نگاهی به حقوق زنان در نشست علمی کانون دانشگاهیان خراسان در فضای کلاب هاوس
فهرست
وکلاپرس ـ در نشستی که کانون دانشگاهیان خراسان در کلاب هاوس رسمی خود برگزار کرد، وکیل مرضیه محبی، دکتر علی شفیعی و دکتر علی ترابیان مختصری درباره حقوق زنان در قانون، فقه و علوم اسلامی به مباحثه پرداختند.
دو قطبی خطرناک زن و مرد
به گزارش روابط عمومی کانون دانشگاهیان خراسان، مرضیه محبی وکیل دادگستری و فعال حوزه زنان در نخستین نشست کانون دانشگاهیان خراسان در کلاب هاوس که در اتاقی با عنوان «حقوق زنان در رویکردهای متفاوت» برگزار شد گفت: این که سوال طرح شود که مرز تکالیف و حقوق برای زنان چیست اساسا سوال کارکردی و خوبی برای مواجهه با حقوق زنان نیست، هرچند در جامعه ما و به ویژه در عالم حقوق این حد و مرزها و تعین یافتگی تکالیف و حقوق مطرح است؛ اما به لحاظ کاربردی هرگونه تفکیک و جدایی حقوق و تکالیف برای زنان دو سر یک طیف است که یک سمت آن فمینیسم رادیکالی و سر دیگر آن به گفتمان مردسالارانه-که بنا بر حاکمیت تبعیض جنسیتی دارد- بر می گردد. جهت گیری اخلاقی و فرهنگی ما در پرداختن به حقوق زنان اگر بر مبنای حق و تکلیف جداگانه مبتنی بر جنسیت باشد، در واقع یک نوع سلطه را تعریف کرده ایم و اصلا نمی توانیم از زیر بار این قضیه که تعریف فرادست و فرودست باشد، فرار کنیم. از این رو بسیار اهمیت دارد که با این مسأله چگونه مواجه شویم. اساسا مسأله زنان در جامعه چیست؟ و چطور باید با آن مواجه شد؟
این فعال حوزه اجتماعی و حقوق زنان با اشاره به این که قوانین موجود مبنای فقهی دارد تصریح کرد: متاسفانه قوانین ما به روزرسانی هم نشده و از سال ۱۳۰۷ تاکنون تقریبا تغییر بنیادینی نداشته است. قوانینی که در حوزه خانواده نگارش شده، مثل بحث تمکین، نفقه، حق طلاق، حضانت، ازدواج مجدد و… حول همان گفتمانی سیر می کند که ۱۰۰ سال پیش و بعد از انقلاب مشروطه درباره زنان فکر می کردند. بنابراین نمی شود قصد داشته باشیم که مدرن بیاندیشیم اما مبتنی بر قوانین سنتی عمل کنیم. به هر صورت این که ما باید روی چه سوال و مسأله ای تمرکز کنیم خودش جای بحث و تأمل دارد. آیا باید به دنبال اصلاح فرهنگ باشیم؟ آیا باید به دنبال ترمیم زبان باشیم؟ آیا باید به دنبال آگاهی دادن به زنان و مردان باشیم؟
محبی در ادامه با بیان این که در شرایط کنونی دو قطبیِ زن و مرد در جامعه در حال شکل گیری است خاطر نشان کرد: برای خود من یک وسواس فکری جدی ایجاد شده که وقتی ما به عنوان یک کنشگر اجتماعی و فعال حقوق زنان بیش تر تعامل و گفت و گو و حساب و کتابمان با زنان هست، آیا خود این به تبعیض و مفارقت و جدایی و دوقطبی سازی بیشتر کمک نمی کند؟ آیا وقتی من نوعی با زنان می نشینم و آن ها را از خشونت ها و ستم هایی که نسبت به آن ها می شود آگاه می کنم و مصادیق رفتارهای خشونت آمیز و ستم پذیری را برای آن ها روشن می کنم، سویه ی مقابله آن ها را به جای مواجهه با یک مسأله اجتماعی- تاریخی که بنیادهای اقتصادی هم دارد به سمت مواجه با مردان خانواده شان نمی برم؟ این یک سوال جدی است که وجود دارد.
امروز جامعه ما در حال تبدیل شدن به یک دو قطبی خطرناک زنان و مردان است و در حال حاضر گروه های مختلفی در حال شکل گیری هستند که به بهانه حمایت از مردان در مقابل دریافت مهریه زنان و مسائل دیگر تشکّل ایجاد می کنند، راهپیمایی می کنند و با حضور در جلوی مجلس و ساماندهی اجتماعات عمومی ندای اعتراض سر می دهند. از سمت مقابل زنان هم باز در دفاع از حقوق خود تشکل هایی ایجاد می کنند و کنش های اجتماعی انجام می دهند، هرچند به اندازه مردان اجازه و امکان ندارند اما به هر صورت در خفا و در پستوها به این رویکرد دامن می زنند. آیا این یک دو قطبی خطرناک نیست؟ آیا این که زنان و مردان، مسائل و مشکلات و ستم هایی که وجود دارد را متوجه یکدیگر بکنند، لنگری برای چرخ اجتماع نخواهد شد؟
این وکیل دادگستری در ادامه به برخی از تحولاتی که قانون حمایت خانواده در سال ۱۳۵۳، سال ۱۳۹۱ و پس از آن داشت به طور خلاصه اشاره ای کرد و ضمن این که تغییرات قانون حمایت خانواده در سال ۱۳۵۳ را که متناسب با جامعه سرمایه داری آن روز و نیاز به نیروی انسانی و هم مصرف کننده متناسب با آن شرایط بود را مورد توجه داشت اما همچنان تاکید نمود که تغییرات بنیادین و اساسی در قانون حمایت از خانواده صورت نگرفته است و آن قسمت هایی از حقوق زنان که همواره نسبت به آن مطالبات جدی وجود داشته همچنان حل نشده است.
محبی موکداً یادآور شد که ما با مسئله مورد ستم قرار گرفتن زنان در محیط خانوادگی روبرو هستیم، همه ما زنانی را می شناسیم که مورد ظلم و ستم واقع شده و یا از حضور در اجتماع منع می شوند و حتی حق ملاقات با فرزند نیز از آن ها گرفته شده که همه این ها ناشی از نظام جنسیتی حاکم بر ایران و حتی جهان و تفکر سلطه گری مردان بر زنان است.
وی ادامه داد: با این وجود به دلیل نبود شواهد و مدارک کافی از ستم روا شده بر زن امکان طلاق وی نیز وجود ندارد.
محبی ادامه داد: اگر قرار است در دادگاه ها عدالت اجرا شود، عدالت این است که قاضی این موضوع را درک کند که در محیط خانه مرد قوی تر است و توان بیشتری برای تسلط بر زن دارد و زن برای اثبات ستم هایی که بر او اعمال شده شاهدی ندارد.
رفوگری فقهی چاره کار نیست
مدیر کمیته پژوهشی کانون دانشگاهیان خراسان در گفت و گوی مربوط به حقوق زنان در کلاب هاوس اشاره داشت:
ما بر این نکته اتفاق نظر داریم که زنی که در تاریخ شکل گرفته و از آن یادشده است حتما زنی نیست که تمامی ظرفیت های انسانی و اخلاقی این نوع از انسان را داشته باشد؛ یا به عبارت دیگر ما زنانی را که در گذر تاریخ می بینیم و گزارشاتی که به ما رسیده است مشخص می کند که در بسیاری از زمان ها به زنان اجازه بروز و ظهور و عینیت دادن به ظرفیت های واقعیشان داده نشده است.
به عبارت دیگر امروز با توجه به تمدن و مدرنیته ای که بشر با آن مواجه است اما کماکان ما با مقوله ای به نام ظلم به زنان مواجه هستیم و اگر به ۱۰۰، ۲۰۰ و حتی ۵۰۰ سال قبل باز گردیم می توانیم ببینیم و داوری کنیم که در آن دوران هم زنان آنگونه که باید و شاید اجازه عرض اندام در جامعه پیرامونی خود را نداشته اند و کاملا در یک گفتمان مردانه و یک فضای مردانه ای که شکل گرفته محدود بوده اند.
درطی روزهای اخیر یکی از نمایندگان مجلس بحث تعدد زوجات و مهریه را مطرح کردند. من عقیده دارم اگر ما به صورت مبنایی به بحث های مشابه نپردازیم مبتلا به یک رفوگری فقهی و حقوقی می شویم که به درد جامعه نخواهد خورد و دردی را دوا نخواهد کرد.
در پاسخ به این نماینده می گویم شما نمی توانید از تعدد زوجات-ولو یک حکم فرعی فقهی هست که حداکثر مستحب است- دفاع کنید چرا که در برابر آن قاعده بزرگی دیگری در فقه وجود دارد که بر طبق آن حق ندارید بخشی از فرعیات دین را برجسته کنید. این فروع فقهی جامعه را دچار نفرت از دین می کند که یکی از مصادیق آن همین موضوع تعدد زوجات است. اگر سال ها پیش این مسئله مردم را دچار نفرت از دین نمی کرد اما در شرایط کنونی جامعه را دچار دین گریزی می کند.
نهاد خانواده ای که هم اکنون درذهن ماست همان نهاد خانواده ای نیست که در حال شکل گیری در زمین است. اگر ما در زمین خانواده را می دیدیم حتما در بحث ریاست مرد بر خانواده تجدید نظر می کردیم. حتما در بحث اینکه طلاق بدون قید و شرط دراختیار مرد باشد تجدید نظر می کردیم. اگر ما این مبانی را نتوانیم اصلاح کنیم به جایی نمی رسیم و تغییرات جزئی فقهی و حقوقی بی فایده است.
اگر ما بخواهیم تصویر تاریک درطول تاریخ از روابط زن و مرد و تصویر حضور زنان در جامعه اسلامی را شفاف کنیم و به اصلاح وضعیت بپردازیم حتما باید مراجعه مجددی به مبانی اولیه داشته باشیم و آن ها را اصلاح کنیم.
اگر این مبانی اصلاح نشود نتیجه آن همین حرف نماینده مجلس خواهد بود که پس از ۴۰ سال باز هم از تعدد زوجات دفاع می کند وآن را مشکل اصلی جامعه می داند.
آن چیزی که درحقوق فعلی با آن مواجه هستیم و می بینیم آن گونه که باید و شاید پاسخگوی چالش ها و نیازها و دغدغه های پیرامونی ما نیست، برمی گردد به بنیاد و اساسی که این حقوق بر آن استوار شده است.
ما درحال حاضر سه رویکرد در این حوزه داریم، یک رویکرد سنتی است که همین دستگاه فقهی موجود ماست، یک رویکرد بنیادگرایی است که محصول دوران مدرنیته است و افرادی که موافق این رویکرد هستند معتقدند جهان مدرن آمده است تا به دین زدایی بپردازد و دین را به چالش بکشد و رویکرد سوم که در پنج شش دهه اخیر توسط مرحوم بازرگان و قبل از ایشان مطرح شده رویکرد نواندیشی دینی است.
امیدواریم بتوانیم با تمرکز بر موضوع نواندیشی دینی سهم خود را نسبت به اصلاح وضعیت زنان که نیمی از جمعیت جامعه ما را تشکیل می دهند ادا کنیم.
گفتمان زنانه در فقه و فلسفه
دبیرکل کانون دانشگاهیان خراسان رضوی نیز در انتهای این نشست گفت: در اولین جلسه تقسیم بندی بنیادگرایی، سنت و تجدد مورد بحث و بررسی قرارگرفت.
علی اکبر ترابیان با اشاره به مباحث مطرح شده در جلسه در خصوص جنسیتی نگاه کردن زنان و مردان برای فرصت های برابر در جامعه اظهارداشت: هم بررسی ریشه های این تقابل اهمیت دارد- که دکتر شفیعی در جلسه اشاره داشتند که به نگرش افراد و دیدگاه اولیه آن ها باز می گردد- و هم بررسی راه چاره اهمیت دارد.
وی ادامه داد: پیش از انقلاب آیت الله سید مرتضی جزایری بحث شورای مرجعیت و فتوا را مطرح نمودند و بعد از انقلاب هم مرحوم رفسنجانی نگاهی به این مسأله داشتند اما باید پرسید که اگر شورا شکل بگیرد، آیا باز هم گفتمان مردسالارانه وجود خواهد داشت یا خیر؟
دبیرکل کانون دانشگاهیان خراسان بیان کرد: باید مجدد به حضور زنان و چگونگی حضور آنان در جامعه برگردیم. در شرایط فعلی زنان در پزشکی، علوم مختلف از جمله فیزیک، شیمی، همچنین در عرصه های ورزشی و تمامی حوزه های هنری ورود پیداکرده اند و مسیر و چارچوب حضور و جایگاه خود را مشخص کرده اند و تسلط خود را در کار نشان داده اند و به ویژه گفتمان حضور را تثبیت کرده اند. اما این که چرا در تفسیر و فقه و کلام و فلسفه گفتمان زنانه را ایجاد نکرده اند، جای سوال است. هرچند ما دانشجوی دکتری خانم در رشته فقه و فلسفه زیاد داریم اما تبدیل تفسیر قرآن با گفتمان زنانه هنوز صورت نگرفته است. امیدواریم اساتید و میهمانان متخصص در این زمینه به چرایی این سوال در جلسات آتی مربوط به حقوق زنان که توسط کانون دانشگاهیان خراسان در فضای کلاب هاوس برگزار خواهد شد، بپردازند.