وکلاپرس ـ این فیلم درباره تیمی از وکلا است که در دادگاه برای محاکمه سران دیکتاتوری نظامی آرژانتین با هدف تعقیب و مجازات آن ها در دهه ۱۹۸۰، پرونده آنها را بررسی میکنند.
به گزارش وکلاپرس، در خلاصه ی فیلم سینمایی Argentina 1985 میخوانیم که این فیلم داستانی واقعی از یک دادستان عمومی و یک وکیل جوان است که به همراه تیم حقوقی کم تجربهی خود تلاش میکنند تا سران دیکتاتوری نظامی آرژانتین را در دادگاه محکوم کنند.
بیشتر بخوانید:
«آرژانتین ۱۹۸۵» داستان تلاش یک ملت با حمایت چند وکیل برای مبارزه با حکومتی دیکتاتوری را روایت میکند. این فیلم در مورد پیچیدگیهای پس از آزادی است و تأکید دارد که غلبه اولیه بر یک حکومت نظامی و سرکوبگر، پایان ماجرا نیست.
به نقل از مجله زومجی، فیلم Argentina 1985، که در جوایز گلدن گلوب امسال جایزه بهترین فیلم غیرانگلیسی زبان را دریافت کرد، اقتباسی از یک محاکمهی واقعی در سال ۱۹۸۵ است. در جریان کودتایی که در سال ۱۹۷۶ علیه دولت دموکراتیک آرژانتین بهوقوع پیوست یک دیکتاتوری نظامی بر مسند قدرت آمد که از هیچ جنایت و سرکوبی علیه معترضاناش دریغ نکرد. دولت جدید برای ادامهی حیات خود انواع و اقسام روشهای وحشیانه را بکار بست تا بتواند مخالفان را از سر راه بردارد و همچنان بر اریکهی قدرت بتازد. این دیکتاتوری نظامی بهدلیل شکستهایش در جنگ فاکلند و عرصهی بینالمللی رفتهرفته قدرتش را از دست داد تا اینکه در سال ۱۹۸۳ رسما از میان رفت.
بعد از روی کار آمدن دولت جدید، دستوری مبنی بر محاکمهی شخصیتهای نظامی و رافائل ویدلا صادر شد. آنها به دادگاه فراخوانده شدند و بهخاطر جنایتهایشان، موسوم به جنگ کثیف، دادستان خولیو استراسرا علیه آنها به جمعآوری اظهارات شاهدان پرداخت. در طول جنگ کثیف بیش از ۳۰ هزار نفر ناپدید شدند، صدها کودک که غالبا والدینشان در زندانها شکنجه و کشته شده بودند، ربوده شدند و عدهی بسیاری نیز در زندانها مورد تعرض قرار گرفتند. خشونتهایی که بهطرز سیستماتیکی از سمت دیکتاتوری مورد حمایت آمریکاییها، لازم بود و کاملا عادی تلقی میشد. حال فیلم Argentina 1985، به کارگردانی سانتیاگو میتره به روایت محاکمهی عاملان آن جنایتها میپردازد و با بررسی اظهارات بازسازیشدهی شاهدان دادگاه ۱۹۸۵، روایتی چالشبرانگیز را خلق میکند.
بیشتر بخوانید:
آرژانتین ۱۹۸۵، قصهای براساس واقعیت است و مخاطب به آنچه که بر سر عاملان جنایت آمده، اطلاع دارد اما چیزی که در اینجا استعداد میتره را بهحرکت درمیآورد، همین رویکرد اوست، فیلمساز برای عدم تطابق فیلمش با درامی دادگاهی هالیوودی تلاش بسیاری میکند. او قصد ندارد نتیجهی یک رویداد مشخص را دوباره بازسازی کند، او فلشبک نمیزند، مرثیهسازی نمیکند، آرژانتین را ملودرام نمیسازد، در عوض با شخصیتهایش هم شوخی میکند. میتره آرژانتین ۱۹۸۵ را بهعنوان جامعهای خواهان آزادی نشان میدهد که هنوز آدمهایش درگیر عدمقطعیت در مورد مسیری هستند که پیش گرفتهاند.
میتره ترسی که یک سیستم تمامیتخواه به مردم القا میکند را در این پلانها با جذابیت بهتصویر کشیده است، او با تسلط کامل به هندسی سیستمهای فاشیستی، ترس نشات گرفته از رفتار کودتاچیان را داراماتیزه میکند، ترسی که وارد ناخودآگاه جمعی آدمها خواهد داشت، ترسی ادامهدار. Argentina 1985، فیلمی است که نه شعار میدهد و نه اگزجره رفتار میکند. فیلم تنها به روایت جنایت و تاریخ میپردازد و تصمیمگیری راجع دیکتورها و الزام وجود دموکراسی را به گردن مخاطب میاندازد.
استراسرا همراه با گروهی از وکلای جوان و دانشجویان حقوق این پرونده را به سرانجام میرساند و …
این فیلم سینمایی پنج شنبه (۱۰ فروردین ماه) ساعت ۱۳ از شبکه افق پخش خواهد شد.
الان منظورت اینه که وکلای ما هم یاد بگیرند؟ 😅بی خیال اینجا این یک فیلم تخیلی حساب میشه… ما هنوز فعلا در مرحله ای هستیم باید اول خود سازی کنیم، رشد شخصیتی پیدا کنیم، وقتی در بین کثیری از وکلا، افکار عوامانه، نوع حرف زدن عوامانه، طرز فکر عوامانه رواج دارد… سالها قبل وقتی قضیه وکیلی را شنیدم که در ظاهر خیلی هم خود را فرهیخته نشان می دهد، برای همکارانش چنان تکبری دارد که نگو ولی با منشی دفترش رابطه دوستی و عاشقانه داشته، نامش بماند که اگر بگویم خیلی ها او را می شناسند، و هرگز نتوانستم قضیه را حل کنم که چطور چنین ظاهر پر مدعایی، حتی شان خودش را رعایت نکرده و با منشی… سرزنش نمی خواهم بکنم، انسان خطاکار است به شرط آنکه درس بگیرد از اشتباهاتش ولی اگر تکرار کند… اصلا شخصیت داشتن به ظاهر افراد نیست، خیلی ها از درون کاملا پوشالی اند
این را هم بگویم خیلی هم فکر نکنیم در کشورهای دیگر همه وکلا خیلی خوبند، یا دادگاههایشان خیلی عالی اند، بلی به درجاتی بهترند، ولی زمانی که دیدم، جانی دپ هنرپیشه معروف هالیوود که معتاد کوکایین و روان گردان است، هم علیه همسر سابقش امبر هرد که او هم هنرپیشه هالیوود و بسیار خانم زیبا و ظریف و مهربان و ورزشکاری است، خشونتهای بسیار وحشتناک انجام داد، هم به صرف افشاگری خانم هرد نسبت به خشونت، تازه توانست با سو استفاده از شهرت بازیگری اش و فضای مجازی و نشر اکاذیب و هیات منصفه و دادگاه خرفت، به پرداخت غرامتی سنگین محکوم کند، و امبر هرد آواره و ناچار به فروش تنها منزلش برای غرامت دادن به جانی دپ معتاد خشن دارای جزیره و هواپیما شد، فهمیدم عدالت برای زنان خیلی وقت است در همه جای دنیا مرده است و فقط خلیفه بر حق خداوند ناجی بشریت است
دادگاه جانی دپ و امبر هرد را کاملا پیگیر بودم، جانی دپ زست ترین دروغها را علیه انبر هرد مطرح کرد، بدون هیچ دلیل محکمه پسند، ولی امبر هرد صوت و فیلم داشت، یک وکیل زن در امریکا که وکیل جانی دپ بود علنا در دادگاه جانی دپ را بغل کرد و عکسش همه جا پخش شد به نحوی که خود زنان امریکایی متلکهای زیادی بار او کردند که لابد رابطه عاشقانه در کار است بجای وکالت، که کامیلا، وکیل نامبرده فوق، ادعا کرد فقط دلش برای مظلومیت جانی دپ سوخته،…. چقدر هم که مظلوم بوده با آن خشونتهای وحشتناک… متاسفانه در ایران خودمان هم زیادند… زنانی که علیه هم جنس خشونت دیده خود، همکاری با مجرم خشونت می کنند…. بنی آدم اعضای یکدیگرند… حقیقتا برای امبر خیلی دعا کردم و دلم خیلی برایش سوخت… و زیر پیج وکلای امبر خیلی امیدواری می دادم.. چون پیج امبر بخاطر حملات مجازی بسته بود… و وکلای امبر هم خیلی تشکر می کردند…. چطور هیات منصفه و دادگاه امریکا با وجود اثبات شده بودن آثار وحشتناک کوکایین در اعمال خشونت.. و جنون آور بودنش… دفاعیات عقلانی امبر را نادیده گرفتند که گفت جانی دپ بعد از مصرف کوکایین تبدیل به هیولا میشد. ولی دری وری های دپ را با گوش جان شنیدند.. در دادگاههای خودمان هم متاسفانه قضات زیادی به جای دلایل و مدارک تحت تاثیر نشر اکاذیب اند و راحت ذهنشان تشویش می شود…