یادداشت

وانهادن اخلاق در مجلس اخلاق

نقدی بر گفتاری از دکتر عبدالکریم سروش در تعریضی به مشی وکلا ی دادگستری در پرونده های طلاق

وکلاپرس- محمد نیازی، وکیل دادگستری در یادداشتی با عنوان “وانهادن اخلاق در مجلس اخلاق” سخنان اخیر دکتر سروش درخصوص حرفه وکالت و وکلا را مورد نقد و بررسی قرار داد.

به گزارش وکلاپرس، استاد عبدالکریم سروش در قسمتی از یکی از جلسات شرح کتاب کیمیای سعادت غزالی به نقد درآمد زایی وکلا از محل اختلافات خانوادگی پرداخته که این قسمت با واکنش برخی وکلای دادگستری روبرو شده است.

محمد نیازی، وکیل دادگستری کانون وکلای قم، در واکنش به سخنان دکتر سروش آن ها را تعابیری غیرقابل قبول برشمرد و نوشت: این گفته های خلاف واقع از استاد محترم که پناه و ملجا فکری طبقه تحصیل کرده هستند، روند ستاندن استقلال نیم‌بند و بی رمق کانون وکلا را تشدید می کند.

بیشتر بخوانید:

متن کامل یادداشت وکیل نیازی(دانشجوی دوره دکتری حقوق جزا و جرمشناسی دانشگاه تهران) را در نقد سخنان اخیر دکتر سروش را در ادامه می‌خوانید:

وانهادن اخلاق در مجلس اخلاق

کانال تلگرامی روشنفکر پرآوازه کشورمان جناب آقای دکتر عبدالکریم سروش اخیرا اقدام به انتشار جلسات شرح کتاب کیمیای سعادت کرده است. در روزهای اخیر جلسه سوم از این سلسه جلسات در این کانال بارگذاری شده که در میانه های آن تعابیر نامتعارفی در مورد وکلا به کار رفته است.

استاد یادشده در لزوم اولویت دادن به قواعد اخلاقی و عدم مراجعه به قواعد خشک قانونی در اختلاف های خانوادگی از دقیقه ۴۴ به بعد می گویند:

«شما می بینید مثلا در حال حاضر چقدر نزاع های خانوادگی به دادگاه کشیده میشه. در گذشته این طور نبود.

بزرگان فامیل بودند دعوت می کردند طرفین رو زن رو مرد رو جوان بودند بی تجربه بودند اختلافاتی پدید می اومد، خودشون به نحوی این ها را حل می کردند.

امروز تا تقی به توقی میخوره متوسل به قانون می شوند که حق تو رو باید قانون معین کنه، خط کشی باید باشه و تو این طرف و اون اون طرف.

وکلا هم که ماشالا اینجا بیکار نیستند؛ برای درآمد میان و هجوم میارن و من چقدر قصه ها می دانم که واقعا تمام این پول زن و شوهر رفت برای دادن به وکیل. عاقبت هم دستشون تهی زندگیشون ویران و امثال اینها »

فکاهی دردناکی است که در میانه گفت و گو از شرح کتاب کیمای سعادت غزالی که در حکم یک جلسه اخلاق و بیان اندرزهای معنوی است، چنین تعابیر غیرقابل قبولی به کار می رود.

قضاوت کلی بر مبنای استقرای ناقص

پرسش این است که گوینده محترم این اطلاعات را از کجا آورده و چگونه بر مبنای یک استقرای ناقص، چنین قضاوت کلی و بی استثنایی را مطرح می کنند؟

با خود نیندیشیده اند که تعبیر «هجوم می آورند» نه در شأن ایشان است و نه در شان وکلایی که در این روزگار بی مهر می زیند؟

سور قضیه را حداقل کنترل می کردند؛ یک تعبیر اغلب یا اکثری اضافه می کردند که آن هم صد در صد خلاف واقع است، اما حداقل کلیت از این گزاره خلع می شد.

آن قدر موارد نقض این ادعا را بنده در طرف مقابل دیده و شنیده ام که این سخن را کاملا خلاف واقع می دانم.

دفاتر وکلا معمولاً ایستگاه آخر زندگی هاست

حداقل نگارنده این سطور خود را از شمول این گزاره خارج می دانم و خروج حتی یک نفر کافی است که این سخن متصف به وصف غیراخلاقی گردد. در همه پرونده های خانواده اینجانب اولین جمله ای که به مراجعه کننده می گویم آن است که دفاتر ما وکلا معمولا ایستگاه آخر زندگی هاست.

تلاش کنید اگر شرایطی برای بازگشت دارید، به زندگی برگردید. حتی پس از پذیرش پرونده هم تلاش های ما برای احیای روابط زوجین کم نمی شود. خاطرم هست در پرونده ای که وکیل زوج بودم، در اولین جلسه با زوجه صحبت کردم و به ایشان گفتم شما فرزند بزرگ دارید. اگر امکانش هست به همدیگر فرصت بدهید و بیشتر فکر کنید. بعدازظهر همان روز زوج به من زنگ زد و تشکر کرد که حرف های شما کارگر افتاد و مبلغ حق الوکاله را هم مسترد نمودم.

آری وکلایی هستند که نان خود را در جدایی زوج ها می زنند و رفتارشان قابل دفاع نیست اما هرگز اکثریت این صنف را تشکیل نمی دهند که حتی اگر اکثریت هم می بودند باز چنین سخنی موجه نبود.

از منظر فقهی هم همیشه ترجیح با ادامه زندگی مشترک نیست

علاوه بر این، برخلاف آن چه معمولا در لزوم حفظ زندگی مشترک تحت هر شرایطی گفته می شود، گاه زوال زندگی مشترک، تصمیم صحیحی است. در کتاب لمعه درهمان ابتدای کتاب الطلاق، طلاق از نظر احکام خمسه به پنج قسم تقسیم می شود؛ یعنی طلاق در برخی موارد مستحب و در برخی موارد حتی واجب هم می شود. منظور این که حتی از منظر فقهی هم همیشه ترجیح با ادامه نیست.

ملاکی که بنده خود با مراجعانم در میان می‌گذارم (با تاکید بر این که در مسائل غیرحقوقی باید به مشاور مراجعه کرد) آن است که دلایل به نفع ادامه و دلایل به نفع جدایی را کنار هم قرار دهید. هر کدام که سنگین تر بود به همان عمل کنید و اگر در نهایت هیچ کدام بر دیگری ترجیح نداشت، اولویت با ادامه است و نه جدایی.

تضعیف استقلال نیم‌بند و بی رمق کانون وکلا

در روزگاری که نامهربانان می‌خواهند همین استقلال نیم‌بند و بی رمق کانون وکلا را از ما بستانند، این گفته های خلاف واقع از استاد محترمی که پناه و ملجا فکری طبقه تحصیل کرده هستند، این روند را تشدید می کند.

همگان اذعان دارند که دکتر سروش، سروش اندیشه ورزی در روزگار ما و سلسله جنبان بسیاری از مباحث بنیادین در حوزه اندیشه دینی بوده اند؛ تکاپویی که تاوان آن اندوه غربت شد.

اگر سخنور گمنام و بی ارجی چنین سخنی گفته بود، نگارنده نیز محنت نگارش این عریضه را نمی برد. از همین روست که انتظار است اگر ایشان این ایراد را وارد می دانند، به وجه نیکویی این سخن را استدراک نمایند.

 

بیشتر بخوانید:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا