فهرست
وکلاپرس ـ کتاب «اصول اخلاقی حرفه وکالت» یکی از اولین ترجمه ها در عرصه اخلاق وکالت و مسئولیت حرفه ای وکلای دادگستری در ایران است.
دکتر مجید پوراستاد در مصاحبه با وکلاپرس، به معرفی و اهمیت ترجمه تازه منتشر شده خود که در باب اخلاق وکالت است، پرداخته و این اثر را زمینه خوبی برای ترویج بیشتر مسئولیت حرفه ای وکلای دادگستری در ایران می داند.
پوراستاد که در حال حاضر در کانادا به سر می برد، در این گفت و گو از آمادگی خود برای همکاری با تمام کانون های وکلای دادگستری جهت برگزاری دوره های آنلاین اخلاق حرفه ای وکالت خبر می دهد.
بیشتر بخوانید:
- وکالت و چالشهای اخلاقی در گفت و گو با فیلسوف اخلاق دانشگاه تهران
- منشور «اخلاق حرفه ای وکالت» کانون وکلای مرکز
اهمیت و جایگاه کتاب «اصول اخلاقی حرفه وکالت» در کشور آمریکا و دیگر کشورها را چگونه ارزیابی می کنید؟
ابتدا از اینکه این فرصت را «وکلا پرس» به من داده است تشکر می کنم.
در خصوص جایگاه این کتاب باید عرض کنم که این کار با توجه به اینکه کار تطبیقی است فقط محدود به آمریکا یا اروپا نیست نویسندگان در مقدمه کتاب خود توضیح داده اند که برای تهیه این کتاب با وکلای زیادی در شرکت های حقوقی گفتگو کرده اند و تلاش کرده اند، دیدگاه های نظام کامن لا(common law)و سیویل لا(civil law) را با هم مطرح کنند و حتی گاهی از حقوق کشورهای اسلامی و به ویژه مصر مطالبی را نیز ذکر کرده اند.
بنابراین می شود ادعا کرد این کتاب جامع ترین کتابی است که در زمینه اصول اخلاقی حرفه وکالت نوشته شده است که هنوز یافته های آن می تواند برای نظام های حقوقی سایر کشورها و همچنین کانون های وکلای آنها مفید باشد.
کمی درباره نویسندگان این کتاب توضیح بفرمایید.
کتاب «اصول اخلاقی حرفه وکالت» نوشته پروفسور جفری هازارد و پروفسور آنجلو دوندی است.
پروفسور هزرد استاد آیین دادرسی مدنی در دانشکده های حقوق دانشگاه پنسیلوانیا، یل و همچنین کالج هستینگ بودند و کتابها و مقالات علمی زیادی را در خصوص آیین دادرسی مدنی آمریکا و دیگر کشورهای عضو نظام کامن لا نوشته اند. سالها نیز مدیر موسسه حقوق آمریکا بوده اند.
متاسفانه تاکنون شخصا پروفسور دوندی را ندیده ام اما ایشان نیزاز استادان برجسته آیین دادرسی مدنی در ایتالیا هستند که در دانشکده حقوق دانشگاه جنوا تدریس می کرده اند. ایشان با توجه به اینکه به ۵ زبان آشنا هستند بیشتر تحقیقاتی که انجام داده اند در خصوص آیین دادرسی مدنی تطبیقی بوده است.
این کتاب دارای چه بخش هایی است؟
این کتاب در مقدمه بحث را با ضرورت حاکمیت قانون و ارتباط آن با حرفه حقوقی شروع می کند و حاوی ۹ فصل است.
فصل اول آن به جنبه های تاریخی حرفه وکالت می پردازد و فصل دوم به تفاوت نقش قاضی و وکیل و کارکرهای متفاوت آنها در پیگیری عدالت و از جمله به فساد قضایی می پردازد .
