ماهنامه وکلایادنامه

گاندی ؛ وکیلی که «پدر ملت» شد

وکلاپرس ـ سالروز تولد گاندی (۲ اکتبر ۱۸۶۹) فرصتی است برای نفی خشونت و افزایش مدارای فرهنگی

سیده نسرین حسین پور ـ سال ۲۰۰۷ سازمان ملل متحد دوم اکتبر را به عنوان روز جهانی عدم خشونت نام‌گذاری کرد تا گرامی‌داشت این روز باعث ترویج فرهنگ نفی خشونت از طریق آموزش و ارتقای آگاهی عمومی شود. این روز مصادف با سالروز تولد «مهانداس کارامچاند گاندی» است.

«گاندی» رهبر نهضت استقلال هند از استعمار انگلیس و معمار نافرمانی مدنی بدون خشونت در این کشور بود که نه‌تنها در هندوستان اثرگذار بوده، بلکه زندگی و آموزه‌های او الهام‌بخش مصلحانی همچون «مارتین لوترکینگ» و «نلسون ماندلا» شد. مهاتما در خانواده‌ای هندو مذهب در «گجرات» هندوستان به دنیا آمد و در ۱۳ سالگی طبق سنت خانوادگی، با «کاستوربا ماکانجی» ازدواج کرد؛ زنی که در طول مبارزات گاندی دائماً همراه وی بوده تا جایی‌که در فوریه ۱۹۴۴، در سن ۷۴ سالگی، در آغوش گاندی و در حصر در گذشت.

گاندی دانش‌آموخته مقطع لیسانس حقوق در دانشگاه لندن بود که پس از اتمام تحصیل به کشورش بازگشت. اگرچه تحصیل در انگلستان انگیزه بالایی برای او جهت نیل به موفقیت ایجاد کرده بود، لیکن شرایط وکالت در هندوستان موجب سرخوردگی وی شد.

شلوغی و اشباع حرفه وکالت در هندوستان، گاندی جوان را با این واقعیت روبرو ساخت که این شغل نمی‌تواند درآمد قابل اعتنایی برای وی ایجاد کند. از این‌رو در دوره کوتاهی به‌عنوان معلم پاره‌وقت در دبیرستانی در بمبئی مشغول به کار شد.

در بازگشت به «راجکات» (یکی از شهرهای ایالت گجرات) گاندی عریضه‌نویسی را برای امرار معاش انتخاب کرده و از این طریق زندگی گذراند. ولی گویا همین عرصه نیز پس از آنکه عملکرد وی موجبات رنجش یک افسر بریتانیایی را پدید آورد، بر او بسته شد.

در هرحال گاندی برای بیرون آمدن از این وضعیت اقتصادی پیشنهاد نه‌چندان جذاب یک شرکت هندی در «ناتال» آفریقای جنوبی را برای کار پذیرفت. اگرچه مدت این قرارداد یک سال بود اما موجب شد او بیش از بیست سال در آفریقای جنوبی بماند و نخستین مبارزات مدنی ضد تبعیض خود را از آن‌جا آغاز کند.

گاندی پس از بازگشت به هندوستان، دیگر به حرفه وکالت برنگشت و در مقابل سه کارزار را مهم در سال‌های ۲۲-۱۹۲۰ ، ۳۴-۱۹۳۰ و ۴۲-۱۹۴۰ طراحی یا رهبری کرد.

پدر معنوی هندوستان تا پایان عمر به مبارزات استقلال‌طلبانه و آزادی‌خواهانه خود ادامه داد و در سال ۱۹۴۸ به‌دست «ناتورام گودسه»، که در جوانی از طرفداران گاندی بود، ترور شد.

گودسه در دفاعیات خود در دادگاه اعلام کرد که اگرچه پیش‌بینی می‌کرده که با این ترور مورد نفرت و خشم مردم قرار بگیرد اما قصد داشته با این کار سیاست هندوستان را در مسیر بهتری قرار دهد.

در نهایت قاتل گاندی در دادگاه به اعدام محکوم شد اما خانواده گاندی با آن مخالفت کردند؛ زیرا معتقد بودند که اجرای این حکم بی‌احترامی به عقاید گاندی است. از این‌رو آنها خواستار تبدیل حکم اعدام به حبس ابد شدند، اما تغییری در مفاد حکم دادگاه پدید نیامد و گودسه در سال ۱۹۴۹ اعدام شد.

بی‌شک سهم گاندی در شناسایی عدم خشونت به عنوان روشی برای کنش اجتماعی و سیاسی غیرقابل چشم‌پوشی است؛ به‌طوری که بعدها رهبران جنبش‌های مدنی در مبارزه با تبعیض نژادی و آپارتاید از عملکرد وی الگو گرفتند. نبوده از دید گاندی عدم‌خشونت، تنها در مقاومت علیه استعمار انگلیس تجلی پیدا نمی‌کند، بلکه باید در اداره امور کشور نیز نمایان شود.

از این نظر عدم‌خشونت گاندی صرفاً روشی برای مقاومت مدنی و اعتراض علیه استعمار نیست بلکه روشی برای اداره دموکراتیک جامعه نیز هست. چنانکه خود می‌گوید:«به دنبال آن نیستم که هند را تنها از یوغ انگلیسی‌ها آزاد کنم. تصمیم دارم این سرزمین را از قید تمامی اشکال بندگی که بر دوش آن سنگینی می‌کند رها سازم.»

اعتلای اندیشه و بزرگی درونی گاندی سبب شد تا گویا «رابیندرانات تاگور»(نویسنده هندی و برنده جایزه نوبل ادبیات) از وی با لقب «ماهاتما» به معنای روح بزرگ یاد کند.

معروف است که آخرین نوشته به‌جا مانده از گاندی یادداشتی درباره «هفت گناه اجتماعی» است که روز پیش از به قتل رسیدنش به نوه خود می‌دهد؛ گناهانی که بدون ترک آن‌ها خشونت دائماً بازتولید خواهد شد:

ثروت‌اندوزی بدون کار؛ لذت‌جویی بدون وجدان؛ دانش بدون شخصیت؛ تجارت بدون اخلاق؛ علم بدون انسانیت؛ پرستش فاقد از خودگذشتگی؛ سیاست بدون قاعده.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا