اخبار

ندامتگاه تهران بزرگ از زبان زندانیان مالی

گزارش خبرنگار روزنامه اعتماد در مکالمه با زندانیان مالی زندان تهران بزرگ ( معروف به فشافویه )

وکلاپرس ـ از ندامتگاه تهران بزرگ به عنوان بزرگترین زندان کشور یاد می شود که در سال ۱۳۷۹ کلنگ احداث آن بر زمین خورد. از این اردوگاه بزرگ که در منطقه فشافویه شهر حسن‌آباد تهران واقع شده با نام زندان فشافویه نیز یاد می شود.

بنفشه سام‌گیس خبرنگار روزنامه اعتماد(۱۷ تیر ۹۹)در این گزارش، که محصول ساعت‌ها گفت‌وگوی تلفنی اش با چند نفر از محکومان مالی در این زندان است، از نگاه زندانیان به این اردوگاه پرداخته است.

مدیران روزنامه مذکور* در ابتدای این گزارش آورده اند: «قطعا، این صحبت‌ها، مورد تایید صددرصدی «اعتماد» نیست… روزنامه اعتماد به دلیل رعایت بی‌طرفی قطعا خود را موظف می‌داند که به دنبال انتشار ادعاهای برخی محکومان زندان تهران بزرگ، صحبت‌ها و توضیحات مسوولان سازمان زندان‌ها را هم منتشر کند.»

بیشتر بخوانید:  قانون کاهش مجازات حبس تعزیری اجرایی شد

در ادامه بخش هایی از این گزارش مفصل را که در نتیجه مکالمه با محکومین مالی زندان به دست آمده به نقل از روزنامه اعتماد خواهید خواند:

زندان تهران بزرگ، محبس ۱۳ هزار و ۹۵۰ محکوم مالی، رد مال، سرقت، مشروبات الکلی، کلاهبرداری، قاچاق کالا، تعزیرات، خیانت در امانت، جعل، انتقال مال غیر و تحصیل مال نامشروع است؛ یک دانشگاه همیشه دایر، بدون شهریه، شبانه‌روزی …

زندان تهران بزرگ، ۵ واحد دارد. زندانی‌ها، به «واحد» می‌گویند «تیپ»، مثل مسوولان زندان که به «سلول‌ها» می‌گویند «اندرزگاه» و به زندان می‌گویند «ندامتگاه». ولی در زندان تهران بزرگ، نه کسی اندرز می‌گیرد و نه کسی نادم می‌شود.

تیپ ۱ و ۴، واحد سرقت و شرارت و تعزیرات است. تیپ ۲ و ۵، واحد محکومان مالی است. تیپ ۳، واحد قرنطینه برای نگهداری موقت تازه واردهاست.

واحد ۱، ۵۰۰۰ زندانی دارد. واحد ۲، ۲۰۰۰ زندانی دارد. واحد ۳، ۲۰۰۰ زندانی دارد. واحد ۴، ۵۰۰۰ زندانی دارد. واحد ۵، ۳۰۰۰ زندانی دارد.

بیشتر بخوانید: دستورالعمل ساماندهی زندانیان و کاهش جمعیت کیفری زندان‌ها

اجاره تخت

در این گزارش درباره واحدهای مذکور ندامتگاه تهران بزرگ آمده است: در این واحدها، توزیع امکانات اولیه؛ تخت، یخچال، تلویزیون و ماشین لباسشویی، از هیچ منطق و معیاری پیروی نمی‌کند. تنها شرایط برابر، تقسیم هر واحد به گروه‌های ۳ اتاقه یا ۱۶ اتاقه، توزیع سازه‌ای و دکور اولیه یکسان است؛ در گروه‌های ۳ اتاقه، هر اتاق ۲۴ تخت دارد و ۶ توالت و ۸ حمام. هر گروه ۱۶ اتاقه، ۲۴۰ تخت دارد و ۱۴ توالت و ۱۴ حمام. اما این موجودی فیزیکی و سازه‌ای، حتی برای یک پنجم زندانی‌های حاضر کفایت نمی‌کند با وجود آنکه زمان کلنگ زنی زندان – سال ۱۳۷۹ – قرار بود تمام امکانات، معادل ظرفیت پذیرش ۱۵ هزار زندانی تامین شود. اما حالا که این زندان ۱۱۰ هکتاری، ۲۰ ساله شده، زندانیان از رواج پدیده پرسود «دلالی تخت» می‌گویند و اینکه با این تعداد دستشویی و حمام، برای نوبت لباس شستن و استحمام «روزانه»؛ باید یک هفته انتظار بکشند.

طبق آیین‌نامه زندان، هر زندانی باید تخت داشته باشد اما تراکم زندانی در زندان تهران بزرگ آنقدر بالاست که مجموع تخت‌ها، حتی به تعداد ریش سفیدهای واحدها هم نیست و سوای قانون نانوشته‌ای که می‌گوید زندانی تازه وارد؛ غیر از «خواص»، باید تا زمان آب‌بندی شدن در اتمسفر زندان، کف نمازخانه یا سالن مجاور دستشویی‌ها بخوابد، تعداد «کف‌خواب‌ها» در راهروهای باریک هر سلول و سالن مجاور دستشویی‌ها و نمازخانه هر واحد، گاهی به ۲۰۰ نفر هم می‌رسد.

زندانی «ب» می‌گفت این ۲۰۰ نفر، محکومند شب‌ها «کتابی» بخوابند و تا طلوع و زنگ بیداری، جرات بلند شدن برای قضای حاجت هم ندارند چون به محض برخاستن، همان مساحت ۳۰ سانت در یک متری هم که نصیب‌شان شده را از دست می‌دهند و باید تا صبح، «ایستاده» خواب بروند.

زندانی «پ» می‌گفت «دلالی تخت» در تمام واحدهای زندان، یک پدیده رایج است. غیر از زندانیان سرشناس که قبل از ورود، تخت و اتاق‌شان جانمایی شده و مهیاست، باقی زندانیان تازه‌وارد؛ به شرط تمکن، برای اجاره و رهن و خرید تخت، باید با «دلال تخت» وارد مذاکره شوند. سرگروه دلالان تخت در هر واحد، وکیل‌بند است؛ همان کسی که نفس کشیدن در «واحد»، تابع تصمیم اوست. نرخ کلی ودیعه تخت، ۴ میلیون تومان است که از این رقم، یک میلیون تومان سهم دلال تخت است و ۳ میلیون تومان، سهم صاحب اصلی تخت. اجاره تخت، هفته‌ای ۴۰۰ هزار تومان است و زندانی «پ» می‌گفت رهن و اجاره تخت، بیشتر در واحد مالی رایج است چون در واحد سرقت و شرارت، اغلب زندانی‌ها در حدی بی‌پولند که حتی از خرید روزانه آب معدنی هم عاجزند.

بیشتر بخوانید: وکیل محکوم علیه زندانی ملزم به پرداخت هزینه فرجام خواهی نیست

شماره – عکس

۶ و نیم صبح؛ بیداری. ۶ و نیم تا ۷؛ نظافت. ۷؛ صبحانه. ۸؛ افسر نگهبان جدید وارد می‌شود. ۸ تا اذان ظهر؛ هواخوری. اذان که می‌دهند، زندانی‌ها در همان محوطه هواخوری صف می‌بندند و «فروندی» پا به واحد می‌گذارند و نفر به نفر، «حاضر» می‌شوند. هر زندانی، در ابتدای ورود به زندان «شماره – عکس» گرفته و از لحظه ثبت شماره به نام یک زندانی، مجموعه زندان، در هنگام حضور و غیاب، او را با آن شماره می‌شناسد هرچند زندانی‌ها مسوولان زندان را وادار کرده‌اند که وقتی یک زندانی احضار می‌شود، با پیشوند آقای … مورد خطاب باشد و «شماره – عکس» فقط یک خاطره شود در پرونده زندگی آن آدم.

شماره – عکس‌های واحد ۱ و ۴، روی کاغذ، مطیع تمام مقررات زندان هستند. سارق و قاچاقچی و شرور، اینجا می‌مانند که یاد بگیرند مطابق خواست دولت رفتار کنند. محکومان مالی؛ ساکنان واحد ۲ و ۵، تنها گروهی هستند که اجباری به هواخوری ندارند و می‌توانند ساعات روز را مشغول به امورات دلبخواه باشند و حتی درخواست برای واحد خدمات و اشتغال بدهند و به این بخش منتقل شوند و رای کار بگیرند و در نانوایی واحد کار کنند یا در باغچه پشت ساختمان، سبزی و صیفی بکارند. محکومان مالی، نان اعتبار و آبروی باخته‌شان را می‌خورند؛ مدیر و حسابدار و انبوه‌ساز و اقتصاددان و صاحب شرکت ترابری و بنگاه‌دار و پزشک، اینجا، تاوان خطای محاسبات‌شان را تسویه می‌کنند.

سیگار ؛ وجه رایج

مافیای هرچه بخواهی، هرچه داری، هرچه می‌خواهی باشی. مافیای تخت، مافیای دارو، مافیای پست نامه، مافیای حمام، مافیای دستشویی …. زندانی «ث» گاهی شک می‌کند که نفس کشیدن در فضای زندان هم، مافیا دارد. کلید حل همه مشکلات در این شهر بی‌نقشه، سیگار است. سیگار، وجه رایج در زندان است. با سیگار می‌توانی افسر نگهبان را هم جابه‌جا کنی. سیگار یعنی صفر بانکی. سیگار یعنی هزار، یعنی میلیون، یعنی میلیارد.

«سیگار» در زندان، همه کار می‌کند. هر کاری بخواهی از «سیگار» برمی‌آید.

زندانی «ج» می‌گفت: «کارچاق کن زندان، سیگاره. اگه یکی تولدشه، دو تا پاکت سیگار بهش میدیم. وقتی میگن عشق بده، یعنی باید یه باکس سیگار بدی تا کارت راه بیفته. واسه دستشویی رفتن باید سیگار بدی؛ ۱۰ نخ. واسه حموم رفتن باید سیگار بدی؛ دو پاکت، واسه نظافت سالن، باید سیگار بدی؛ هفته‌ای دو پاکت…»

هزینه برخی کالاها در زندان

زندانی «خ» یک گزارش آماری به من می‌دهد؛ گزارشی از بازار سیاه در یک مرکز تحت‌الحفظ؛ زندان.

«هزینه پست نامه توی واحد خدمات و اشتغال، ۸هزار و ۳۰۰ تومن، توی واحد ۱، ۱۵هزار تومن. نوشتن هر عریضه، ۲ تا ۵ میلیون تومن. قرص ب ۲ (بوپرونورفین) دونه‌ای ۵۰ هزار تومن،… یک پاکت سیگار وینستون، ۲۰ هزار تومن، یک پاکت سیگار کنت، ۱۰ هزار تومن، یک پاکت سیگار بهمن، ۷ هزار تومن، توپ فوتبال، ۱۰۰ هزار تومن، توپ والیبال، ۵۰ هزار تومن. تور ورزشی، ۲۵۰ هزار تومن … .»

تورم در زندان، هیچ شاخصی ندارد. شاخص نرخ هر امکان و هر خدمت در زندان را، اتاق فکر هر واحد تعیین می‌کند؛ اتاق فکری دور از چشم مسوولان زندان، پرکار و با جلسات مستمر که مثل شورای یک شهر، برای نفس کشیدن هر زندانی، برای خلوت و استقلال ۱.۵ متری هر زندانی، برای زنده ماندن هر زندانی در این وسعت ۱۱۰ هکتاری فراموش شده کنج شهر تهران، تصمیم می‌گیرد. فساد و زورمداری و گردن کلفتی در زندان هم در همین اتاق فکر مجوز می‌گیرد.

زندانی «د» می‌گفت: «هر واحد، روزی یه میلیون تومن خرج داره. معروفه به خرج زیر ۸. وکیل بند، برای جور کردن این رقم، علاوه بر اینکه از هر زندانی سهم می‌گیره، باید توی سالن مواد بفروشه تا روزی یه میلیون تومن جمع بشه …. پولدارا، همون اول که وارد میشن، فرش و یخچال و تلویزیون برای واحد می‌خرن که یا وکیل بند بشن، یا توی بند، امکانات و امتیاز ویژه بگیرن. واحد ۱ و ۴ (بند زندانیان سرقت و شرارت) یه مکزیکه واسه خودش؛ توی واحد ۱ و ۴، هر تازه وارد، جوجه خودش رو همون اول انتخاب می‌کنه. همه زندانیا، برای سیگار کشیدن باید برن توی محوطه هواخوری، ولی توی واحد ۱ و ۴، توی واحد سیگار می‌کشن …توی واحد ۱ و ۴، همه زندانیا مسلحن؛ شمشیر، تیزی، چاقو، هرجور بخوای توی این دو تا واحد پیدا میشه.»

وارد زندان که میشی، بهت یه زیرپوش و حوله و شامپو و شورت میدن و هر ۴۰ روزم به هر زندانی، یه شامپو داروگر کوچیک، مایع دستشویی و ۲ کیلو و ۷۰۰ گرم قند به عنوان جیره زندان میدن ولی مایع ظرفشویی و مسواک و خمیر دندون و حوله رو خودت باید بخری. زندانیای واحد ۱ و ۴ (بند سرقت و شرارت) پول ندارن حوله و مسواک بخرن و از یه حوله، ۴ نفر استفاده می‌کنن یا حتی لباسای همدیگه رو می‌پوشن… زندانی برای ورود و کار توی کارگاه‌های منبت کاری و نجاری و نقاشی و معرق، باید درخواست بده و این درخواست باید توی شورای زندان تایید بشه. ولی تعداد متقاضی خیلی زیاده و تعداد کارگاه، خیلی کم. پس زندانی، محکومه که از صبح تا شب بیکار بمونه …

منبع: روزنامه اعتماد

*وکلاپرس در راستای رسالت اطلاع رسانی و آشنایی مخاطبین حقوقی با مباحث جامعه شناسی کیفری اقدام به نشر این گزارش نموده است.

‫۴ دیدگاه ها

  1. باسلام، بله بخش بیشتر از صحبتها درسته و یه قسمتهایش هم درست نیست البته بنده زندانی مالی در واحد ۵ اندرزگاه ۴ سالن ۱ و اندرزگاه ۳ سالن ۱ بوده ام، بله تعداد زندانیها زیادهستند و همه اقلام فروشگاهی حداقل ۳۰درصدگرانترازبیرون هست اما رفتار و گفتمان در واحد۵ را شخصیت اون زندانی تعیین میکند متاسفانه در زندان یکسریها نه تنها پند نمیگیرند بلکه هزارتاخلاف جدیدیادگرفته و پس ازآزادی بصورت گروهی خلاف میکنند و بعضی هم مثل بنده چنان ازنظر روحی روانی و حفظ آبروی باقی مانده خود و خانواده هایشان چنان متنبه میشوندکه میگوییم اگرتمام ثروت دنیارا به آدم بدهند ارزش یک شب خوابیدن درزندان را ندارد، در واحد۵ حمام و دستشویی نوبتی نیست و اکثرافراد هرروز حمام میکنند و تمیز زندگی میکنند حرف رکیک اصلانمیزنند و شبها اگر برای دستشویی یا مصرف سیگاربروند کسی جایشان را نمیگرد و افرادکادر زندان رفتارشان با زندانیها براساس شخصیت زندانی خوب هست اما سوال اینجاست قرص بی۲ را چه کسی با حجم وتعدادبالا واردزندان میکند قطعا خودزندانی ابدا نمیتواند واردبکند و الان تاریخ تیرماه ۱۴۰۱ هریک عدد قرص بی۲ به مبلغ یکصدوپنجاه تومان خریدفروش میشود درصورتیکه همان قرص در مراکز ترک اعتیاد فقط۳هزارتومان قیمت دارد و جالب اینکه قرص ب۲ برای ترک متادون بوده و خیلی ضعیف ترازمتادون بی کیفیت زندان میباشد اما درزندان تهران بزرگ متادونیها سالن مخصوص دارند ومتادون رایگان دریافت میکنند اما قرص ترک متادون همان ب۲ بشدت جرم دارد و مشکل زندانیها رسیدگی نکردن روسای زندان به کار اداری زندان هست و تعداد پرسنل قسمت اداری ازقبیل دادیاری، اجرای احکام، سامانه الکترونیک و غیره بسیار کم هست و مشکل بعدی رفت و برگشت افراد مرخصی روها هست که مسافرکش ها قیمت ۱۰ اله ۱۵ برابری میگیرند، مشکل آب شرب هست، مشکل قیمت اجناس فروشگاهی هست که از ریاست محترم سازمان زندانها خواهشمندیم رسیدگی فرمایند، انشاءالله

  2. من خودم زندان بودم و تایید میکنم اگر صد در صد این گفته ها حقیقت نداشته باشه بالای نود درصد حقیقته محضه

  3. کاملا درسته پول داشته باشی اونجا رو برات بهشت میکنن حرف اول و آخر رو تو زندان پول میزنه
    من بعد از یکسال که آزاد شدم هنوز از لحاظ روحی داغونم

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا