگستری جهت احقاق محق بودن تان تلمذ کنم.
      پیشاپیش ممنون و سپاسگزارم.
      ۰۹۳۳۰۲۳۰۰۶۸

  13. آیا قرار داد جعاله خلاف شئونات وکالت محسوب میشه؟! احکام خلاف قوانین موضوعه تالی فاسد خواهد بود چه بسا دامنگیر خیلی از وکلا بشه اگر موضوع صرفا انعقاد قرار داد جعاله باشه

  14. مطابق قانون مجازات مصوب ۹۲ هیچ کس را نمیتوان مادم العمر از حقوق اجتماعی محروم کردواین رای باتوجه به این مورد قابل ابطال‌ در دیوان عدالت اداری یا دادگاه عمومی است و وماده ۴۷۷ ق آ د ک و دست آخر رجوع به کمیسیون اصل ۹۰مجلس یا

    1. درود خدا بر شما ، باید فکر خانواده و زن و بچه ی او را بکنند از طرفی چرا اینجا کار بکشد که در سایت ها چاپ شود ؟

  15. باسلام خدمت استاد بزرگوار-میگویند هرصاحب حقی باید حق خود را از هرشخص و یا مرجعی که بر ذمه اش می باشد بستاند،به نظرمن باید عناوین تخلف و یا جرایم دادگاه انتظامی کانون وکلا و دادگاه عالی انتظامی قضات را موسکافانه با استناد قانونی و استدلات کامل صحیح،شناسایی و بعد از آن در مراجع صالح از حق خود دفاع و حکم برائت تحصیل و با متخلفین۲ دادگاه فوق،برخورد قانونی صورت گیرد تا در جایگاه قضایی و حقوقی خود اعمال قدرت مجازی و خیالی نفرمایند.

  16. یک ساختار فاسد و بی نزاکت . تمام اجزایش فاسد است. بعنوان یک مدرس حقوق و فقه عرض میکنم که در زمانی که یک قاضی یا استاد دانشگاه در نظام جمهوری اسلامی بخاطر اموری که خارج از محل کار اوست و صرفا در حد یک گزارش است و ارتباطی با وظیفه شغلی و حرفه ای او ندارد در محل کارش با هماهنگی حراست به هییت تخلفات ارجاع میشود و ترفیع و تبدیل وضعیت او به چالش کشیده میشود دیگر چه انتظار و توقعی از چنین ساختار معیوب و بیمار که بر کشور حاکم است می توان داشت ؟ استقلال کانون وکلا که البته هم اکنون استقلالی نیم بند است زمانی مفید و موثر است که در راستای حمایت از اعضای ان باشد مگر در مواردی که احراز تخلف یا جرم مرتبط با شوون شغلی او شود . نفوذ عوامل اطلاعات و …. در نظام جمهوری اسلامی در بدنه کانون همانند سایر نهادها روزبروز اسباب انحطاط و زوال این پیکره نیمه جان را توسعه داده است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا