ویژه

بیانیه پایگاه خبری وکلاپرس در محکومیت اعمال تهدید و فشار بر رسانه‌ها از مسند ریاست کانون وکلا

بیانیه پایگاه خبری وکلاپرس در محکومیت اعمال تهدید و فشار بر رسانه‌ها از مسند ریاست کانون وکلا

در شرایطی که کانون‌های وکلای دادگستری در یکی از حساس‌ترین موقعیت‌های تاریخی خود قرار دارند، و سازماندهی و هماهنگی همه ظرفیت‌های موجود درون و بیرون نهاد وکالت کاملا ضروری است، متاسفانه برخی مدیران نهاد وکالت، عوض پرداختن به وظایف ذاتی خود، توانشان را برای اعمال فشار بر رسانه ها مصرف می کنند.

در روزهای اخیر  بازنشر عین متن مصاحبه رییس یکی از کانون‌های وکلا با خبرنگار استانی یکی از خبرگزاری‌های رسمی کشور، به مذاق ایشان خوش نیامده و به همین جهت ضمن تماس تلفنی در ساعات نیمه شب با خبرنگار این رسانه و تهدید به شکایت، با صدور بیانیه‌ای رسمی با لوگوی کانون وکلا، رسانه وکلا پرس را با الفاظ «میانه بهم زن و بداندیش» مورد توهین قرار داده و متهم به «شبه افکنی» و «خلاف گویی» و «عدم رعایت اخلاق» کرده و مجددا صریحا تهدید به شکایت در مراجع قضایی کرده اند.

مشخص نیست رییس کانون وکلای مزبور که مسئول تربیت و آموزش کارآموزان و وکلای کانون وکلا هستند، چه عنوان مجرمانه‌ای برای طرح شکایت در مراجع قضایی از وکلاپرس به جهت بازنشر عین مصاحبه خودشان متصور هستند؟

در حالی که همواره از تریبون‌ها سخن از فقدان رسانه، به عنوان یک نقطه ضعف اساسی کانون‌های وکلا در شرایط کنونی شنیده می‌شود، دیده می‌شود که تصور و توقع برخی مدیران از رسانه، مشابه چیزی که از روابط عمومی انتظار دارند، صرفا در حد انتشار عکس‌های زیبا از زوایای مختلف چهره آنان و انعکاس بیانات وفق میل و خوشایندشان است.

در همه بیش از ۱۰ سال فعالیت رسانه‌ای مستقل، وجود چنین سوءتفاهماتی ناشی از درک ناقص برخی مدیران از تفاوت ماهوی رسانه و روابط عمومی سازمان، موجب بروز اشکالات مشابه شده است و شاید وجود همین نگاه غلط به ماهیت رسانه را باید علت ضعف رسانه‌ای موجود کانون های وکلا تلقی کرد.

رسانه وکلاپرس، ضمن محکوم کردن اعمال فشار و تهدید به رسانه‌ها از مسند ریاست و مدیریت نهاد وکالت، ضمن دعوت از وکلای دادگستری به دقت در سوء‌رفتارهای این چنین در انتخاب مدیران آتی، از مدیران کانون های وکلای دادگستری کشور و اتحادیه سراسری کانون های وکلای دادگستری ایران (اسکودا) درخواست دارد با چنین رفتارهای غیرمسئولانه و خلاف وجهه و شئونات مسند ریاست کانون وکلا، برخوردی بازدارنده و با حساسیت بالا داشته باشند.

سیاوش هوشیار – مدیر مسئول پایگاه خبری وکلاپرس

بیانیه پایگاه خبری وکلاپرس در محکومیت اعمال تهدید و فشار بر رسانه‌ها از مسند ریاست کانون وکلا
بیانیه پایگاه خبری وکلاپرس در محکومیت اعمال تهدید و فشار بر رسانه‌ها از مسند ریاست کانون وکلا

‫۲۱ دیدگاه ها

  1. وقتی خود وکلاپرس همش از کانون حمایت می‌کنه و حق داوطلبان رو نادیده میگیره خب نباید توقع داشته باشه که جوابشو اینجوری نگیره.از هر دستی بدید از همون دست هم میگیرید.میدونین با این تیترهایی که توی سایتتون می‌گذارید چقدر این داوطلبان اذیت میشن.جناب هوشیار شما باید طرف ما داوطلبان بی گناه باشید که دستمون به جایی نمی‌رسد نه کانون وکلا که با رانت دارن کارشون رو جلو میبرن.شما تیتر تمام صفحات خبرگذاری تون رو ببینید،همش تضعیف قانون تسهیل و حمایت از کانون وکلا می‌باشد.درصورتی که شما به عنوان مرجع قابل اعتماد حقوقدانان باید موضع بی طرف داشته باشید.

    1. وکلا پرس انصافا تا به حال فقط وظیفه رسانه اییش رو در انعکاس ارا و نظرات همه ذیربطان نهاد وکالت انجام داده .
      البته به بهترین نحو هم انجام داده.
      اینکه اینچنین استنباط میشه که رسانه هایی چون وکلاپرس صدای داوطلبین و کارآموزان به عنوان بزرگترین گروه مرتبط با نهاد وکالت و مسائل اون رو منعکس نمیکنند به علت متشکل نبودن اعضای این گروه بزرگه. صداهای انبوده داوطلبین و کاراموزان متعدد شنیده نمیشه چون متشتت و پراکنده است و طبیعتا فاقد قوت و شدت برای شنیده شدنه.
      وگرنه همین وکلا پرس انصافا و وجدانا تاکنون صدای ما رو که تریبونی به جز همین بخش دیدگاه های سایت نداریم به بهترین نحو و بدون هیچ سانسوری منتشر کرده.که موید دغدغه این رسانه برای انعکاس همه صداها و نظراته.
      در مورد قانون تسهیل هم خب طبیعتا چون قانون پر ایرادیه(علیرغم حسن بزرگش که مبنا قراردادن نمره تراز به عنوان ملاک کیفیت سنجی است) اظهارات افراد مختلف در سایت حتی بخشی از داوطلبان غالبا در راستای نقد اون بوده و طبیعیه که انعکاس این اظهارات در سایت هم چنین استنباطی رو ایجاد کنه.
      در انتهای این کامنت هم بد نیست که این نوید رو به وکلاپرس بدم که طی دو سه سال اتی و با صدور پروانه پایه یک همین داوطلبان تسهیلی شاهد برچیده شدن رویه های غیر سالم وغیر عقلانی حاکم بر هییت مدیره کانونها از طریق تغییر ترکیب اونها و جایگزینی شون با افرادی خواهیم بود که به معنای واقعی
      جایگاه وکالت رو درک کنند و منزه از الودگی های مالی و مناسبات رانتی باشند و دغدغه شون تعالی نهاد وکالت به عنوان نهاد حافظ حقوق ملته نه وکالت به عنوان کسب و کاری پر رونق برای وکیل!
      انشالله الرحمن به زودی شاهد خروج این افراد رسانه آزار از بدنه اجرایی و مدیریتی نهاد وکالت خواهیم بود .
      افراد و صاحبمنصبانی که به خوبی از رسانه برای تظاهر کردن و قسم حضرت عباس خوردن استفاده میکنند ولی در عین حال با رفتارهایی مشابه برخوردشون با شما ثابت می کنند که هیچ ابایی از اشکار شدن دمب خروس نگرش واقعیشون ندارند.

      1. دقیقا موافقم، ان شاء الله شاهد نسلی از وکلای آینده خواهیم بود که عافیت طلب نیستند که انتقاد نکنند، اینها از کامنتهایشان هم پیداست حرف بزن و منتقد هستند، نمی گذارند رویه های اشتباه قبلی در کانونهای وکلا ادامه یابد… نسل ما اکثرا احتراز می کردند از انتقاد البته شاید حق هم داشتند.. مثلا اگر قرار باشد فقط یک دو نفر نقد کنند با هجوم مدیران وقت کانون مواجه می شدند… ولی این نسل.. نه این نسل زیر بار نخواهد رفت..

    2. شدیدا گفته هاتون درست و دقیق هست.متاسفانه رسانه ها وقتی از سمت ولی نعمتشان تنبیه میشوند به فکر مردم میافتن.من موندم چه مشکلی دارن با قانون تسهیل،اقاجان کسی مشکل علمی داشت مطمئنا موکلی هم سراغش نخواهد امد.شما نگران جیب کی هستید؟
      من به شخصی کسی هستم که از دست وکلای ناکارامد همین کانون رفتم رشته حقوق خوندم.وگرنه اصلا رشته ام از علوم ریاضی بود.ده بار از دست وکلا به کانون شکایت کردم اخرش خودم تهدید شدم که ادامه نده.جوری از حقوق صحبت میکنن انگاراینهمه سال از حقوق مردم صیادت کردن.

  2. خوب مدیران محترم وقتی انتقادات بجایی که داوطلبان وکالت میکنند نیمه شب از تو گوشیشون میبینن به مذاقشون خوش نمیاد همون لحظه عصبی میشن زنگ میزنن به وکلاپرس چرا این انتقاد رو حذف نکردین !!!

