یادداشت

فقدان مطالعات انسان شناسی در تغییرات مدیریت بر وکلای دادگستری

یادداشت تقی برهانی؛ وکیل دادگستری قم

وکلاپرس ـ  درباره استقلال کانون وکلا و وکیل دادگستری تاکنون گفتارها ومقالات بسیاری نوشته و گفته شده است. در کنار «استقلال» کانون وکلا و وکیل چند مسئله مطرح می شود. اولاً استقلال ِ سازمانی مربوط به کانون وکلا است، مرکزی که وکلای دادگستری را مدیریت می کند. و ثانیاً «استقلال» واژه ای است که بر تارک وکیل دادگستری باید بدرخشد.

بسیاری از واژه ها از نظرعملی بسیار مهم و واجد شرایط اساسی در رفتار وکلا هستند. در امتداد «استقلال» می توان به «نیرومندی»، «صداقت» و «صراحت» و «امانت» اشاره کرد. در کهکشان واژه وکیل و وکالت، مستقل بودن چون خورشید تابناک است. و «صداقت و صراحت و نیرومندی و امانت» ستارگان اقماری ِ استقلال در این کهکشان می باشند.

مهم است که این استقلال و ضرورت آن برای فهم آسان تر مردم و مدیران قضایی روشن بیان شود. از آن جمله «تضمین سلامت دستگاه قضا» است. وکیل ضامن عدم فساد سیستم قضایی است. می توانیم موضوع را با مثالی ساده توضیح داد:چنانچه وکیل نتواند با «صراحت، شجاعت، نیرومندی از حقوق موکل خود دفاع نماید به خاطر این‌که پروانه وکالت او ممکن است به وسیله قاضی باطل شود و یا به حالت تعلیق درآید، چگونه می تواند از ویژگی پیش گفته در مقابل قاضی بر خوردار گردد؟خلع سلاح کردن وکیل (گرفتن استقلالش) به استبداد قضات و قانون گریزی کمک می کند.

فقدان مطالعات انسان شناسی در مدیران فاجعه آمیز است. آیا خوی و طبیعت خود خواه ِ انسان این نیست که در مقابل کسی که با او به جدل و مقابله می پردازد، اقدام به حذف او کند؟ بهترین راه برای فائق آمدن گرفتن اختیار مبارزه به طرف مقابل است. از صلاحیت انداختن مبارز چالاک و قوی.

فرض کنید قاضی در رسیدگی قضایی به هر انگیزه ای تمایل به یکی از اصحاب دعوا داشته باشد، اعم از انگیزه‌های مالی یا توصیه پذیری از دیگران. در صورت وجود وکیلی که دغدغه ابطال پروانه ندارد و مانند موکل خود انسانی مستقل است، قاضی بسیار مراقب خواهد بود که از موازین تخطی ننماید؛ زیرا فردی بصیر و با آگاهی فراوان از قوانین موضوعه و به ویژه قوانین نظارتی را در مقابل خود می بینید که ممکن است برای رفتار غیر قانونی او مانع ایجاد نماید.

بنابراین واژگانی مانند: صداقت، صراحت، نیرومندی از واژگان اقماری ِ استقلال هستند. چنانچه وکیل مستقل نباشد چه از حیث سازمانی و چه از لحاظ شخصی ویژگی‌هایی مانند صداقت و صراحت، نیرومندی و امانت را از دست می دهد. بنابراین اگر سیستم قضایی ومدیران ستادی آن قدرتمندی سیستم قضایی و عدم فساد آن را طالب هستند، آیا بهتر نمی بینند که نهادی از سوی مردم بر کار قاضی نظارت نماید؟! و آیا این ناظر جز وکیل مستقل خواهد بود؟! وکیل مستقل در برابر قاضی مستقل.

قانون، آیین نامه و هیچ ترتیب دیگری نباید استقلال وکیل و کانون وکلا را تضعیف نماید. مقابله با استقلال وکیل و کانون وکلا که در اصلاحیه آیین نامه و پیشتر در لوایح قوه قضائیه تحت عنوان «کانون ملی وکلا» تبلور یافته گویا بیشتر جنبه شخصی پیدا کرده است. به رغم تاکیدات ریاست محترم قوه قضاییه برضرورت وجود کانون وکلا و قدرتمندی و اصالت کانون وکلا، اما معاونان و مشاوران که در تصمیم سازی دخالت می نمایند، نظر دیگری دارند. «استقلال کانون وکلا» می تواند حقوق مردم را در مقابل دولت تضمین نموده و امید به احقاق حق را در مردم زنده نماید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا