نقد حقوقی دکتر برهانی در خصوص اعدام محمد قباد لو؛ آیا تأخیر در اجرای قصاص و رسیدگی مجدد حقی را از اولیاءدم تضییع می کرد؟
وکلاپرس- دکتر محسن برهانی حقوقدان و وکیل دادگستری در یادداشتی، روند اجرای حکم اعدام محمد قباد لو -از بازداشت شدگان اعتراضات سال ۱۴۰۱- را تشریح کرد.
به گزارش وکلاپرس، طبق اعلام مرکز رسانه قوه قضاییه حکم دادگاه کیفری یک استان تهران مبنی بر «قصاص نفس» محمد قبادلو در پرونده درگذشت یک مامور نیروی انتظامی بهنام «فرید کرمپور حسنوند» و مجروحکردن ۵ مامور دیگر در جریان اعتراضات سال گذشته، پس از تأیید در دیوان عالی کشور، صبح روز سه شنبه ۳ بهمن ۱۴۰۲ اجرا شد.
پس از انتشار اجرای حکم اعدام محمد قباد لو، امیر رئیسیان و مه دخت دامغانپور با انتشار پست هایی در شبکه اجتماعی ایکس از پذیرش مجدد درخواست اعاده دادرسی در دیوان عالی کشور خبر داده و اجرای این حکم را خلاف قانون دانسته بودند.
دکتر برهانی در یادداشتی ضمن تشریح روند پرونده از تقاضای اعمال ماده ۴۷۷ توسط القاصی مهر در این پرونده گفته و در انتقاد از این نحو رسیدگی به پرونده عنوان داشته است: آیا تأخیر در اجرای قصاص و رسیدگی مجدد حقی را از اولیاءدم تضییع میکرد؟
بیشتر بخوانید:
متن کامل یادداشت به شرح زیر است:
حکم قصاص مرحوم قبادلو به اجرا درآمد. در این خصوص نکات زیر قابل تامل است:
آن مرحوم با ماشین به جمعی از اعضای نیروی انتظامی برخورد نمود که منجر به وفات مرحوم کرمپور و زخمی شدن جمعی دیگر شد. برای وی دو پرونده تشکیل شد؛ محاربه و قتل عمد. برای جرم محاربه، اعدام صادر شد که پس از فرجام خواهی، شعبه ۳۹ دیوان در رد یا قبول محاربه اظهارنظر ننمود.
در خصوص قتل عمد، حکم قصاص صادر شد. پس از فرجام خواهی شعبه ۳۹ دیوان، فرجام خواهی را نپذیرفت و رای قصاص را تأیید کرد بنابراین در این مرحله با یک حکم قطعی مواجه هستیم. نسبت به این رأی تقاضای اعاده دادرسی شد که در مرحله اول، این تقاضا رد شد.
برای بار دوم تقاضای اعاده دادرسی شد که این بار شعبه اول دیوان عالی کشور این تقاضا را پذیرفت و اعاده دادرسی را تجویز نمود چرا که در سلامت روان مرحوم قبادلو با توجه به شهادت پزشکان مختلف شبهه وجود داشت. این تجویز به معنای توقف اجرای حکم قصاص و رسیدگی مجدد در شعبه هم عرض بود که این مهم به شعبه پنجم دادگاه کیفری یک تهران ارجاع شد.
در حالیکه همه منتظر رسیدگی مجدد بودند اتفاقی خاص میافتد؛ فیزیک پرونده به شعبه ۵ نمیرود چرا؟
چون رئیس دادگستری تهران (آقای القاصی مهر) تجویز اعاده دادرسی از سوی شعبه اول دیوان عالی کشور را خلاف بیّن شرع میداند و تقاضای اعمال ماده ۴۷۷ میکند! این تقاضا مورد پذیرش قرار گرفته و رسیدگی به این امر به شعبه ۳۹ دیوان عالی کشور ارجاع میشود. تجویز اعاده دادرسی صادره از شعبه اول دیوان عالی کشور توسط شعبه ۳۹ دیوان عالی کشور، خلاف شرع بیّن شناخته میشود و با کأن لم یکن تلقی شدن تجویز اعاده دادرسی، حکم قطعیت یافته اولیه به مرحله اجرا درمیآید.
نگارنده صرف نظر از ماهیت و محتوای پرونده خدمت رئیس دادگستری تهران و شعبه ۳۹ عرض میکند که چرا تجویز اعاده را خلاف بیّن شرع دانستید؟ اینکه یکبار دیگر شعبه ۵ کیفری یک، به پرونده رسیدگی کند کجای شرع را به هم میزد؟ آن هم شرع بیّن را!! آیا تأخیر در اجرای قصاص و رسیدگی مجدد حقی را از اولیاءدم تضییع میکرد؟
اساساً قصاص حق شخصی است و تلاش در ایجاد مصالحه مورد تأکید است حال شعبه یک دیوان عالی کشور با تجویز اعاده فرصتی برای تجدید رسیدگی و حتی ایجاد مصالحه فراهم کرده بود که متاسفانه با اقدام رئیس دادگستری و شعبه ۳۹ دیوان این فرصت از بین رفت.
ای کاش حضرات با دقت بیشتری به احکام فقهی توجه کنند و فرصتهای پرهیز از سلب حیات را مغتنم بشمارند چرا که تسریع در قصاص یا اعدام قطعاً ممدوح نیست و در ما نحن فیه متأسفانه چنین شد که ای کاش نمیشد.
منبع: اینستاگرام دکتر برهانی
آری برای ما هم سوال است که کجای این تجویز خلاف شرع بین بود. اما خوب است نگارنده هم از واژگان به طور دقیق و به عدل استفاده میکرد. «برخورد نمود»؟ برخورد نمودن کجا و زیر گرفتن کجا!