فهرست
وکلاپرس- عباس عبدی با اشاره به نقش احزاب در دفاع از نهادهای مدنی ازجمله کانون های وکلا، گفت: با توجه به آنکه دست کانون وکلا برای فعالیت باز نیست، احزاب درک روشنی از این نهاد مدنی ندارند.
به گزارش وکلاپرس، عباس عبدی (روزنامه نگار، پژوهشگر و فعال سیاسی-اجتماعی) در گفت و گوی اختصاصی با خبرنگار ما به بررسی رابطه احزاب و کانون های وکلا و تبیین نقش هریک از این دو نهاد در تعامل با دیگری پرداخت.
بیشتر بخوانید:
شرح گفتگو در ادامه آمده است.
– برخی معتقدند احزاب سیاسی بهعنوان بخشی از جامعه مدنی محسوب نمیشوند بلکه آنها یا بخشی از نظام سیاسی محسوب می شوند و یا به امید انتخاب شدن و حکومت داری در آینده فعالیت دارند، نظر شما در این خصوص چیست؟
اینکه احزاب در زمره جامعه مدنی قرار بگیرند یا نه، دقیقا به این بستگی دارد که چه اندازه از ساختار سیاسی استقلال نسبی داشته باشند. البته ممکن است در مراحلی در جایگاه قدرت هم قرار بگیرند ولی به صفت حزبی همچنان مدنی باقی بمانند. بنابر این در فرض قرارگیری در موضع قدرت و یا خروج از آن نیز، همچنان جایگاه مدنی خود را دارند.
البته احزاب در نظامهای توتالیتر، کمونیستی و استبدادی استقلال ندارند و به عنوان نهاد مدنی شناخته نمیشوند. مثلا حزب ایران نوین، حزب مردم موضوعیتی نداشتند که به عنوان نهاد مدنی شناخته شوند زیرا که استقلال نداشتند. ولی در مجموع ماجرا صفر و یک نیست بلکه طیف است.
بیشتر بخوانید:
– باتوجه به رویکرد شما نسبت به پاسخ پرسش نخست، رابطه احزاب سیاسی و نهاد کانون وکلا چگونه قابل تعریف است؟
نهاد کانون وکلا کاملا در زمره نهادهای مدنی قرار دارد؛ قانون خاص خود را دارد و منابع مالی آن مستقل از دولت است. حتی در مواردی که حکومتها بخواهند خلاف قانون و ضوابط عمل کنند، این نهاد باید در مقابلشان قرار بگیرد.
به نظرم اصلا نیازی نیست بین کانون وکلا و احزاب ارتباط ویژهای برقرار کنیم. کانون وکلا در دفاع از حاکمیت قانون، دادرسی منصفانه و عادلانه، دسترسی آزاد به وکیل و… عمل میکنند. این نهاد در کنار احزاب نقش مکمل دارند و جزیی از پازل نهادهای مدنی هستند.
– به نظر شما نهاد مدنی کانون وکلا چقدر در دستیابی احزاب به حکومت نقش دارند؟
هیچ. این از وظایف و کارکردهای کانونهای وکلا نیست. آنها جز در دفاع از حاکمیت قانون و دادرسی عادلانه و تصویب قوانین مناسب و عادلانه نباید در امر سیاست ورود کنند.
– رویه احزاب در تعامل با نهاد وکالت را چگونه ارزیابی میکنید؟ نقاط قوت و ضعف احزاب در این مسئله چه بوده و پیشنهاد شما برای تعامل چیست؟
به نظرم در ایران کنونی دست کانون وکلا به اندازه کافی باز نیست که بتواند در راستای اهداف مدنی خود فعالیت جامعی کند. همین مسئله سبب شده است احزاب درک روشنی از این نهاد مدنی نداشته باشند. علاوه بر این حاکمیت قانون نیز به نحو شایسته وجود ندارد.
درمجموع معتقدم رابطه موثر و کاملی میان احزاب و کانون وکلا برقرار نشده است. شاید اصلا نیازی هم نباشد که رابطه خاصی میان این دو برقرار کنیم هر کدام باید از استقلال یکدیگر دفاع کنند.
بیشتر بخوانید:
– به نظر شما باتوجه به اینکه براساس قوانین و مصوبات اخیر مجلس و قوه قضاییه، استقلال این نهاد مدنی در خطر است، احزاب سیاسی چه رویکردی بایستی درخصوص این مسئله اتخاذ کنند؟
احزاب سیاسی موظفند که از استقلال نهادهای مدنی دفاع کنند. چرا که اگر استقلال این نهادها از بین برود، استقلال احزاب هم از بین خواهد رفت. تاکید می کنم حمایت از استقلال کانون وکلا منحصر به احزاب نمیشود اما این گروه احزاب در اجرای این هدف، وظیفه سنگینتری بر دوش دارند.
– از نظر شما در یک جامعه مطلوب، رابطه احزاب و نهاد مدنی وکالت چگونه باید باشد؟
آنچه میدانم این است که رابطه کانون وکلا و احزاب، رابطهای دوسویه است. کانون وکلا باید از استقلال سایر نهادها، از جمله احزاب، فعالین سیاسی و درنهایت حاکمیت قانون دفاع کند. و احزاب هم از استقلال سایر نهادهای مدنی حمایت کنند.
– تاثیر عدم استقلال قدیمیترین نهاد مدنی کشور بر عملکرد احزاب چه خواهد بود؟
آنچه که مهمتر از قدمت این نهاد است، نقش این نهاد در تضمین دادرسی عادلانه و حاکمیت قانون است. وظیفه احزاب سیاسی است که از استقلال نهادهای مدنی دفاع کنند. چرا که اگر استقلال هر نهاد مدنی از بین برود، استقلال احزاب هم از بین خواهد رفت. به عبارت دیگر اگر استقلال این نهاد حفظ نشود، احزاب با چالشی جدی مواجه خواهند شد و تحت فشار نیروهای فراقانونی قرار خواهند گرفت. حتی دستگاه قضا نیز برای احقاق عدالت و اتخاذ تصمیم منصفانه راهی جز حضور نهاد مدنی قدرتمند کانون وکلا ندارد.
تهیه و تنظیم: فرناز محمدیان