اخبار

جزئیات قتل شریک کاری در دفتر یک وکیل مشهدی

وکلاپرس _ علیرضا آ. طی بازجویی های تخصصی به قتل دوست قدیمی و شریکش به خاطر اختلافات مالی و عصبانیت لحظه‌ای در دفتر یک وکیل دادگستری در مشهد اعتراف کرد.

به گزارش وکلاپرس به نقل از خراسان، «علیرضا-آ» متهم به قتل شریک کاری اش «امیر» در دفتر یک وکیل دادگستری در بلوار شاهد مشهد در حضور سروان آرمین منفرد (افسر پرونده) به بازسازی صحنه جنایت پرداخت.

بیشتر بخوانید:

متهم به قتل گفت: به خاطر اختلافات مالی که با شریک سابقم داشتم، او از من شکایت کرده بود که قرار شد در دفتر یکی از وکلای دادگستری با یکدیگر مصالحه کنیم اما وقتی امیر (مقتول) ادعا کرد که مبلغ یک میلیارد و ۷۰۰میلیون تومان از من طلبکار است، دیگر کنترلم را از دست دادم و ضربات کارد را بر پیکرش فرود آوردم.

این ها بخشی از اظهارات متهم به قتل ۴۶ساله ای است که با دستور قاضی ویژه قتل عمد مشهد به محل وقوع جنایت در بولوار شاهد هدایت شده بود تا صحنه دلخراش قتل شریک خود را بازسازی کند.

او که در طبقه دوم ساختمان و در دفتر یکی از وکلای دادگستری مقابل دوربین قوه قضاییه ایستاده بود، عصبانیت آنی را دلیل این ماجرای تکان دهنده دانست و با چشمانی اشک بار زوایای پنهان این جنایت را فاش کرد.

من و امیر سال ها بود که با یکدیگر رفاقت داشتیم

«علیرضا-آ» پس از تفهیم اتهام از سوی مقام قضایی و تاکید بر این که مواظب اظهارات خود باشد و حقیقت ماجرا  را بیان کند، درباره شراکت خونبار خود با دوست قدیمی اش گفت: من و امیر سال ها بود که با یکدیگر رفاقت داشتیم به گونه ای که تصمیم گرفتیم تا برای راه اندازی یک شرکت مصالح فروشی ساختمان با یکدیگر شریک شویم.

هرکدام از ما سرمایه ای فراهم کردیم و خیلی صمیمانه به دنبال مقدمات کار برآمدیم. ابتدا ملکی را برای مدت۵سال اجاره کردیم و بدین ترتیب فعالیت خودمان را در حالی آغاز کردیم که از هر نوع سرمایه ای مانند نیسان و کامیون هم استفاده می کردیم ولی متاسفانه هنوز ۲ماه بیشتر از راه اندازی مصالح فروشی نمی گذشت که صاحب ملک از ما تقاضا کرد مکان اجاره را تخلیه کنیم.

متاسفانه دوستم به تعهدات خود عمل نکرد

در واقع این ماجرا سال ۱۴۰۰ رخ داد و ما به ناچار باید شراکتمان را به هم می زدیم. این بود که تصمیم گرفتیم تا از هم جدا شویم ولی مشکلات مالی با ادعاهای هرکدام از ما بروز کرد. در نهایت توافق نامه ای باهم نوشتیم که کامیون را به «امیر» واگذار کنم و او هم وجه برخی از چک ها را بپردازد اما متاسفانه دوستم به تعهدات خود عمل نکرد و مبالغ بدهکاری را نپرداخت.

من هم که از این شرایط در رنج بودم و خودم با مشکلات مالی دست و پنجه نرم می کردم به ناچار کامیون را فروختم تا بدهکاری ها را بپردازم ولی متاسفانه «امیر» از من به اتهام فروش مال غیر در دادسرا شکایت کرد که پرونده در شعبه ۶۱۵ دادسرای عمومی و انقلاب مشهد مورد بررسی های قضایی قرار گرفت و چون من به خاطر اتهامات دیگر فراری بودم، در جلسات بازپرسی شرکت نکردم و بدین ترتیب این پرونده با صدور کیفرخواست به دادگاه ارجاع شد.

قرار بود در تاریخ پنجم آبان در دادگاه حاضر شوم که مشخص شد وکیل «امیر» یکی از دوستان پدرزنم است به همین دلیل و برای جلوگیری از رسیدگی های قضایی قرار مصالحه گذاشتیم تا در حضور وکیل مشکلات مالی خودمان را بررسی کنیم.

بیشتر بخوانید:

با وساطت وکیل دادگستری جلسه ای با هم برگزار کردیم ولی به نتیجه ای نرسیدیم تا این که بار دیگر به دفتر وکیل دادگستری در بولوار شاهد رفتیم و بازهم درکنار هم نشستیم تا اختلافات مالی را حل کنیم؛ اما در اثنای گفت وگوها،امیر از طلبکاری یک میلیارد و ۷۰۰ میلیون تومانی سخن گفت و مدعی شد که من باید این مبلغ را به او بپردازم! من هم که از شنیدن این مبلغ بسیار عصبانی شده بودم در یک لحظه کنترلم را از دست دادم و کاردی را که همراهم بود از داخل جیبم بیرون کشیدم و در همان حالت خشم آنی ،ضربات متعددی به صورت کلنگی بر پیکر دوستم وارد آوردم…

دراین هنگام قاضی عارفی راد از متهم به قتل خواست تا کارد چوبی را به دست بگیرد و صحنه جنایت را بازسازی کند.

هیچ کس جرئت نمی کرد مقابلم قرار بگیرد

«علیرضا-آ» نیز درحالی که دسته کارد چوبی را می فشرد، گفت:وقتی عصبانی شدم از روی صندلی برخاستم و ایستادم ولی «امیر» همان طور روی صندلی نشسته بود و تصور نمی کرد که من دست به چنین رفتاری بزنم! ولی من که خشم سراسر وجودم را فرا گرفته بود کارد را به صورت کلنگی بالا بردم و دیگر نفهمیدم چند ضربه به او زدم چرا که کنترلم را از دست داده بودم و هیچ کس هم جرئت نمی کرد مقابلم قرار بگیرد.

خلاصه بعد از آن که امیر خون آلود در کف اتاق افتاد من با همان کارد خون آلود از دفتر خارج شدم و سوار بر پراید به طرف کلانتری قاسم آباد به راه افتادم. در مسیر هم که می رفتم کارد را از شیشه سمت راننده به داخل بولوار انداختم و خودم را تسلیم قانون کردم.

درآغاز بازسازی صحنه قتل ابتدا سروان آرمین منفرد (افسر پرونده) به تشریح خلاصه ای از محتویات این پرونده جنایی و اعترافات متهم در بازجویی های تخصصی پرداخت و در نهایت نیز قاضی شعبه ۲۱۱ دادسرای عمومی وانقلاب مشهد دستور انتقال متهم به زندان را صادر کرد تا دیگر مراحل دادرسی طی شود.

منبع: روزنامه خراسان

بیشتر بخوانید:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا