نگاهی به تاریخچه بازنگری در نظام آموزشی حقوق در آمریکا

وکلاپرس– بازنگری در نظام آموزشی حقوق از جمله ضرورت هایی است که سالها است در ایران احساس می شود. ضرورتی که در دهخ ۱۹۷۰ در آمریکا احساس و اجرایی شد.

عیسی امینی ، رییس سابق کانون وکلای مرکز ، طی یادداشتی به ضرورت بازنگری در نظام آموزشی حقوق و تکنیک‌ های آن پرداخته است. متن این یادداشت در ادامه آمده است:

ضرورت بازنگری در شیوه آموزش حقوق پس از جنگ جهانی دوم

ایالات متحده آمریکا و سپس کشورهای متعددی پس از جنگ جهانی دوم به این نتیجه دست یافت که پیش ‌گامی در جهان بدون تحول در عرصه حقوق و وارد ساختن آن در تار و پود جامعه ممکن نخواهد بود و این مهم رخ نمی ‌دهد مگر آنکه در نظام آموزشی حقوق و تکنیک‌ های آن نیز بازنگری رخ دهد.

تحولی که هم مردم به حقوق و تکالیف خود و حاکمیت شان آشنایی یابند و هم دانشجوی حقوق، دانش حقوقی را درعمل و به طور ملموس درک کند و به‌ درستی و پردوام بیاموزد.

گویی آموزش نظری حقوق دیگر پاسخ‌ گوی اهداف قضایی آن کشور نبود و فاصله حقوق از نیازهای اجتماعی و درک عمومی، مانع توسعه آن شده بود.

دانشجویان حقوق و مردم در ابتدای مسیر با آنچه قرار بود دیوان عالی ایالات متحده در پایان خط ببیند و بر آن مبانی سوت نهایی را بزند مأنوس می شوند.

بیشتر بخوانید: ایمی کنی برت ؛ گزینه ترامپ برای عضویت در دیوان عالی آمریکا

چگونگی تغییر در آموزش حقوق در آمریکا

از این ‌رو، در دهه ۱۹۷۰ این اندیشه حاصل شد که در رشته حقوق، از سویی Clinical Law یا آموزش کلینیکی در دانشکده‌ های حقوق (ارتباط دانشجویان حقوق و مردم با ارائه مشاوره حقوقی و حل مسائل حقوقی به صورت موردی) تقویت شود و از سوی دیگر روش اثرگذار Street Law راه اندازی شود.

با آسان سازی، حقوق نزد مردم و‌ به خیابان‌ ها برده شود تا هم دانشجوی حقوق تحت نظر دانشکده‌ های حقوق با آموزش و یا سخنرانی در مدرسه، زندان، کلیسا و اساسا بین مردم، به‌ درستی و در عمل حقوق را تمرین کنند و بیاموزند و هم مردم نظام حقوقی، حقوق مدنی خود و تکالیف حاکمیت را درک کنند.

در این روش ها، تکنیک‌ های حقوقی نو و کارامد نیز خلق شد تا نقطه آغازین تثبیت حاکمیت قانون، همان رمز اصلی توسعه کشورها باشد.

گویی این اهداف آموزشی همگی زیر مجموعه یک تفکر فلسفی بزرگ ‌تر هستند: کشوری متحول نمی شود مگر آنکه سطح آگاهی مردمش به ویژه آگاهی حقوقی به حداکثر برسد و این آگاهی‌ هاست که سرانجام توسعه ساز هستند.

این روش ‌ها به این دامنه‌ ها محدود نمی‌ شوند و گاهی حتی به سمت و سویی می ‌روند که نظم حقوقی خود را به جهانیان آموزش می ‌دهند.

بیشتر بخوانید: جو بایدن ؛ از وکالت تا ریاست جمهوری

آشنایی ناخودآگاه جهان با نظام انتخابات آمریکا

حال اگر بخواهیم از یک مقوله دشوار در حقوق اساسی تطبیقی سخن بگوییم، باید به نظام انتخاباتی ریاست جمهوری ایالات متحده اشاره کنیم که اکثریت قابل ‌توجهی از حقوقدانان درک کامل و بعضا درستی از روند پیچیده و فرایند آن ندارند.

جهانی شدن یا نشدن، دموکراتیک و‌ پایبند به قواعد ماندن یا نماندن و یا درست گفت ‌و گو کردن یا نکردن، انتخابات۲۰۲۰ ایالات متحده را خلق کرد.

نه‌تنها مردم به عرصه آمدند تا اراده خود را بیان کنند، بلکه نظام قدرت در آن کشور نیز با زبان دیگر ملت آشنا شد. ولی در این میان و به صورت زیر پوستی، آموزش نظام حقوقی آمریکا با زبان ساده، قابل‌ درک و عملی به مردم ایالات متحده و بلکه مردم جهان و کلیه آموزگاران حقوقی جلوه کرد.

بیشتر بخوانید: الکترال کالج در انتخابات ریاست جمهوری ایالات متحده آمریکا

مفاهیم پیچیده نظام فدرال، نقش احزاب و مردم، مجمع گزینندگان (کالج الکترال)، حدود نظارت دادگستری بر نظام سیاسی و به ‌ویژه نقش دیوان عالی کشور و بسیاری از مفاهیم دیگر معنا شدند و شاید در آینده نزد صاحبان قلم و قدرت در آن کشور بازبینی گردند. ماه‌ هاست برنامه‌ های تلویزیونی، روزنامه ها، سایت ‌ها و کارشناسان در حال آموزش این نظام سیاسی و مسائل آن نیز به مردم هستند. همین که مردم جهان درمورد آن نظام حقوقی پیچیده سخن می ‌گویند و نظر می ‌دهند نشان از همین روش های نو  و موفقیت این روش آموزش و یادگیری دارد. شاید خواندن ده ‌ها کتاب و مقاله نمی ‌توانست این گونه مردم یک کشور و بلکه جهان را با یک نظام سیاسی و قانون اساسی یک کشور آشنا سازد. وقت آن رسید که به نظام آموزشی کشورمان در رشته حقوق و رابطه آن با حقوق مردم توجه دیگر کنیم و راه حل‌ های دیگری را نیز تمرین کنیم.

نکته مثبت آن تحولات، یافتن فرصت دگر اندیشیدن در برخی از اندیشه ها و روش هاست که حقوق تطبیقی بر همین پایه استوار گردیده است. ما هم‌ مفاهیم مفید و ارزشمند فراوانی در نظام حقوقی خود داریم که به مردم عزیزمان انتقال بدهیم.

منبع: کانال تلگرامی نویسنده