نظریه مشورتی

نظریه مشورتی با موضوع محکوم کردن طرف دعوا به پرداخت حق‌الوکاله وکیل در فرض عدم پرداخت آن

مشخصات نظریه:

شماره نظریه : ۷/۱۴۰۱/۱۰۳۹
شماره پرونده : ۱۴۰۱-۹۷-۱۰۳۹ ح
تاریخ نظریه : ۱۴۰۲/۰۳/۰۸

استعلام:

در برخی پرونده‌ها، وکلای دادگستری با اعلام مبلغ حق‌الوکاله، درج می‌کنند که هیچ رقمی از آن‌ را وصول نکرده‌اند؛ در صورت صدور حکم به نفع خواهان، با توجه به اینکه به موجب قرارداد محکوم‌له بابت حق الوکاله وجهی به وکیل نپرداخته است و اساساً خسارت مورد ادعا (خسارت دادرسی ناظر به حق‌الوکاله وکیل) پرداخت نشده است، با توجه به مبنای محکومیت به خسارت دادرسی و قواعد مسئولیت مدنی، آیا صدور حکم به محکومیت محکوم‌علیه مبنی بر پرداخت حق‌الوکاله دارای وجاهت قانونی است؟ (به عبارت دیگر، تا زمانی که حق‌الوکاله مقرر به وکیل پرداخت نشده است، آیا می‌توان محکوم‌علیه را به پرداخت آن به خواهان (محکوم‌له) محکوم کرد؟
بیشتر بخوانید:

پاسخ:

با توجه به اینکه در فرض سؤال با قبول وکالت و انجام آن توسط وکیل، ذمه موکل در مقابل وکیل نسبت به حق‌الوکاله مشغول می‌شود؛ اعلام وکیل مبنی بر عدم وصول تمام یا بخشی از حق‌الوکاله مندرج در قرارداد تا پیش از صدور رأی، مانع از احتساب آن به عنوان خسارات دادرسی موضوع ماده ۵۱۲ قانون آیین دادرسی دادگاه‌های عمومی و انقلاب در امور مدنی مصوب ۱۳۷۹ نخواهد بود. بنا به مراتب فوق، در فرض سؤال صدور حکم به محکومیت خوانده به پرداخت حق‌الوکاله با منع قانونی مواجه نیست.

‫۶ دیدگاه ها

  1. سلام بنده الان یک سال است که درگیر دادگاه هستم فقط یک نکته را متوجه شدم که که قوه قضائیه ایران به نفع ظالم و پولدار و به ضرر مظلوم ودرواقع مستمند و فقیر است

  2. با درود ، بنظرم این استعلام و پاسخ به آن ، دارای چند ایراد حقوقی و قانونی می‌باشد :
    اول ) متن سوال ، دو سویه می‌باشد ، سوی اول اینکه ، استعلام شده آیا صدور رای برای پرداخت حق الوکاله ای که توسط موکل تادیه نشده ، از سوی محکوم علیه ، مستند به پرداخت خسارت دادرسی ، وجاهت قانونی دارد ؟یعنی رای برای پرداخت دین موکل ، توسط محکوم علیه ، در وجه وکیل . سوی دوم که در ذیل سوال تحت عنوان ، « بعبارت دیگر » ، طرح شده ، این است که آیا تا زمانیکه حق الوکاله وکیل پرداخت نشده ، میتوان محکوم علیه را ، محکوم به پرداخت آن به محکوم له کرد ؟
    تحلیل : حکم به پرداخت خسارات دادرسی وفق ماده ۵۱۵ ق.آ.د.م ( باب نهم ) ممکن است و نیازی به استعلام نبود. در ثانی اگر قرار بر پرداخت خسارت دادرسی باشد ، این وجه ، در حق محکوم له قابل پرداخت خواهد بود نه وکیل ، مگر اینکه در وکالتنامه قید شده باشد که وکیل میتواند معادل حق الوکاله خود ، از محکوم به ، تامین وجه کند . ( باید مبلغ مورد نظر بصورت دقیق و صریح ، درج شده باشد و وکالتنامه تا لحظه ی اجرای حکم ، معتبر باشد و در دادخواست و یا تا پایان جلسه اول ، ایراد شده باشد )
    دوم ) در پاسخ استعلام ، ذمه موکل را در قبال حق الوکاله ، مشغول تلقی نموده اند که هنوز ادعای وکیل برای عدم پرداخت حق الوکاله ، ثابت نگردیده است فلذا اصل بر عدم بدهی است مگر اینکه وکیل طی دادخواست جداگانه نسبت به وصول طلب خود دادخواست داده و رای اخذ نموده باشد که در این صورت میتوان با استناد به ماده ۵۱۶ همان قانون ، تهاتر نمود .
    سوم ) در پاسخ استعلام ، به ماده ۵۱۲ همان قانون اشاره شده که مع الفارغ بوده و منطبق با ماده یاده شده نمیباشد .
    چهارم ) پرداخت حسارت دادرسی که حق الوکاله نیز وفق باب نهم همان قانون ، داخل در آن میباشد ، در حق محکوم له ، مجاز خواهد بود .

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا