درنگی بر جایگاه زنان در مدیریت کانون های وکلا و اسکودا

چرا در مدیریت کانون ها و اسکودا، حضور بانوان بسیار کم رنگ است؟

جایگاه زنان در مدیریت کانون های وکلا و اتحادیه :
با وجود اینکه حدود نیمی از وکلا از بانوان می باشند، این سوال مطرح است که چرا در مدیریت کانون ها و اتحادیه، حضور بانوان بسیار کم رنگ است؟ در پاسخ به این سوال برخی معتقدند بانوان خود از حضور در عرصه های مدیریتی اجتناب می ورزند و عده ای دیگر وجود وظایف متعددی که بانوان در نقش های همسری و مادری و کار حرفه ای برعهده دارند را دلیل این حضور کم رنگ می دانند.
اما به نظر می رسد در کنار موارد فوق، باید از عوامل موثرتر دیگری نیز نام برد.

هنوز عامل جنسیت نقش موثری در انتخاب مدیران ایفاء می نماید

بدون تردید بانوان وکیل در انجام امور مختلف صنفی همچون فعالیت های حرفه ای و مشارکت در عرصه های مدیریتی چه در هیأت مدیره کانون های وکلا و چه در هیأت رئیسه اتحادیه، همانند آقایان وکیل از توانایی های لازم برخوردار هستند، تا جایی که می توان اذعان نمود مشروط بر اینکه انتخاب مدیران بر اساس شاخص شایسته سالاری باشد، هیچ گونه تفاوتی میان وکلا، اعم از زن و مرد وجود نخواهد داشت. اما واقعیت تلخ این است که در عمل همیشه اینگونه نیست و در مواردی هنوز عامل جنسیت نقش موثری در انتخاب مدیران ایفاء می نماید.

به علت حضور کم رنگ بانوان در لابی گری ها، شانس انتخاب آنها نیز کمتر است

همانند برخی از حوزه های اجتماعی، در حوزه نهاد وکالت نیز به ویژه در مقوله مدیریت، اثرگذاری تفکرات جنسیتی را نمی توان نادیده گرفت.

اثرگذاری عامل جنسیت بعضا ناشی از تفکرات مردسالارانه ای می‌باشد که معتقد است مردان در عرصه های مختلف از جمله مدیریت توانمندتر و لایق تر از زنان هستند و بنابراین همواره اولویت با آن ها است.
این عامل موثر در مواردی نیز ناشی از شکل گیری جناح بندی‌ها و لابی گری های انتخاباتی (نامتعارف و بعضا منفعت طلبانه) است که معیار اصلی گزینش در آن ها، بیشتر برد جناحی و تأمین منافع گروهی است تا شایسته سالاری و از آنجا که حضور بانوان در جریان جناح بندی ها و لابی گری ها بسیار کم رنگ تر می باشد، شانس انتخاب آنها نیز کمتر است.

باید با رعایت اخلاق حرفه ای فرصت مناسب برای حضور بانوان فراهم گردد

جمع این عوامل موجب گردیده تا بانوان وکیل مشارکت بسیار کمی در کاندیداتوری در انتخابات کانون ها و اتحادیه داشته باشند. اما باید اذعان داشت که با توجه به اهمیت و نقش بی بدیل حضور نیروی انسانی کارآمد و توانمند در هر نهاد اجتماعی بویژه نهادهای مدنی، شایسته است در جهت ارتقاء و حفظ جایگاه اجتماعی نهاد وکالت و تأمین منافع صنفی، به طور جدی تلاش گردد تا موجبات مشارکت گسترده و فعالانه بانوان وکیل نیز به عنوان نیمی از اعضای جامعه وکالت در مدیریت کانون ها و اتحادیه که نمونه ای بارز از نهادهای مدنی می باشند، بیش از پیش فراهم گردد.

در همین جهت باید با رعایت اخلاق حرفه ای و با تکیه بر اصول و معیارهای انتخابات سالم و پرهیز از بازی های غیر اخلاقی، فرصت مناسب برای حضور بانوان شایسته و توانمند نیز در مدیریت کانون ها و اتحادیه به معنای واقعی فراهم گردد.