  3. دوست عزیز داوطلب آزمون وکالت من ای کاش سختی های شغل وکالت رو برای یکماه میچشیدی و میدی که چقد وکلا تحت فشار و سختی قرار دارند آنوقت هیچوقت چنین نظری نمیدادی و هیچوقت هم برای ورود به این شغل تمتا نمیکردی
    آنچه شرط بلاغت بود ما گفتیم ..

  4. انحصار در وکالت خون بعضی وکلا را به جوش آورده و کاش از خود میپرسیدند راه رسیدن بدین شغل را از کجا شروع نمودند آنان باید بدانند هیچ شغلی نباید انصاری باشد و ضمن رعایت موارد جذب که همان احراز حد نصاب قبولی آزمون ورودی ا ست میتواند کافی باشد مجلس و دولت یک بار فریب وزارت بهداشت و آموزش. پزشکی را خورد بطوریکه رانت پزشکی مانع افزایش دانشجویان پزشکی گردید و چشمانشان از دهام بیماران را در بیمارستانها نادیده گرفت. در صورتیکه دولت میتوانست رانت پزشکی را از همان نقطه پاکسازی نماید

  5. جناب آقای هوشیار من سالها قبل همین برخوردها را دیده ام، برخی مدیران کانون وکلا معتقدند فقط خودشان حق حرف زدن دارند، بقیه نه رسانه داشته باشند نه گروه مجازی… چون سالهاست عادت کرده اند که فقط خودشان تریبون باشند، من که از سایت خوب شما ممنونم… بله معلومه چون اخبار بیطرفانه می گذارید به مذاق اینها خوش نیامده… حالا می فهمیم چرا مجلس هم بهشان گیر داده… رفتارهایشان همین طور است و به کل وکلا آسیب زده…

  6. سایتهای کانونهای وکلا کدامشان امکان نشر کامنت دارد و کامنت تایید می کنند؟ اینها نمی خواهند صدای هیچ وکیلی شنیده شود… واقعا برای جامعه وکلا که مثلا می خواهند از حق آزادی بیان ملت دفاع کنند، زشت است که وکلای خودشان آزادی بیان نداشته باشند، این هم از حق مردم که گفتند نگرانش هستند، آقای دکتر کوشا مرد خوبی است با ایشان در میان بگذارید

  7. به ساعت خودزنی کانون وکلا!!! چرا دست بر نمی دارند از این برخوردها؟؟؟ خوب است که این همه بحران هم دارند و این وسط به وکلاپرس حمله می کنند

  8. با استدلال پژمانفر ،چه تفاوتی بین مردم عادی و شرکت های خصوصی است ؟اگر شرکت خصوصی اجازه استفاده از یک لیسانسیه حقوق به عنوان وکیل پیدا کنند جرا مردم عادی چنین اختیاری نداشته باشند؟ وقتی مبنای انتخاب وکیل ،تشخیص موکل است خوب باید همین حقی که برای شرکت‌های خصوصی در اجازه طرح دعوی در دادگستری بدون استفاده از وکیل داده میشه به طریق اولی به همه ملت باید داده شود .در نتیجه حاصل چنین استدلال‌های ناقصی ،ریشه کن کردن نهاد وکالت در ایران و از هم گسیختن نظم دادرسی ها در دفاع از حقوق ملت منجر می گردد.با استدلال پزمانفر ،چه ایرادی دارد که طرح پیشنهادی پژمانفر در مورد حذف برگزاری آزمون قضات هم اعمال شود ؟ راستی چه نیازی به سیستم نظام مهندسی و برگزاری آزمون است .هر مالکی به تشخیص خودش می تواند هر مهندسی به عنوان ناظر بر احداث ساختمان انتخاب کند ؟ راستی با همین استدلال هر فارغ التحصیل رشته پزشکی هم اجازه داده شود بدون رعایت نظامات دولتی ،مردم خودشان انتخاب کنند .اسامی فارغ التحصیل پزشکی آگهی کنند تا مردم به تشخیص خودشان پزشک انتخاب کنند .با استدلال پژمانفر اگر در دو یا سه بار مراجعه بیمار به پزشک و عدم کسب نتیجه ،به پزشک دیگ مراجعه می کند .باز اگر از پزشک دوم نتیجه نگرفت و جان سالم بدر برد به پزشک سوم مراجعه کند .
    حالا جناب پزمانفر متوجه شدید که فارغ التحصیل حوزه هیچ گاه نباید متولی امر قانونگذاری باشد و دخالت در سرنوشت زندگی مردم نماید .؟ حالا تالی فاسد نظرات بی اساس و پایه متوجه شدید .؟

    1. تو اگر رزمنده بودی که به روحانی بودن آقای پژمان فر نمی تاختی، البته شاید با سهنیه رزمندگی قصد وکیل شدن داری که وای به روز موکلهایت، مگر مردم در انتخاب پزشک مختار نیستند یا مثلا بیمار شدند به آنها می گویند فقط باید بروی دکتر و اگر خودت درمان کنی قبول نیست؟ الان خیلی از مردم طب سنتی را قبول دارند و نزد دکتر نمی روند استدلالت همین قدر بی اساس بود

      1. مردم در انتخاب پزشک مختارند ولی هر فارغ التحصیل پزشکی بدون طی فرایند و نظامات دولتی حق دایر کردن مطب ندارد.روحانی بودن یک شخص به معنای معصوم بودن و همه چیز دان بودن نیست .تخصص روحانی فقط در گویندگی و سخنرانی است ولاغیر .با این گونه ها استدلال ها ،روزی خواهد رسید که این تفکر عوامانه و پوپولیستی … که مانند موریانه در سیستم نفوذ کرده اند ،به لایه های زیرین سیستم اداری نفوذ کرده و ریشه تفکر سیستمی در کشور را نابود و تز محفلی و مسجدی اداره کردن کشور بطور کامل حاکم خواهدشد .نمونه عینی چنین تفکری تصویب و اجرای قانون دادگاه‌های عام و حذف دادسرهاست .با آن قانون و با وجود چند سال تبلیغات رسانه ای مبنی بر غربی بودن نهاد دادسرا و تجویز اسلامی مراجعه مستقیم هر شخص به قاضی، سیستم دادگستری به هرج و مرج کشاندند و در واقع خیانتی که با تصویب آن قانون به قوه قضائیه شد ،از قاجار تا آن زمان بی سابقه بود،هستی دادگستری ا به تنزل و تزلزل کشاندند و حقوقی که در این میان پایمال و چه خون دلهایی که مردم از آن سیستم من درآوردی نخوردند.
        فتامل

        1. …..اتفاقا حذف دادسراهای بی خاصیت از بهترین کارها بود خدا لعنتتان کند که نگذاشتید روند طولانی دادرسی از بین برود و باعث شده اید یک بیگناه مدت طولانی در زندان منتظر نتیجه دادسرا بماند آن هم دادسراهایی که امکان وکیل تعیینی برای مجرمین سیاسی ندارد، و باید منتظر رفتن پرونده به دادگاه شوند تا بلکه بتوانند وکیل تعیین کنند، دادسراها جز ارجاع کار قضاوت به کلانتری ها که تخصصش را ندارند هیچ کاری نمی کند و ای کاش برای همیشه حذف شده بود، پوپولیست دقیقا خود شمایید که همه را به یک چوب می زنید، روحانی یا غیر روحانی فرقی ندارد آدم بودن و حرف حق زدن مهم است

          1. جناب رزمنده شناس
            شما تشریف ببرید از قضات و متخصصین و دست اندرکاران اجرای دادگاه‌های عام که قانونگذار با مشاهده نتایج فاجعه بار آن از حیث درهم ریختن سیستم قضایی کشور و از مراجعین آن قانون را منسوخ کرد، تحقیق کنید ،یه قآصی هم پرونده های وقت رسیدگی داده بود باید ،رسیدگی می کرد ،هم نقش بازپرس و دادستان و تعیین تکلیف متهم زندانی و هم دستورات ارجاع. صبح دفتر هر قاضی چنان آشفته بازاری بود که تنها موضوعی که امیدی به ان وجود نداشت رسیدگی و قضاوت عادلانه و اعاده حقوق مردم بود.نهاد دادسرا نتیجه تجربیات صدها ساله بشری و دانش و تخصص است .اما تدوین کنندگان قانون دادگاه‌های عام تصورشان این بود که در زمان پیامبر ،در مسجد می نشست و مستقیم به قضاوت و داوری می کرد و ما باید همان روش پیامبر در کشور اجرا کنیم. این تفکر عوامانه تخصص ستیز امروز تقریبا تمام امور کشور مصادر کرده و نتایج وحشتناک آن در زندگی روزمره اجتماعی مردم نیاز به استدلال ندارد.تعصبات امثال جنابعالی زمان می برد تا از آن دست بردارید ….

        2. رزمنده هم سواد حقوقی ندارد و فقط جنگ رفته اگر اینجور است که می گویی پس خاموشی پیشه کن ما شهید داده ایم که امنیت داشته باشیم نه انحصار طلبی، امنیت شغلی هم از انواع امنیت هاست و حق داشتن شغل و کسب و کار، و وکالت هم شغل است یعنی کسب و کار

        3. جناب رزمنده، اتفاقا درست گفته بودند بله، فقط قاضی صلاحیت رسیدگی دارد نه مامور کلانتری، با حذف دادسراها یک قاضی تحقیق می نشست تحقیقات را انجام می داد نه قاضی پرونده که حتی بدون اطلاع می نویسی از صبح خود قاضی باید کارها را انجام می داده، با همین اطلاعات کن، نظر هم زیاد می دهی، کی گفته همه موافق دادسرا بودند، پس چرا حذف شد، چون متخصصان حذف آن را با استدلالهای قوی خواسته بودند و اتفاقا خیلی به نفع مردم بود، اطاله دادرسی نمی شد، دادسرا فقط اطاله است، مثلا مواجهه حضوری کار مامور کلانتری نیست که، بلکه کار قاضی است که با توجه به برخوردها، قضاوت کند الان مثلا مواجهه را می دهند کلانتری،… پرونده ها در حذف دادسراها گم نمیشد، الان می رود کلانتری گم می شود، اقلا از یک کارمند سوال کن تا به تو بگوید معضلات فعلی دادسراها چیست، در کلانتری، طرف می رود با مامور تبانی می کند،… خیلی بی اطلاعی

  9. بعد از رحلت امام ره و فوت و یا به شهادت رسیدن یاران و حواریون امام و معماران بزرگ انقلاب و روی کار آمدن سوپر انقلابی های جدید ،شما به سابقه قوانین بنگرید و ببینید و مقایسه کنید که آیا نسبت به گذشته پیشرفت داشته یا عقبگرد ،مثلا قوانین چک در آخرین اصلاحیه به قانون سال ۵۲ برگشتند ،اصلا شما یک جایی پیدا کنید که این جماعت مدعی مدیریت جهانی ،پا گذاشته و خرابی ببار نیاورده باشند. آن وضع بی سابقه اقتصادی ،آن وضع سیستم اداری و خون دل خوردن مردم و صدای کسی به هیچ جا نرسیدن و در واقع سیستم اداری ملوک الطوایفی ،آن وضع سیستم قضایی آن وضعیت فرهنگ و اعتبار و اعتماد عمومی
    این وضعیت یادآور خاطره ای است که در سال ۶۰ در جبهه مگاسیسم پشت سوسنگرد به عینه شاهد بودم .فرمانده گروهانی ناشی و فاقد تخصص ،بچه ها برد خط مقدم .این آدم در دمدم صبح که هوا گرگ و میشی است و از نزدیک دشمن قادر به شناسایی نیرو است فرمان حمله داده بود ،خلاصه تعدادی انگشت شمار جان سالم بدر بودند .به محض خروج بچه ها از پشت خاکریز و حمله به عراقی ها با رگبار بچه ها درو می کردند .سرنوشت مسافران در دست راننده بی تخصص ،همین است که در برابر چشمان همه عیان و آشکار است .به بیان دیگر هرکسی خوب و زیبا سخن می گوید لزوما مدیر شایسته ای نخواهد. درست است که گپ زدن و سخن گفتن یک هنر است اما این هنر به مثابه یک انشا نویس خوب است که می تواند در باره هر موضوعی خوب انشا بنویسد و خوب سخنرانی و توضیح و توصیف کند .ما امروز سرنوشتمان بدست متخصصین توصیف گر قرار گرفته و توصیف های زیبا از همه موضوعات ما را به مغالطه انداخته ،هرکس خوب پزشکی و ارزش طب را تعریف کند به معنای تخصص در طب داشتن نیست و هکذا ……

  10. سایت به این خوبی و این تعداد کم کامنت نشانگر این است وکلا دچار خود فراموشی شده اند و به معضلات صنف خود اهمیتی نمی دهند البته صاحب این سایت اگر خودش یکی از مدیران بود بادمجان دور قابچینهای زیادی جمع شده بودند وای بر ما وکلا، ما را چه شده است اینگونه از اتحاد برای رسیدن به حقوق حقه خود دور شده ایم، دچار خودفریبی شده ایم و بجای حق گرایی، مقام گرا شده ایم؟!!! یا شاید هنوز برخی در این خیالاتند که «به ما چه، ما بنشینیم کنار» و نمی دانند روز آنها نیز خواهد رسید، از مسند ریاست چها که سر دیگران نیاورده اند، این مسند ریاست، جایگاه قلدرمابی برخی ها…

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا