نمونه رای با موضوع شرکت در نزاع دسته جمعی منجر به قتل
فهرست
پیام رای: در بزه شرکت در نزاع دسته جمعی منجر به قتل، قاتل صرفا به مجازات قتل محکوم میشود و شرکت در نزاع دسته جمعی، درمورد وی فاقد مجازات مستقل است.
خلاصه جریان پرونده
حسب محتویات پرونده و به موجب کیفر خواست فاقد شماره و تاریخ صادر شده از دادسرای ویژه امور جنایی و امنیتی شیراز، آقای ر. ج. ز. اهل و تبعه افغانستان ساکن شیراز، ۱۹ ساله، به اتهامات:
- الف ـ قتل عمدی مرحوم ع. ح.
- ب ـ شرکت در نزاع دسته جمعی منجر به قتل و ضرب و جرح عمدی،
- ج ـ ورود غیر مجاز به خاک جمهوری اسلامی ایران،
تحت تعقیب کیفری قرار گرفته است. اجمالاً اینکه بموجب گزارشات مامورین انتظامی موجود در پرونده، یک مورد نزاع دسته جمعی منجر به قتل آقای ع. ح. تبعه افغانستان، در تاریخ ۹۳/۱۲/۱ به مرکز فوریتهای پلیسی ۱۱۰ در ساعت ۲۱ در آدرس مشخص، اعلام شده و متعاقب آن مامورین به محل نزاع عزیمت نموده اند و پس از بررسی مشخص گردیده که در یک جشن عروسی اتباع افغانی، درگیری شدیدی رخ داده و منتهی به مجروحیت چندین نفر گردیده است و احد از مجروحین بنام ع. ح. ۱۹ ساله پس از انتقال به بیمارستان، در اثر شدت جراحات وارده فوت نموده است؛ و تعداد هیجده نفر از افرادیکه در درگیری شرکت داشته اند دستگیر و سه نفر از آنان که جراحاتشان شدید و دچار خونریزی بود به بیمارستان منتقل گردیده و تحت مراقبت مامورین قرارگرفته اند و از شانزده نفر ایشان در مرجع انتظامی به شرح برگهای پرونده تحقیقات اولیه صورت گرفته که سه نفر از انان بنامهای: ح. ح. م. م. به ترتیب به شرح برگهای ۳۷ و ۱۰۳ و ۴۲ و ۵۵ و ۲۷ پرونده اعلام نموده اند که ر. ج. ز. با ضربات قمه (چاقو) به مرحوم ع. ح. ضربه زده و جراحت ایجاد کرده است.
متهم ر. ج. ز. ۱۹ ساله، در تحقیقات اولیه منکر ایراد ضرب و جرح نسبت به مقتول است. لیکن در مواجهه حضوری فیمابین وی و سه متهم دیگر نامبرده بالا، سه نفر مذکور (م. م. ش. ح؛ و ح. ح.) هر سه به شرح برگهای ۱۰۵ الی ۱۰۷ پرونده (برگهای مواجهه حضوری) اظهار داشته اند: پس از وقوع درگیری، ر. ج. ز. با چاقوئی که دسته آن چوبی و دارای تیغه کوتاه بود، دو ضربه به شکم مرحوم ع. ح. وارد نمود.
متهم ر. ج. ز. بازهم منکر موضوع گردیده و بیان داشته است که من در محل درگیری نبودم و حضور نداشتم. در نظریه پزشکی قانونی که به شرح برگهای ۱۱۰ الی ۱۱۲ پرونده درج گردیده است: علت تامه فوت، پارگی قلب و عوارض آن در اثر اصابت جسم نوک تیز و برنده، تعیین و اعلام گردیده است.
پس از دستگیری متهم دیگری بنام غ. ح؛ که در درگیری حضور داشته و تحقیق از وی در مرجع انتظامی به شرح برگهای ۱۴۱ و ۱۶۹ پرونده، وی نیز در مواجهه حضوری با متهم ر. ج. ز. اظهار داشته: قبل از شروع درگیری، همین ر. ج. ز؛ که روبروی من الان ایستاده است را دیدم که داشت میرقصید، زمانیکه درگیری شروع شد همین ر. ج. ز. کاردی در دست داشت که در دست راستش بود و با آن کارد ضربهای به بالای شکم مرحوم ع. ح. زد و من میخواستم بروم کمکش کنم که یک نفر مرا زد و گفت ر. بزنش و یک نفر افغانی بنام ر. م. نیز با کاردی که در دست داشت به قسمت سمت چپ سینه من زد.»
در ادامه تحقیقات سرانجام متهم ر. ج. ز. در پلیس آگاهی به شرح برگهای ۱۷۴ الی ۱۸۱ پرونده، صراحتاً اقرار به ارتکاب قتل مرحوم نامبرده با ایراد ضربات با کارد نموده است و در شعبه بازپرسی دادسرای عمومی و انقلاب شیراز نزد بازپرس محترم پرونده نیز ضمن اقرار به ارتکاب قتل به شرح برگهای ۱۹۴ الی ۱۹۷ و ۲۱۶ جزئیات حادثه را اینگونه بیان کرده است:.
در تاریخ ۹۳/۱۲/۱ ـ اینجانب ر. ج. به عروسی یکی از آشنایان بنام ح. دعوت شده بودم که به عروسی رفتم و در عروسی که در منزل ج. برگزار شده بود، به همراه ف. ظ؛ و ج. ک؛ و دو نفر دیگر که نام انها را نمیدانم و نمیشناسم، در داخل منزل میرقصیدم که مرحوم ع. ح؛ که در جلوی درب منزل ایستاده بود، به سمت داخل منزل حرکت کرد و قصد داشت پیش دوستان دیگرش برود زمانیکه داشت به داخل منزل میآمد از میدان رقص میخواست عبور کند که ف. ظ. فکر کرد که مرحوم ع. ح. میخواهد بیاید رقص کند، به همین دلیل با وی بحث کرد که تو نباید برقصی و بین ف. ظ؛ و ع. ح. درگیری شد و مرحوم ع. ح. با چاقوئیکه در دست داشت به سمت شکم ف. ظ. ضربه زد که ف. با دست چپ کارد را گرفت و کف دست ف. زخمی شد و من که این صحنه را دیدم و درگیری هم در کنار من رخ داده بود، من هم کاردی را که زیر کمربندم از قبل گذاشته بودم و از شاه چراغ خریده بودم برداشتم و با دست راست از پائین به بالا به سمت شکم مرحوم ع. ح. دو تا ضربه با کارد زدم و کارد بالای شکم مرحوم ع. ح. خورد و سریع کارد را کشیدم و فرار کردم و از منزل بیرون آمدم.
حدود دویست متر که از منزل ج. دور شدم دیدم ف؛ و م. هر دو ظ؛ که قبل از من فرار کرده بودند پشت دیوار منزل پدر زن ف. ظ. ایستاده اند و آنها قبل از من از منزل ج. فرار کرده بودند. من پیش آنها رفتم و م. ظ. کارد را از من گرفت
در خصوص مشخصات کارد خود که با ان مرحوم ع. ح. را زده است اینگونه توضیح داده: «کارد کوچکی بود و تیغه آن هم پهن و کوچک بود؛
و متهم در پاسخ این سوال که: آیا شما در زمان درگیری و حضور در محل عروسی، مشروب یا مواد مخدر مصرف کرده بودید؟ اظهار داشته: نه خیر من مشروب نخورده بودم و مواد مخدری هم مصرف نکرده بودم و حالت طبیعی و عادی داشتم.
در شعبه بازپرسی از م. ظ. به شرح برگهای ۲۱۵ پرونده تحقیق شده است و نامبرده اظهار داشته: من در درگیری حضور نداشتم و زمانیکه درگیری شده بود، ر. ج. ز. مرحوم ع. ح. را با چاقو زد، من در کوچه و بیرون از منزل، جلو درب ایستاده بودم که وقتی سر و صدا را شنیدم خواستم داخل منزل بیایم که دیدم همه دارند فرار میکنند من هم ترسیدم و فرار کردم و به پشت دیوار منزل پدر زن برادرم ف. رفتم و ر. ج. ز. نیز فرار کرده بود. به آنجا آمد و دیدم چاقوئی در دست ر. میباشد که چاقو را از او گرفتم و بعد از اینکه ر. توسط بسیجیها دستگیر شد، چاقو را با خودم به منزل بردم و در منزل خودمان گذاشتم که همان موقع مامورین آمدند و مرا دستگیر کردند.»
آخرین دفاع متهم (ر. ج. ز.) با تفهیم اتهام: شرکت در نزاع دسته جمعی منجر به قتل عمدی و ایراد ضرب و جرح عمدی و قتل عمدی مرحوم ع. ح. به وی اخذ گردیده و نامبرده اظهار داشته: «چون مرحوم ع. ح. با کارد دست ف. ظ. را زخمی کرده بود. من هم چاقویم را که از قبل زیر کمر بندم گذاشته بودم، درآوردم و دو ضربه به بالای شکم او زدم، ولی نمیخواستم او را بکشم فقط میخواستم به تلافی اینکه ف. را زخمی کرده بود او را زخمی کنم و فقط خودم با چاقو مرحوم ع. ح. را زدم و هیچکس دیگری غیر از خودم او را نزد و چاقویی که در دستم بود و با آن مرحوم را زدم، چاقویی با دسته قهوهای و تیغهای پهن و کوتاه بود که به مبلغ پانزده هزار تومان از نزدیک شاه چراغ خریدم.»
ص ۲۱۶ پرونده آقای بازپرس در تاریخ ۱۳۹۳/۱۲/۱۸ با حضور متهم در منزل ج؛ که محل حادثه بوده حاضر گردیده و بازسازی صحنه قتل و درگیری انجام گرفته و متهم (ر. ج. ز.) در این مرحله نیز به اتهامات خود از قبیل شرکت در نزاع و ایراد دو ضربه چاقو به مقتول به شرح برگ ۲۸۱ پرونده اقرار نموده است.
متهم ر. ج. ز. در تحقیقات مورخ ۹۴/۳/۵ به شرح ۴۶۰ پرونده در شعبه بازپرسی مجدداً اظهار داشته: من زمان درگیری آنجا نبودم، الف. ز. گفت صد میلیون تومان میدهم گردن بگیر و من هم قبول کردم و تقاضای مواجهه حضوری با اختر زوری را دارم. میگفت یکسال حبس دارد و اعدام نمیشوی و ف. چاقو زده است و شاهد دارم پدربزرگش است اسمش را نمیدانم و م. ک. است. در پلیس آگاهی، مواجهه حضوری نامبردگان انجام یافته و متهم مطالب قبلی خود را مبنی بر اینکه اختر ظهوری به من گفت به قتل مرحوم ع. ح. اعتراف بکن تا صد میلیون پول به تو بدهم و من هم به قتل ع. ح. اعتراف کردم، ولی من قتل را انجام نداده ام و شهود هم که میگویند مرا دیده اند که با چاقو مرحوم ع. ح. را زده ام، دروغ میگویند و من اصلاً در درگیری حضور نداشتم و مرحوم را نزده ام، چون قرار بود الف. ظ. صد میلیون تومان پول به من بدهد، من گفتم که قتل را خودم انجام داده ام.
ص ۵۱۵ پرونده و الف. ظ. پس از استماع اظهارات ر. ج. ز. اظهار داشته: ر. ج. ز. دروغ میگوید. من اصلاً چنین حرفی به او نگفته سه نفر شاهد عیناً دیده بودند که ر. ج. ز. با ضربات چاقو بر بدن مرحوم ع. ح. ضربه زده است و وقتی ر. با سه نفر شاهد روبرو شد که ر. را در حین چاقو زدن به مرحوم ع. ح. دیده بودند. ناچار شد که اعتراف کند همه حرفهای ر. دروغ است و من قبول ندارم ص ۵۱۶ پرونده.
از این مرحله به بعد متهم ر. ج. ز. به شرح برگهای ۵۱۷ الی ۵۱۹ و ۵۲۸ با تکرار همان مطالبی که در مواجهه حضوری با الف. ظ. بیان کرده است، کلاً منکر حضور خود در محل درگیری و شرکت در نزاع و ایراد ضربه چاقو و قتل مرحوم ع. ح. شده و اظهار داشته من نمیدانم چه کسی مقتول نامبرده را کشته است و اعتراف من بخاطر وعده الف. ظ. مبنی بر پرداخت یکصد میلیون تومان به من بوده است که به ارتکاب قتل اعتراف کرده ام؛ و. متعاقب انکار بعدی متهم (ر. ج. ز.) مجدداً از آقایان:
- ۱ ـ ح. ح. به شرح ۵۲۵ پرونده.
- ۲ ـ از آقای ش. ح. به شرح برگ ۵۲۶ پرونده
- ۳ ـ از م. م. به شرح برگ ۵۲۷ پرونده.
در خصوص مشاهداتشان تحقیق شده و هر سه نامبرده با تکرار مطالب قبلی خود و تکذیب اظهارات متهم بیان داشته اند ما با چشم خودمان دیدیم که ر. ج. ز. دو ضربه با چاقو به مرحوم ع. ح. زد و مرحوم به زمین افتاد. ر. ج. ز. از ترس مجازات این دروغها را میگوید.
مامورین آگاهی از فیلمی که در مراسم عروسی تهیه گردیده است و عکسهای آن نیز ضمیمه پرونده گردیده است، بازبینی بعمل اورده و اعلام نموده اند: در چند کلیپ فیلم که در جایی از رقصیدن بعضی افراد حاضر در عروسی فیلمبرداری شده و در صحنه هائی از فیلم، متهم ر. ج. ز. با البسه شلوار لی آبی رنگ و پیراهن گلدار، در حال رقصیدن مشاهده میگردد و در صحنه دیگری هم که افراد دیگری در حال رقصیدن بوده اند ر. ج. ز. نشسته و رقص آن افراد را تماشا میکند و صحنههایی از درگیری نیز در فیلم موجود بوده که با توجه به ازدهام جمعیت افراد حاضر در درگیری و محلی که مقتول کشته شده است، مشخص نبوده و امکان شناسائی افراد حاضر در درگیری، در فیلم امکان پذیر نیست. (سه حلقه فیلم بصورت سی دی ضمیمه پرونده میباشد)
النهایه آقای بازپرس قرار جلب دادرسی در خصوص اتهامات متهم ر. ج. ز. دایر بر:
- ورود و اقامت غیر مجاز در ایران،
- شرکت در نزاع دسته جمعی منجر به ضرب و جرح و قتل عمدی مرحوم ع. ح.
را صادر و پرونده با صدور کیفر خواست به محاکم کیفری استان فارس ارسال و رسیدگی به شعبه سوم دادگاه کیفری یک استان فارس محول گردیده است.
دادگاه مرجوع الیه پس از بررسی پرونده جلسه رسیدگی را با جری تشریفات قانونی در تاریخهای ۹۴/۱۲/۱ و ۹۵/۱/۲۸ تشکیل داده و پس از استماع اظهارات وکیل شکات و نماینده دادستان و مدافعات متهم مبنی بر تکذیب اتهام شرکت در نزاع دسته جمعی منجر به قتل و ایراد ضرب و جرح عمدی و قتل عمدی مقتول و مدافعات وکیل متهم و اظهارات گواهان حادثه کلاً به شرح برگهای ۶ الی ۶۳۸ و ۶۴۷ الی ۶۶۴ پرونده و اخذ آخرین دفاع، ختم رسیدگی را اعلام و مبادرت به اصدار دادنامه شماره ۶۰۰۰۴۰ مورخ ۱۳۹۵/۱/۳۰ به شرح آتی نموده است:
رأی دادگاه
«در خصوص اتهام آقای ر. ج. ز. ۲۰ ساله -مسلمان – اهل تسنن -تابعیت افغانستان -بدون سابقه کیفری -کارگر- فعلاً باقرار بازداشت موقت- ساکن زندان عادل آباد شیراز با وکالت ع. پ. دائر بر قتل عمدی مرحوم ع. ح. در تاریخ ۹۳/۱۲/۱ در مراسم عروسی فرد افغانی به نام س. بوسیله ایراد جرح عمدی با چاقو با عنایت به
۱-شکایت اولیاءدم و تقاضای قصاص نفس از جانب پدر مقتول
۲- گزارش مرجع انتظامی از صحنه درگیری و قتل و بازداشت متهم در محل قتل
۳- نظریه پزشکی قانونی که علت تامه مرگ متوفی را «پارگی قلب و عوارض آن در اثر اصابت جسم نوک تیز میباشد»
۴- اظهارات شهود عینی به اسامی ی. ح؛ و ص. ح. مبنی بر اینکه صرفاً متهم با مقتول درگیر شد و ناحیه بین قفسه سینه و شکم او با چاقویی که در دست داشت جرح وارد کرده است و نحوه ورود ضربه را نیز تشریح نموده اند.
۵- اقرار صریح متهم به ایراد جرح عمدی با چاقو به بالای شکم مقتول نزد بازپرسی در صفحه ۱۹۴ پرونده و حضور در عروسی محل جنایت در جلسه دادگاه کیفری یک فارس و رد دفاعیات وی ووکیلش مبنی بر اینکه او پس از رفتن برق محل عروسی را ترک نموده است. بدلیل مشاهده وی توسط شهود در صحنه عروسی و زمان درگیری که پس از آمدن برق عنوان شده و اینکه اگر فردی محل عروسی را ترک کند دیگر با چماق در محل جنایت حاضر نمیگردد که توسط نیروی بسیج دستگیر و به مرجع انتظامی معرفی گردد. به عبارت دیگر حضور متهم پس از درگیری در محل عبور دوستان مقتول آنهم مسلح به چاقو و چماق حکایت از آن دارد که وی قبلاً با آنان درگیر شده است و در ادامه درگیری نیز به محلی که توسط بسیجیان دستگیر شده آمده تا بیخیال خویش مانع فرار آنان گردد.
۶-سایر قراین و امارات موجود در پرونده و کیفرخواست صادره از دادسرای عمومی و انقلاب شیراز مجرمیت متهم در ایراد جرح عمدی با چاقو به ناحیه شکم مقتول که منجر به پارگی قلب او و نهایتاً مرگ وی گردیده است علماً و اقراراً محرز و مسلم است و چون عمل وی نوعاً کشنده محسوب میگردد، لذا هیات دادگاه مستنداً به مواد ۱۶۰-۲۱۱-۳۰۱-۳۵۱-۳۸۱ و ۴۱۷ قانون مجازات اسلامی مصوب سال ۹۲ حسب تقاضای پدر مقتول حکم به قصاص نفس در ملاعام جهت عبرت دیگران در محل قتل منوط به تضمین پرداخت سهم دیگر ورثه مقتول (مادر وی) صادر و اعلام میگردد.
در خصوص اتهام دیگر متهم دائر بر شرکت در نزاع دسته جمعی با عنایت به اینکه اتهام اخیر مقدمه جرم مهم (قتل) بوده است، لذا خود مستقلاً جرم و قابل مجازات محسوب نمیگردد. چه اگر چنین باشد، بایستی جرم ایراد جرح عمدی با چاقو نیز مورد رسیدگی قرار میگرفت لذا قرار منع پیگرد متهم راجع به اتهام انتسابی اخیر صادر و اعلام میگردد.
پرونده در خصوص اتهام ورود غیر مجاز به خاک جمهوری اسلامی بعلت اینکه متهم مدعی است در ایران متولد شده و نیاز به تحقیقات بیشتری دارد مفتوح باشد.»
متعاقب دادنامه فوق، دادگاه مبادرت به اصدار رأی تصحیحی به شماره ۶۰۰۰۶۸ مورخ ۱۳۹۵/۲/۱۹ به شرح آتی نموده است:
«در این پرونده موضوع اتهام آقای ر. ج. ز. تبعه افغانستان، دائر به قتل عمدی ع. ح. درتاریخ ۹۳/۱۲/۱ واقع در محله … شیراز که منجر به صدور دادنامه بشماره ۰۰۰۴۰۰/۹۵ گردیده است، نظر به اینکه در دادنامه مذکور، سهواً قابل تجدید نظر بودن رای صادره و مرجع آن فراموش شده است، لذا در اجرای دستور مواد ۳۷۵ و ۳۸۱ قانون آیین دادرسی کیفری با اعلام حضوری بودن دادنامه فوق و قابل فرجام بودن ظرف مدت بیست روز پس از ابلاغ، در دیوان عالی کشور دادنامه فوق را اصلاح مینماید. ابلاغ رای اصلی بدون رای تصحیحی ممنوع است.»
بیشتر بخوانید:
رأی شعبه دیوان عالی کشور
حکم صادره پس از ابلاغ از سوی محکوم علیه (آقای ر. ج. ز.) با وکالت آقای ع. پ. مورد اعتراض واقع شده و در فرجه قانونی با تقدیم لایحه اعتراضی که پیوست پرونده گردیده و حین المشاوره قرائت خواهد شد، نسبت به آن فرجام خواهی نموده و پرونده به دیوان عالی کشور ارسال و به این شعبه ارجاع گردیده است.
هیئت شعبه در تاریخ بالا تشکیل گردید. پس از قرائت گزارش آقای اکبر فیض عضو ممیز و اوراق پرونده و نظریه کتبی آقای فریبرز لشکری دادیاردیوان عالی کشور اجمالاً مبنی بر «با توجه به محتویات پرونده و دلایل و مستندات مذکور در رأی فرجام خواسته و عدم ایراد و اعتراض موجه و مدللی از ناحیه وکیل فرجام خواه، به رد فرجام خواهی و تائید و ابرام اعلام نظر میگردد.» ;نسبت به دادنامه شماره ۶۰۰۰۴۰ و ۶۰۰۰۶۸ ــ ۹۵/۱/۳۰ و ۹۵/۲/۱۹ فرجام خواسته مشاوره نموده چنین رأی میدهد:
در خصوص فرجام خواهی آقای ر. ج. ز. با وکالت آقای ع. پ. نسبت به دادنامه شماره ۶۰۰۰۴۰ مورخ ۹۵/۱/۳۰ که بموجب آن فرجام خواه از بابت قتل عمدی مرحوم ع. ح. به قصاص نفس محکوم گردیده است. با توجه به محتویات پرونده و کیفیات منعکسه در آن، نظر به اینکه رأی معترض علیه بر اساس دلایل و مدارک موجود در پرونده و طبق موازین قانونی صادر گردیده است و از حیث احراز بزه و تطبیق موضوع با مقررات قانونی و رعایت اصول و قواعد دادرسی و ترتیبات رسیدگی ایرادی متوجه آن نیست و از جانب فرجام خواه ایراد و اعتراض موجه و مستدلی که موجبات نقض رأی فرجام خواسته را فراهم بنماید، اقامه و ارائه نشده است. علیهذا با مردود دانستن اعتراض فرجام خواه، دادنامه فرجام خواسته استناداً به شف الف ماده ۴۶۹ قانون آئین دادرسی کیفری، عیناً ابرام میگردد.
منبع: میزان
در شرکت در قتل اگه قتل استناد به شرکا داشته باشد همه شرکا باید قصاص شوند هر چند تاثیر و تعداد ضربه چاقوی هر یک از شرکا کم و یا زیاد باشد . با توجه به اینکه شخص خودش اقرار کرده و قتا صرفا توسط شخص مقر صورت گرفته بنابراین اینجا همون شخص قصاص میشه