اخبار بین المللی

انگیزه جمهوری آذربایجان از مسدود سازی جاده ترانزیتی

وکلاپرس-

در هفته های اخیر به طور مکرر اخباری در مورد مزاحمت سربازان جمهوری آذربایجان برای وسایل نقلیه عبوری ایرانی که از مناطق مورد مناقشه این کشور با جمهوری ارمنستان عبور می کنند، در رسانه ها منتشر می شود.

بر مبنای توافقنامه آتش بس سه جانبه روسیه، ارمنستان و آذربایجان، قرار بود نیروهای باکو و ایروان در آخرین محل حضور خود متوقف شده و از پیشروی بیشتر پرهیز کنند اما آذربایجان بارها پیشروی هایی در مناطق مورد مناقشه داشته که یکی از این پیشروی ها به حضور در جاده ترانزیتی سوق الجیشی گوریس به قاپان و ایجاد مزاحمت برای کامیون ها و اتوبوس های عبوری ایران انجامیده است.

انگیزه جمهوری آذربایجان از مسدود سازی جاده ترانزیتی

به نظر یک پژوهشگر حوزه روابط بین الملل، روال اقدامات آذربایجان در این جاده روالی تهاجمی و خصمانه بوده است. در ابتدا ارتش این کشور برای ساعت های متمادی جاده مذکور را مسدود و سپس طی مذاکراتی آن را بازگشایی کرد.

در مرحله بعد با ایجاد ایست های بازرسی، از وسایل نقلیه ایرانی حق ترانزیت دریافت شد و در نهایت کار به بازداشت و دستگیری دو راننده ایرانی کشید که هر دو آذری بوده و یکی از آنها با اعضای خانواده در حال تردد در این مسیر بود.

علی رغم رایزنی های فراوان و اصرار ایران بر تمرکز بر روش های دوستانه و مسالمت آمیز، دولت باکو حاضر به آزادی رانندگان ایرانی نشده است. در صورتی که آذربایجان تمایل به حل مسالمت آمیز این مسئله داشت، می توانست ضرب الاجلی تعیین کند تا ارمنستان بتواند برای تعریض، آسفالت کردن و تکمیل مسیر جایگزین اقدام کند و سپس به حل و فصل اختلافات خود با طرف ارمنی در مورد این جاده می پرداخت.

به نظر می رسد به علت تعلل و سکوت مقامات ارمنستان در این زمینه و کندی ایران در زمینه واکنش قاطع نشان دادن به این موضوع، طرف آذربایجانی دچار اشتباه محاسباتی شده و تصور کرده می تواند امیال خود را به راحتی پیگیری کند.

جمهوری آذربایجان در شرایطی برای اثبات مالکیت خود بر این جاده به اسناد تقسیمات کشوری داخلی و اداری شوروی سابق متوسل می شود که ملاک قرار دادن همین اسناد دوره شوروی سابق را برای تعیین رژیم حقوقی دریایی کاسپین را رد می کند تا به منافع بیشتری دست بیابد و از سهم ایران در این دریاچه بکاهد.

عواقب ایجاد کریدور زنگزور برای ایران

هم اکنون سه مسیر برای دسترسی زمینی ایران به اروپا از طریق ارمنستان، آذربایجان و ترکیه وجود دارد. آذربایجان و ترکیه قصد دارند با هزینه زا کردن تردد از ارمنستان برای ایران، استفاده از این مسیر را به طور کامل از دستور کار ایران خارج کنند و در این صورت شرایط مناسبی برای احداث کریدور زنگزور فراهم آورند. در نتیجه دو مسیر برای دسترسی زمینی ایران به اروپا از طریق ترکیه و آذربایجان باقی خواهد ماند که در حال حاضر نیز این دو کشور از این مسیرهای ترانزیتی برای اعمال فشار بر ایران به شیوه های گوناگون استفاده می کنند.

از یک سو آذربایجان با معطل کردن کامیون های ایرانی به شیوه های مختلف و اخذ عوارض گمرکی فراوان موجب فاسد شدن مواد غذایی صادراتی ایران به روسیه می شود و از سوی دیگر دولت ترکیه بارها تعرفه تردد رانندگان ایرانی از این کشور را افزایش داده و این تحولات نشانگر خطرات جدی و درازمدت برای منافع بلندمدت ایران و ارمنستان است.

علاوه بر اختلال در ارتباط ترانزیتی ایران با ارمنستان و سپس گرجستان و کشورهای اروپایی، این کشور بر ایجاد کریدوری بین نخجوان و آذربایجان از طریق خاک ارمنستان نیز اصرار دارد. بدیهی است که ایران با ایجاد چنین کریدوری مخالف است زیرا با این کار، ارتباط این دو منطقه بدون نیاز به ایران ممکن می شود و علاوه بر مضرات اقتصادی، سبب از بین رفتن اشراف امنیتی و اطلاعاتی جمهوری اسلامی در منطقه می شود. بنابراین جمهوری آذربایجان با آزار اتباع ایرانی در جاده گوریس به قاپان به دنبال تحت فشار قرار دادن جمهوری اسلامی به منظور موافقت با ایجاد کریدور زنگزور است.

با ایجاد این کریدور و محروم شدن ایران از دسترسی به مسیر ترانزیتی جمهوری ارمنستان، کشور از مزایای بسیار مهم جغرافیایی و ژئوپلتیک محروم و دسترسی آن به اروپا مختل می شود. با ایجاد این کریدور هم ایران دیگر مهم ترین مسیر اتصال آذربایجان به نخجوان نخواهد بود و هم زمینه حذف ایران از مسیرهای ترازیت از چین به اروپا و آسیا در قالب ابتکار عمل کمربند و جاده، کنار گذاشتن ایران از مسیرهای انتقال انرژی و خط لوله های گاز صادراتی و بی اثر شدن کریدور شمال-جنوب از بندر چابهار به شمال غرب ایران فراهم می شود که ایران را از میلیاردها دلار درآمد سالانه محروم و رشد و توسعه اقتصادی کشور را کند خواهد کرد.

تحولات قفقاز تنها منافع ملی جمهوری اسلامی ایران را به خطر نمی اندازد. این تحولات در کنار قدرت گرفتن طالبان در افغانستان و افزایش دخالت پاکستان در این کشور و نیز در منطقه قفقاز می تواند منجر به تهدید منافع چین و روسیه شود. در صورت ایجاد دالان زنگزور راهی مطمئن و سریع برای انتقال نیروهای نظامی به قفقاز و از این طریق به مرزهای چین و روسیه به وجود می آید و مشخص نیست آیا روسیه قادر یا علاقمند به مقاومت در برابر این تحولات هست یا خیر و آیا اصولا این کشور چنین درکی از تحولات منطقه دارد یا تهدیدی را متوجه خود نمی داند.

نباید تصور کرد احداث یک جاده جایگزین ترانزیتی بین ایران و ارمنستان موجب حل این مشکلات می شود. زیرا ماجرا بسیار فراتر از یک اختلاف ارضی بین ارمنستان و آذربایجان است و هدف برطرف کردن هرگونه مانع بر سر راه ایجاد کریدور زنگزور می باشد.

بیشتر بخوانید:

راهکار ایران در مقابل جمهوری آذربایجان

تدوین راهبردی مناسب برای منطقه قفقاز توسط ایران

ایران در اولین گام باید راهبردی مناسب برای منطقه قفقاز تدوین کرده و از واکنش های مقطعی و رفتارهای تاکتیکی در این منطقه بپرهیزد. واکنش های ملایم و منفعلانه در برابر باکو -که فعالان سیاسی آن به طور بی وقفه در رسانه های و شبکه های اجتماعی این کشور، ایران را به واکنش نظامی، تجزیه، خرابکاری و غیره تهدید می کنند- باعث اشتباه محاسباتی جمهوری آذربایجان شده و این رویه باید اصلاح شود.

رایزنی ایران با همسایگان برای همراه کردن آنها و ایجاد درک مناسب از شرایط منطقه

۱) آگاه سازی روسیه از تحولات پیش رو

در همین راستا ایران باید رایزنی های جدی را با همسایگان خود برای همراه کردن آنها و ایجاد درک مناسب از شرایط منطقه انجام دهد. مهم ترین گام آگاه ساختن روسیه از تحولات پیش رو است. کرملین در جریان جنگ ۴۴ روزه حاضر به حمایت جدی از پاشینیان غرب گرا نشد و به نوعی آن را تنبیه کرد و حالا به عنوان اصلی ترین بازیگر منطقه قفقاز در هر دو کشور حضور دارد و خواستار کنترل منابع انرژی آذربایجان نیز هست.

این کشور با رفتارهای خود امتیازهای زیادی به آذربایجان داده تا آن را به عضویت در اتحادیه اقتصادی اوراسیا نیز ترغیب کند. به نظر می رسد تداوم این امتیازدهی و سکوت در برابر برخی اقدامات آذربایجان و ترکیه مانند برگزاری مکرر مانورهای نظامی، فروش پهپادهای ترکیه به اوکراین، اعلام رسمی عدم پذیرش نتایج انتخابات دومای روسیه در منطقه کریمه باعث گستاخی بیشتر آنکارا خواهد شد و برای کرملین تبعات ناگواری خواهد داشت.