فصل های بعدی به طور مستقیم به اصول اخلاقی حرفه وکالت یعنی: شیوه های احراز صلاحیت وکیل و آماده گی علمی و حرفه ای وی برای اینکه به این حرفه مشغول شود (فصل سوم)، استقلال وکیل و خودگردانی حرفه وکالت (فصل چهارم)، وفاداری وکیل نسبت به موکل و تعارض منافعی که ممکن است در حین وکالت موکل مطرح شود (فصل پنجم)، تکلیف به حفظ اسرار موکل – که به نظر من این یکی مهمترین مباحث است که اتفاقا جامعه حرفه ای ما باید بیشتر به ان توجه کند (فصل ششم)، مسوولیت وکیل که ناظر بر مسوولیت در برابر دادگاه، وکلای همکار و در نهایت مسوولیت اجتماعی وکیل یعنی معاضدت در وکالت می پردازد (فصل هفتم)، مسایل مربوط به حق الوکاله (فصل هشتم) و در نهایت در فصل نهم و آخر به مسایل تمکیلی از جمله حقوق بشر و تظاهر به رعایت اخلاق می پردازند.
چرا ترجمه این اثر به طول انجامید؟
…در خصوص اینکه این ترجمه چرا اینقدر طول کشید چند دلیل داشت. هر محصولی که به بیرون عرضه می شود تا به دست مصرف کننده برسد باید یک فرآیندی را طی کند ولی ما به عنوان مصرف کننده غالبا از سابقه ساخت آن بی خبر هستیم (شاید دلیلی هم ندارد باخبر باشیم!) کار ترجمه به طور کلی و ترجمه این کتاب نیز به طور خاص از این قاعده مستثنی نیست.
دلیل اول، همانطور که در مقدمه کتاب هم اشاره کردم، شروع کار با همکار دیگری بود و جند سالی هم طول کشید و من دیدم واقعا کار آنطور که انتظار می رفت پیش نمی رفت، بنابراین در سال ۲۰۱۴ میلادی بود که با خانم ندا اقبال کار را شروع کردیم و کار چندین بار بررسی شد تا مرتب و منظم شود. متن اصلی انگلیسی حدودا ۳۸۰ صفحه است! و ترجمه فارسی آن هم تقریبا با چند صفحه بیشتر در همین حد و اندازه است. شما تصور کنید که یک کتاب به شما بدهند و بگویند فقط از روی آن رونویسی کن! چقدر طول می کشد؟ چه برسد ترجمه که در عین امانتداری و وفاداری نسبت به زبان مبدا مولفین، باید با فرهنگ و زبان مقصد هم منطبق شود.
دلیل دوم، اخذ مجوز (لایسنس) از دانشگاه استنفورد آمریکا به عنوان ناشر کتاب بود که به طور طبیعی و آنچنان که در کشورهای پیشرفته الزامی است از ما تقاضای حق تالیف کردند یعنی درصدی را به انها پرداخت کنیم. البته ما می توانستیم مانند بسیار از کتابها که در ایران عرضه می شود بدون اجازه آن را منتشر کنیم ولی وقتی ما کتابی در زمینه «اخلاق» می نویسیم باید ابتدا خودمان اخلاق را رعایت کنیم.
البته من قبلا هم در ترجمه قبلی خود (اصول و قواعد آیین دادرسی مدنی) از موسسه حقوق آمریکا و موسسه حقوق خصوصی ایتالیا مجوز و لایسنس را گرفته بودم. با وجود این، من با دانشگاه استنفورد مکاتباتی داشتم آنها را اقناع کنم به دلیل اینکه این کار ما جنبه تجاری ندارد و اینکه به دلیل شرایط بد اقتصادی ناشی از تحریم های آمریکا واقعا ناشر این توان اقتصادی را نداشته باشد و در نهایت این مصرف کنندگان نهایی یعنی علاقمندان به این کتاب ممکن است زیان ببینند. بالاخره چندین ماه طول کشید تا اینکه موافقت کردند که به صورت محدود چه از نظر تیراژ (کلاً ۱۰۰۰ نسخه) و چه از نظر مدت زمان انتشار این کتاب منتشر شود.
دلیل سوم، انتشارات خرسندی بود و دوری من از کشور و اختلاف ساعت میان دو کشور.
در نهایت امیدوار هستیم که ترجمه این کتاب که حاصل تجارب بین المللی نویسندگان است، مبنای تالیفات اصیل در ایران با توجه به فرهنگ حرفه ای ملی کشورمان قرار بگیرد.
شاید به همین دلیل حسن مطلع مقدمه من با این عبارت شروع می شود: (این آخرین ترجمه من است!). ولی با وجود این به تالیف و نوشتن ادامه خواهم داد به خصوص به زبان انگلیسی.
تلاش کانون های وکلای دادگستری در ایران در زمینه ارتقای اخلاق وکالت را چگونه ارزیابی می کنید؟
فقط تلاش کانون وکلا کافی نیست. باید سوال کرد که تلاش دانشکده های حقوق و کانوهای وکلای دادگستری را چگونه ارزیابی می کنید؟
کانون وکلا باید با دانشکده های حقوق در این زمینه هم فکری و مشورت کنند تا بتوانند یک درس و کورس مدون تهیه و تنظیم کنند و دانشجویان طی تحصیل دوره کارشناسی آن را تکمیل کنند. علاوه بر آن هم در آزمون ورودی کانون وکلا و هم در امتحان اختبار باید درس «مسؤلیت حرفه ای وکیل» که مشتمل بر اصول اخلاق حرفه ای نیز است، گنجانده شود.
ممکن است دانشجوی حقوق یا وکیل دادگستری این بار اضافی را برنتابد اما حفظ منافع عمومی از جمله حمایت از مردم که به عنوان موکل به ما مراجعه می کنند، این اقتضا را دارد که ما با مسوولیت و اخلاق حرفه ای خود بیشتر آشنا شویم. در غیر اینصورت سازمان حرفه ای ما ماموریت اصلی خود را انجام نداده است.
علیرغم اینکه در سال های اخیر دانشگاهیان و اعضای هیات علمی به هیات مدیره کانون وکلا راه پیدا کردند، حداقل انتظار این بود که در این زمینه کار انجام شود اما می بینیم که کاری در این خصوص انجام نداده اند و این انتقاد جدی است که باید به دانشگاهیان دست اندکار در کانون وکلا وارد کرد.
علت عدم پرداختن به اخلاق وکالت در ایران را چه می دانید؟
به نظرم باید سوال کلی تری مطرح کرد: اصلا دلیل عدم توجه به «اخلاق» در جامعه ایرانی امروز چیست؟ قبل از هر چیز باید پرسید چرا اخلاق سیاسی سقوط کرده است؟ اخلاق حقوقی هم تابعی از متغیرها است. کانون وکلا و وکلای دادگستری که تافته جدا بافته از ساختار جامعه و بافت سیاسی و اجتماعی آن نیستند.
وقتی که اخلاق سیاسی وجود نداشته باشد، وقتی سیاستمداران و دولتمردان رعایت قواعد اخلاقی را نکنند، طبیعی است که اخلاق اقتصادی وجود نداشته باشد و بعد هم اخلاق حقوقی هم نداشته باشیم. در نهایت اخلاق فردی هم فراموش می شود و این یعنی ویرانی تدریجی یک کشور!
بنابراین در یک تصویر بزرگتر می بینیم که اخلاق حقوقی را به صورت یک ارزش اجتماعی منفرد و بدون درنظر گرفتن سایر ارزشها نمی توانیم رعایت کنیم. البته این ادعا مسوولیت فردی تک تک ما را برای رعایت اخلاق حقوقی و حرفه ای نفی نمی کند یا کاهش نمی دهد.
با وجود این، کانون وکلای دادگستری که نباید منتظر بماند تا یک دفعه مانند قوانین دیگر وکالت قوه قضاییه برای ما کد رفتاری بنویسد
تدوین کد تنها منبع مقررات رفتاری و اخلاقی وکلا نیست. دادگاه انتظامی وکلا روزانه ارای متعددی صادر می کند که اینها بسیار ارزشمند هستند و می توانند به عنوان مبنای الگوی رفتاری وکلا باشد منتها مشکل این است کارآموز وکالت و وکیل وکیل دادگستری احساس نیاز نمی کند که آنها را بخواند مگر شاید پس از بروز تخلف! وکلای دادگستری باید به صورت الزامی و در قالب امتحان این درس را به طور رسمی بخوانند.
در کانون های وکلای کانادا و آمریکا به اخلاق وکالت چقدر پرداخته می شود؟
در کانادا را بیشتر اطلاع دارم. اگرچه در آمریکای شمالی تقریبا وضع یکسان است. در کانادا فدراسیون کانون های وکلای یک کد نمونه برای نظارت بر رفتار حرفه ای وکلا تدوین کرده است در ۷ فصل و ۱۲۰ صفحه همراه با توضیحات و مثالهایی که به طور شفاف روشن می کند چه اعمالی از ناحیه وکیل مطاق استانداردها حرفه ای است و چه اعمالی نیست.
این کد در لینک زیر قابل دسترس است:
نمونه کد رفتار حرفه ای وکلا در کانادا
( تهیه شده توسط فدراسیون کانون های وکلای کانادا)
من همین منبع بالا را خواندم و در دانشکده حقوق کانادا امتحان دادم. البته فقط همین نبود کتاب دیگری هم وجود داشت که باید با آن خوانده می شد.
آیا اخلاق وکالت در آزمون وکالت کانون های وکلای کانادا یکی از دروس آزمونی است؟
در آزمون کانون وکلای کانادا – البته به دلیل فدرالیسم بودن ساختار نظام سیاسی آن هر استان کانون وکلای مستقل خودش را دارد – بیش از ۵۰ درصد سوالات ناظر بر مسوولیت حرفه وکیل، ضوابط و استانداردهای حرفه وکالت و اصول اخلاقی آن است.
علاوه بر ان هر وکیل دادگستری – بدون درنظر گرفتن سن و سابقه وکالت – مکلف است سالیانه ۱۲ ساعت در قالب سمینار و یا کورس درسی آموزش ببیند و خود را به روز کند.
از این ۱۲ ساعت حداقل ۳ ساعت آن باید از موضوعات مسوولیت حرفه ای باشد و بقیه آن می تواند درس های ماهوی مانند حقوق تجارت، مدنی و کیفری باشد. همان چیزی که پزشکان ما هم در ایران دارند.
این قید و شرط ها برای مانع تراشی در مسیر وکلا نیست! برای این است که وکیل دادگستری به روز باشد تا مسولیت حرفه ای را در برابر موکل و جامعه به خوبی انجام دهد. ممکن است ایراد شود که وکلای دادگستری در حال حاضر با هزار مشکل و بیکاری دارند دست و پنجه نرم می کنند و این درست است و این همانی است که من عرض کردم اخلاق حقوقی تابعی از متغیرهای سیاسی و اقتصادی جامعه است. اما سوال این است مردم که از خدمات حقوقی ما استفاده می کنند حقوقی دارند که باید تا حد امکان ان را تامین کنیم.
به طور کلی وضعیت رعایت قواعد اخلاقی در حرفه وکالت در ایران را چگونه ارزیابی می کنید؟
رعایت قواعد اخلاقی حرفه وکالت جدای از حاکمیت قانون نیست. چون تکلیف به رعایت حاکمیت قانون قبل از هر چیز بر عهده حاکمیت است. تمام کتاب هایی که در زمینه اصول اخلاقی حرفه وکالت نوشته شده است بحث خود را با «حاکمیت قانون» شروع می کنند که مخاطب اصلی آن حاکمیت و دستگاهای آن است. علاوه بر آن حکومت «حاکمیت (با) قانون» هم نمی کند!
یک حکومت که به گسترش حقوق عامه واقعا علاقمد است هیچوقت نمی آید کانون وکلای دادگستری خود را تضعیف کند، برای آن نهاد موازی مانند ماده ۱۸۷ را پیش بینی کند…
کانون وکلا و وکلا هم از حاکمیت انتظار نامعقولی ندارند؛ آنها فقط انتطار دارند که حاکمیت در خصوص سازمان حرفه ای انها مطابق ضوابط و استاندارهای سازمان ملل متحد عمل کند.
اما صرف نظر از موضوع مهم بالا، مدیران کانون وکلا نیز در این زمینه کوتاهی کرده اند: هیچ کد مدون جامع رفتاری برای وکلا تدوین نشده است، آموزش لازم در دانشکده های حقوق ارایه نمی شود، در امتحان ورودی و نه در امتحان اختبار اصلن چنین درسی و کورسی وجود ندارد و در نهایت در دوره کارآموزی این دیگر ربطی به حاکمیت و قوه قضاییه ندارد! کوتاهی خود ما است.
برای شروع چه اقداماتی می توان انجام داد؟
کانون وکلا باید برنامه ریزی کند. خودم این درس را در دانشکده حقوق آزگودهال دانشگاه یورک کانادا تکمیل کردم البته با کتاب دیگری و دوباره باید برای ازمون وکالت آن بخوانم و امتحان بدهم. این کتاب را هم ترجمه کردیم. من به سهم خودم حاضر هستم که در صورت هر کدام از کانون های وکلا تمایل داشته باشند، به صورت آنلاین کلاس هایی را در این خصوص برگزار کنم.