۸مارس ؛ یادداشت یک وکیل زن افغانستانی به بهانه روز جهانی زنان
فهرست
وکلاپرس– لینا احمدی، وکیل مدافع و فعال حقوق بشر به مناسبت ۸ مارس روز جهانی زنان در یادداشتی، فشار های طالبان بر زنان بعد از سقوط دولت افغانستان را یادآوری کرده است.
به گزارش وکلاپرس با سقوط دولت افغانستان و روی کار آمدن طالبان زنان با محدودیت های بسیاری مواجه شده اند و علاوه بر ممنوعیت تحصیل دختران در مدرسه و دانشگاه، زنان شاغل از برگشتن به کار ممنوع شده اند و همچنین در تازه ترین اقدام طالبان زنان مطلقه مجبور به زندگی با همسران سابق خود شده اند.
بیشتر بخوانید:
لینا احمدی، وکیل مدافع افغانستانی که با روی کار آمدن طالبان از اشتغال به حرفه وکالت محروم شده است، در این یادداشت به محدودیت های زنان اشاره می کند و خواستار همبستگی زنان جهان برای حذف نابرابری جنسیتی شده است.
متن این یادداشت که در آماج نیوز منتشر شده است به شرح زیر است:
زنان از زمان پیدایش جهان در نبرد برای زنده ماندن در جهانی زیست دارند که زندگی در آن نامتعادل است
فرقی ندارد کجای دنیا زندگی میکنید، وقتی در جایگاه زن برای رشد شخصی و جایگاه اجتماعی مدنظرتان اقدام میکنید، محدودیتها از زمین و زمان سر درمیآورد تا مانعتان شود. البته که شکل و جنس محدودیتها در فرهنگها و کشورهای مختلف باهم فرق دارند؛ اما اصل قضیه یک چیز است که به مسئله جنسیت زنان مربوط میشود.
زنان از زمان پیدایش جهان تا اکنون در نبرد برای زنده ماندن به معنی واقعی در جهانی زیست دارند که زندگی در آن نامتعادل است، جنسیتی بهنام مرد آن را بهطور کامل تصاحب کرده و خود را مالک زمین و آسمان میداند و زن بردهی برایش بیش نیست.
زنان در همچو جوامع و کشورهای نابرابر زندگی و در حال مقاومت هستند با وجود این نابرابری تمام عیار؛ اما دست از کوشش و مبارزه نکشیدهاند و خواهان بهدستآوردن جهان در چنگال خود هستند. اینکه این دستآوردها و مبارزه تا کجاها پیش میرود و آیا واقعا هم بهطور آنچنانی دنیا را بهدست خواهیم آورد یا خیر؟ پرسشیست که زمان به آن پاسخ میدهد؛ اما ایستادگی و مبارزه میکنیم.
بیشتر بخوانید:
۸مارچ روزیست که دهها سال بعد از بهرسمیت شناختن آن هنوز هم دولتها از شناخت آن بهعنوان جنبش زنان سرباز زده و آن را بخشی از جهانبینی مارکسیستی میدانستند و خود را موظف به پذیرش و گردن نهادن به پیام روشن جنبش زنان نمیدیدند.
رسمیت یافتن چنین روزی، گرچه برای جنبش جهانی زنان موفقیتی بزرگ بود؛ اما زنان میدانستند تا آن لحظه که پیام چنین روزی شنیده نشود، تا زمانی که حقوق شهروندی چنان گسترش نیابد که تفاوتهای جنسیتی از اجتماع بشری رخت بربندد و برابری کامل زن و مرد متحقق نگردد، این مبارزه ادامه خواهد یافت.
در امریکا هنوز یک زن نتواسته رییسجمهور باشد
در کشورهای جهان اول زنان توانستهاند تا سطح کُرسی معاونیت رییسجمهوری برسند، طور مثال در امریکا که ۲۵۰ سال از دموکراسی آن میگذرد هنوز یک زن نتواسته رییسجمهور باشد با وجود بارها کاندید شدن هنوز موفق نشدهاند این نام را برای خود در تاریخ امریکا در این قرن دموکراسی ثبت کنند. در کشورهای اروپایی چهار رییسجمهور زن وجود داشته است. کشورهای آسیای نیز شاهد دو زن رییسجمهور وجود بودهاند؛ اما من دوست دارم از جهان سوم حرف بزنم جایکه زنان آن در حال مبارزه بهخاطر ابتداییترین حقوق خود در قرن ۲۱ هستند، قرنی که مردم به مریخ سفر میکنند، طول عمر را بیشتر میسازنند؛
در کدام قرن زندگی میکنم حتی پیش از میلاد هم اینگونه نبود
اما در جامعه من زنان هنوز درگیر این هستند که چه نوع پوششی داشته باشند، آیا چادر کوتاه بپوشند یا دراز، چه نوع بوتی به پا کنند، بلند یا هموار… وقتی زندگی زنان جهان سومی جامعه خود را میبینم و از اینکه خودم هم جز همان زنانی محروم هستم که برای حقوقی مانند کار، تحصیل، آزادی، مشارکت در فرایندهای سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، بینالمللی محروم شدهایم و خواهان گرفتن این حقوق خود از جنس مردانه هستیم، از خودت متنفر میشوم، اینکه من در کدام قرن زندگی میکنم حتی پیش از میلاد هم اینگونه نبوده، زنان سرزمین من به قرن پیش از میلاد رجعت کردهاند، هزاربار از اینکه به چنین دنیای مردانه پا گذاشتی از خود نفرت میکنی و افسوس میخوری که کاش در بهدنیا آمدن حق انتخاب میداشتم.. کاش میپرسیدند دنیا همچو جای است مایل هستی بروی یا خیر؟
بیشتر بخوانید:
زنان جهان با شما هستم صدایم را میشنوید! من لینا احمدی دُخت افغانستانیکه از زمان تولد در نبرد برای زندگیام و اکنون ۲۹ سال سنام را در این راه صرف کردهام؛ اما هنوز که هنوز است آب از آب تکان نمیخورد، من چهار سال وکالت دفاع کار کردهام، زره زره درد و رنج و بیچارهگی همجنسهایم را با پوست استخوان درک کردهام، زنانی که بهخاطر پیدا کردن لقمه نانی برای فرزندهای یتیم خود هیچ مشقتی نبود که تحمل نکرده باشند، کارهای شاقه مانند صفاکاری، نانپزی، دستفروشی، کسبهای که در روز کمترین درآمد را دارد، فقط اندازه یک شکم سیر کردن تن فروشی کردهاند، زنانیکه بهخاطر سیر کردن شکم آن بیپدرها به کارهای غیرقانونی دست زدهاند و از همه بدتر بخاطر نگاه داشتن آنها در قید یک جامعه سنتی سالها لتوکوب شده و صدای خود را نکشیدهاند، دادگاه نرفته و شکایت نکردهاند تا مبادا آنی که خونش در رگهای او در حال دمیدن است را از او بگیرند. به نظر من زنان کشورم عاطفیترین و با احساسترین زنان جهاناند.
جامعه بدون زنان مجروح است
دوست دارم بیشتر مثال از زندگی و زیست خودم بدهم، شخصا مادر من خیلی جوان بوده که پدرم شهید شد، شاید من سه ساله بودهام که پدرم ما را ترک کرد، مادرم هیچ مجبوریتی در بزرگ کردن ما نداشت با وجود اینکه زندگی آنچنانی از پدرم برایش میراث نمانده بود تا دلش به آن گرم باشد؛ اما با تمام نداشتهها با تمام پا فشاری هم تصمیم میگیرد که سه کودک خود را بزرگ کند و به خانه شوهر مرده خود، زیر دست خوشو و خسر بماند؛ اما از کودکان خود نگذرد.
زنان کشور من با تمام نداشتهها در کنار فرزندهای خود ماندهاند و برایشان زندهگی ساختهاند. قصه زندگی من و همنسلان من جنگ است ما در جنگ بهدنیا آمدهایم و در جنگ بزرگ شدهایم و در جنگ مبارزه کردهایم با تمام آن سختیها؛ اما یک روزنه امید یک آرامش نسبی برای ما وجود داشت در طول دو دهه دمکراسی ساختهگی غرب برای کشورم زنان کشورم تا حدی به خودکفای رسیده بودند و در جامعه فعالیت داشتند که جامعه را زنده نگاه داشته بودند، جامعه بدون زنان مجروح است، این به نحوی اجتماعیبودن زندگی است و این اجتماعی بودن باعث میشود که باید برابری در جامعه حاکم باشد تا هیچ قشری تحت ستم قرار نگیرید؛
بعد از سقوط افغانستان زنان بهطور کامل از جامعه حذف شدند
اما بعد از سقوط افغانستان و حاکم شدن گروه تروریستی جامعه ما بهطور گستردهای از تمام فرایندهای پیشرفت و ترقی عقب ماند و زنان کشورم بهطور کامل از جامعه حذف شدند، در طول ۱۸ ماه گذشته طالب هیچ نوعی جنایتی نبود که مرتکب نشده باشد، زودتر از کدام جنایت سخن بگویم؛ نسلکُشی، قتل، محکمههای صحرای، سنگسار زنان به جرم دوست داشتن، زندان، شکنجه تیرباران نظامیان پیشین….
اینها گوشهای از جنایات است که نه تنها زنان بلکه همه مردم افغانستان توسط طالب متحمل شدهاند و هیچ خانوادهی در این مدت پیدا نمیتوانی که از سوگ عزیز خود داغدار و غمدار نباشد. من در این بحث می خواهم بالای حذف زنان و مشکلهای زنان بپردازم…
بیشتر بخوانید:
اولین کار طالب بعد از سقوط نظام…
اولین کار طالب بعد از سقوط نظام بستن درهای آموزش و پرورش بهروی دختران و برکنار کردن زنان شاغل مانند قضات، دادستانها، وکلای مدافع، شرکتهای دولتی و خصوصی که بیش.تر کارمندان شان را زنان تشکیل میداد و گرفتن شغل آنها از نزد شان بود، مرکزهای آموزشی بسته و معلمهای زن دو سال شد که درگوشه خانه مانند زباله بیکاره افسرده و پریشان افتیدهاند و در فکر پیدا کردن لقمه نانی برای فرزندانشان هستند؛ چون سرپرست خانوادهشان را هم در جمهوریت همین طالب یا با انتحار کُشته یا با انفجار…
آگاهی زنان برای نظامهای دیکتاتور به مثابه سپاهی قدرتمند است
طالب و نظامهای توتالیتاریسم از آگاهی زنان میترسند، آگاهی زنان برای نظامهای دیکتاتور به مثابه سپاه قدرتمندی است که اگر مانع آن نشوند از چنگال شان بیرون و کنترل آن برایشان غیرقابل پیشبینی میشود و همیشه مانع پیشرفت و ترقی زنان آن جامعه میشوند[…]
زنان کشورم بعد حضور طالبان در جامعه آرام ننشسته و طالب و اندیشه و فکر و تفکر آن را در جهان به چالش کشیدهاند. اگر امروز جهان طالب را رسمیت نداده و نخواهد داد ثمره اعتراضات خیابانی و صدا بلند کردنهای زنان بود در مدت ۱۸ ماهی که گذشت زنان بهطور گسترده قتل، شکنجه، زندان، سنگسار، محکمه صحرای… بنخاطر اعتراضات خود شدند.
بیشتر بخوانید:
فقر به اوج خود رسیده بیکاری بیداد دارد، نه نانی برای خوردن و نه لباسی برای پوشیدن، طالب هم اندکی در رویه و رفتار خود تعامل نمیکند و برنامه برای این بحران بزرگ بشری ندارد که زندگی این میلیونها انسان گرسنه و بیپناه چه میشود.
اگر قرار است حکومتداری کنید باید به خواستههای مردم لبیک بگویند؛ اما همه میدانیم هدف و برنامه طالب جز کُشتن و غارت و زندان و اعدام و سنگسار دیگر چیزی نیست…
آیا جهان حادثه ۱۱ سپتمبر ۲۰۱۱ را فراموش کرده؟
ای زنان، ای همجنسانم، ای رهبران زنانه با شما هستم، حرفم با شما است، مخاطب من شما هستید؛ لطفا نگذارید من و همجنسانم از این بیشتر آلهی دست مردانی بهنام طالب شویم، طالب از هیچ فرهنگ و هیچ تمدن و پیشرفت سر در نمیآورد، با هیچ کدام اینها آشنا نیست، طالب فقط کُشتن و زدن و اعدام را بلد است.
لطفا خواهشام از شما این است طالب را رسمیت ندهید، طالب را حمایت نکنید، طالب همانیست که در فهرست سیاه سازمانهای جهانی دو سال پیش از امروز قرار داشت آیا جهان حادثه ۱۱ سپتمبر ۲۰۱۱ را فراموش کرده؟ اگر قرار باشد طالب رسمیت داده شود جهان شاهد حادثه بزرگتر مانند ۱۱ سپتامبر در آینده نزدیک باشد، میخواهم سخنانم را جمع بندی کنم و پیام خود را بمناسبت هشت مارچ به شما برسانم.
این متن را بهخاطر روز ۸مارچ روز همبستهگی زنان جهان نوشتم تا بدانند همجنسهای شان در یک گوشه دنیا با چه مشقتهای دست به گریبان هستند و با کدام گروه مردان مقابل هستند.
ای زنان، ای همسنگران جنبش زنانه بیاید دستبهدست هم داده این جهان مردانه و تفنگدار را نابود و جهانی عاری از اسلحه برای خود بسازیم، جهانی لطیف و نرمی و آرامی و راحتی برای ملت خود بسازیم و این تنها با همبستهگی و یاری کردن در تمام مراحل مبارزاتی همجنسهای ما از هر گوشه دنیا ساخته میشود.
آرزوی من جهانی است که هیچ زنی در آن مجبور به جبر نباشد و زنان در کنار هم بتوانند به خواستههای خود دست یابند. این همه جنایات را در حق هم جنسان خود نه میبخشیم و نه فراموش میکنیم.
منبع: آماج نیوز