ایران باید روسیه را از خطرات نگرش های پان ترکی و نوعثمانی گری آنکارا کاملا آگاه کند و از سپردن قفقاز به روسیه و تسلیم شدن در برابر نگرش روسی خودداری کند تا بتواند منافع خود را تامین کند. روسیه باز ماندن دالان لاچین را تضمین کرده و چندی قبل از تحرکات و شیطنت های آذربایجان برای مسدود کردن این دالان جلوگیری کرد. اما چنین واکنشی را در قبال مسدود کردن جاده قاپان به گوریس نداشت که شاید علت این مسئله آن باشد که روسیه بر طبق توافق سه جانبه وظیفه ای برای تامین امنیت جاده های ترانزیتی ارمنستان ندارد، اما وظیفه این کشور برای تامین امنیت دالان لاچین به صراحت در توافقنامه آتش بس ذکر شده است.

در واقع ابهام در بند نهم توافقنامه آتش بس سه جانبه که تنها به مناسبات ترانزیتی و حمل و نقل کالا بین جمهوری آذربایجان و ارمنستان اختصاص دارد و اختلافات حاکمیتی دو طرف را تعیین تکلیف نشده رها کرده از جمله عوامل اصلی تداوم تنش هاست. می توان حدس زد این ابهام به طور عمدی توسط روسیه به وجود آمده تا به تداوم دخالت های آن در این منطقه کمک کند.

۲) گفت و گو با ارمنستان و تقاضای توقف عقب نشینی در برابر زیاده خواهی های آذربایجان

علاوه بر روسیه، ایران باید گفتگوهای انتقادی و جدی با ارمنستان داشته باشد و خواستار توقف عقب نشینی های این کشور در برابر زیاده خواهی های جمهوری آذربایجان شود. مواضع غیرسازنده برخی مقامات این کشور که مزاحمت های باکو برای کامیون های ایرانی را مشکلی میان جمهوری آذربایجان با ایران می دانند، قبل از هر چیز استقلال و تمامیت ارضی ارمنستان را تهدید خواهد کرد.

کم تحرکی ایران برای تقویت روابط با ارمنستان، موجب سوءاستفاده ترکیه شده و پرواز اخیر هواپیمایی از ترکیه به ایروان و انتشار اخباری در مورد مذاکرات غیرمستقیم پاشینیان و اردوغان با میانجیگری گرجستان نشان می دهد ترکیه قصد دارد با توجه به عدم قاطعیت پاشینیان در برابر ترکیه و آذربایجان، با دادن امتیازهایی وی را راضی به همراهی و عملیاتی کردن ایجاد کریدور ارتباطی میان نخجوان و آذربایجان کند.

۳) تغییر رویکرد سیاست خارجی ایران در برابر ترکیه

علاوه بر این ایران باید سیاست خارجی خود در برابر ترکیه را تغییر دهد و تصورات قدیمی را در قبال آنکارا کنار بگذارد. ترکیه در سال های اخیر سیاست تهاجمی و خصمانه ای را در قبال ایران در پیش گرفته است و با اقداماتی مانند سدسازی های مکرر روی سرمنشا رودهای ارس و دجله و فرات امنیت آبی ایران و عراق را تهدید می کند.

دیوارکشی ترکیه در مرز با ایران نیز ارتباط اقوام مختلف کشور با اقوام کرد، ترکمن، عرب و … در کشور عراق را دشوارتر کرده و موجب گسست منطقه ای شده است و از نفوذ منطقه ای ایران و امکان استفاده از همراهی اقوام گوناگون برای مقابله با منافع ترکیه خواهد کاست.

در مقابل این کشور در حال سرمایه گذاری های گسترده در جمهوری آذربایجان برای افزایش نفوذ و تاثیرگذاری قومی و تحریک ترک های ایران برای تحقق اهداف تجزیه طلبانه و ایجاد آشوب و فتنه در سه استان شمال غربی ایران است که البته با واکنش قاطعانه و میهن پرستانه مردم آذربایجان ایران مواجه شده است.

باکو و آنکارا در حالی که اجازه حضور هیچ شرکت ایرانی را برای بازسازی مناطق تازه آزادشده نداده اند و حتی به تجار و بازرگانان ایرانی ویزا نیز نمی دهند، برخی کشورها را به ایجاد دهکده های هوشمند در مرزهای شمالی ایران و تاسیس پایگاه های اطلاعاتی و امنیتی در پوشش راه اندازی کارخانه لبنیات و غیره تشویق کرده اند.

منابع:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا