قرار تعقیب انتظامی در تخلف تاسیس دفتر وکالت در غیر محل اشتغال
قرار تعقیب انتظامی درخصوص تخلف تاسیس دفتر وکالت در غیر محل اشتغال
بسمه تعالی
در مورخ۱۴۰۲/۱۲/۲۲ جلسه دادسرای انتظامی کانون وکلای قم در وقت فوق العاده در محل دادسرای انتظامی آن کانون به تصدی امضاء کننده ذیل تشکیل و پرونده انتظامی کلاسه فوق، موضوع گزارش انتظامی اداره نظارت و بازرسی کانون وکلای قم علیه آقای… وکیل پایه یک دادگستری دائر بر تاسیس دفتر وکالت در غیر محل اشتغال تحت نظر میباشد. دادسرای انتظامی با ملاحظه اوراق و محتویات پرونده ختم رسیدگی اعلام و به شرح آتی مبادرت به صدور قرار مینماید.
قرار تعقیب انتظامی
در خصوص تخلف انتسابی به آقای … وکیل پایه یک دادگستری مبنی بر تاسیس دفتر وکالت در غیر محل اشتغال (…) ، نظر به گزارش انتظامی اداره نظارت و بازرسی کانون وکلای قم در صفحه ۲۱ پرونده و اظهارات مشتکی عنه انتظامی در صفحات ۱۶ ، ۱۷ و ۱۹ پرونده و با توجه به پیامک دریافتی از خط تلفن همراه متعلق به مشتکى عنه انتظامی حاوی نشانی دفتر در شهر قم بوده که مشتکی عنه انتظامی در صفحه ۱۷ اقرار به مالکیت شماره تلفن مذکور نموده و در صندوق حمایت کانون وکلا نیز همین شماره را معرفی کرده و به جهت درج عنوان دفتر وکالت بر زنگ آیفون واحد مربوطه در هنگام مراجعه اعضا محترم هیات نظارت و حضور مشتکی عنه انتظامی در محل دفتر مذکور و پشت میز مخصوص و وجود دستگاه پوز سیار روی میز و در مقابل ایشان که مشتکی عنه انتظامی در صفحه ۱۷ وجود آنرا پذیرفته و اعلام نموده دستگاه پوز از لوازم الزامی قانونگذار میباشد و با لحاظ اینکه تبصره ۴ ماده ۱ قانون تسهیل صرفا ناظر به مرحله صدور مجوز است و اساسا در مقام رفع ضوابط و مقررات قانونی برای دارندگان مجوز نیست، بعلاوه اینکه آیین نامه اجرایی لایحه استقلال مقرره خاص قانونی تلقی شده و بدین جهت عام لاحق، موجب نسخ خاص سابق نمیشود و قواعد مربوط به عدم تاسیس دفتر در غیر محل اشتغال به قوت خود باقی بوده و با توجه به سایر قرائن و امارات و انکار بلا وجه مشتکی عنه انتظامی، النهایه وفق ماده ۱۳۳ آیین نامه اجرایی لایحه قانونی استقلال کانون وکلای دادگستری با آخرین اصلاحات، قرار تعقیب انتظامی مشتکی عنه انتظامی در این مورد را صادر و اعلام می نماید.
دفتر قرار صادره به ضمیمه پرونده انتظامی به نظر معاونت محترم دادستان انتظامی کانون وکلای دادگستری قم جهت اظهار نظر برسد.
دادیار انتظامی کانون وکلای دادگستری استان قم – مجید اصفیائی
بیشتر بخوانید:
- نمونه رای صدور قرار منع تعقیب برای تمرکز فعالیت در غیر محل اشتغال
- تحلیل پیش نویس دستورالعمل نقل و انتقال وکلای دادگستری مبتنی بر تحولات کلان حقوقی کشور
- «تمرکز فعالیت وکالتی در غیر از محل پروانه وکالت»؛ تخلفی که دیگر وجود ندارد
خب شبیه همین ماجرا هم چند روز پیش برای ایتان کردستان شد که اجازه میداد جای دیگه دفتر داشته باشن یک وحدت رویه ای بذارید که تعارض ایجاد نشه
امیدوارم آقای نقد علی، یک استفساریه بر تبصره ۴ ماده یک هم به مجلس ببرن.(حفظه الله تعالی)
با این حجم از مقاومت در برابر قوانین جدید باید حتما استفساریه اعمال بشه
درستش همینه.قرار باشه هر کی هرجا خواست وکالت کنه دیگه برای چی تعیین شهر محل اشتغال میشه؟؟؟امیدوارم یه عزم جدی برای شهر تهران هم بشه تا خیل عظیم وکلایی که با پروانه ی شهرهای دیگه اینجارو اشباع کردن و براحتی فعالیت میکنن به محل اشتغال خودشون ارجاع بشن.
جناب دکتر کاتوزیان در کتاب مقدمه علم حقوق میفرمایند “نمیتوان ادعا کرد که عام هیچگاه ناسخ خاص نمی شود همچنان که نمیتوان گفت اگر عامی متعارض با حکم خاص وضع شود آن را نسخ می کند.زیرا در پاره ای موارد قرائن کار و مفاد حکم به خوبی دلالت دارد که قانونگذار مایل نیست هیچگونه استثنایی بر حکم او باقی بماند و گاه نیز حفظ خاص گدشته از مقدمات وضع قانون است.”
لذا به نظر اینجانب در قضیه فوق با توجه به اطلاق قانون عام لاحق و احکامی که قانونگذار خاص کانون های وکلا وضع نموده نسخ و تخصیص پاره ای از قوانین خاص قبلی از جمله ظرفیت ، نحوه صدور مجوز و عدم تمرکز به اراده قانونگذار نزدیکتر میباشد.
سلام
هر دو قانون در نتیجه آن، اشاره به فعالیت با مجوز و پروانه یکسان دارد و لذا نمی توان تفسیر از قانون قدیم را متفاوت با قانون جدید دانست. از طرفی منظور قانون گذار از تصویب ق جدید، رفع انحصار بوده و تفسیر آن نمی تواند مغایر با منظور اصلی مصوب باشد، ضمن این که صدور مجوز بدون محدودیت ناظر به فقدان مانع برای منتفع مجوز دارد. از طرفی قانون جدید چه خاص و چه عام، در هر حالت مخصص و متغیر قانون قدیم است زیرا با وجود نقیصه در قانون قدیم بوده که قانون گذار مجبور به رفع نقص از ق قدیم با مصوبه جدید شده لذا تسری و حاکم کردن مجدد قانون قدیم، دور شدن و تضاد با قانون حاکم و جدید است. از طرفی احراز تخلف از جنس جزا و کیفر و ناظر به قاعده درء و تفسیر به نفع متهم با وجود ۲ قانون را حاکم دانستن( حتی در فرض عدم تشخیص به حکومت قانون صحیح) است و لذا برائت نتیجه آن است. اگر چه قانون جدید من حیث المجموع مخصص ق قدیم بوده و تفسیر چه مضیق و چه موسع در این موضوع جایز نیست و جایگاه ندارد. در هر موضوع نظرات موافق و مخالف وجود دارد و به هر حال هر قانون جدید، محدود کننده قدرت بخشی از قوای حاکمه است که مقابله با آن می شود ولی در فرض محال با وجود بازار آزاد فعلی و دنیای مجازی و سرعت در کسب اطلاعات و دسترسی آزاد به اشخاص هدف در دنیای امروز، حتی تجمع دفاتر در شهر واحد، مانع دسترسی به اشخاص هدف نبوده و مانع وکالت معاضدت به اشخاص نیازمند یا وکالت تسخیری و اجباری برابر محل تعیین وکیل نیز نمی باشد. به دیگر سخن به نظر میرسد، بازار آزاد امروز را نمی توان بازور و تفسیر های مغایر با هدف قانون گذار، تجمیع یا پراکنده نمود، بلکه هر وکیل با توجه به تغییرات بنیادین وسایل ارتباط جمعی و نیاز جامعه در انتخاب آزاد وکیل انتخابی خود که ناشی از اراده آزاد انسانهاست، در فعالیت در هر مکان مخیر است ولی از باب تکلیف به ارائه وکالت تسخیری یا معاضدت به اشخاص نیازمند، ملزم به رعایت شهر های تعیینی از سوی مرجع صنفی یا قانونی خود می باشد. جامعه پویا نیازمند تغییر با زمان و توسعه و نیاز افراد جامعه و به روز شدن است و نمی توان با قوانین و آئین نامه های قدیمی و انحصاری ۹۰ سال قبل و با زور بخشی از جامعه را بر تمام جامعه تحمیل کرد. با احترام
فی الواقع خلأ استفساریه در خصوص تبصره ۴ در ماده ۱ احساس میشود مجلس و کمیسیون حقوقی با این همه اصرار بر طرح تسهیل واینکه منصب خطیر وکالت را بعنوان شغل ومحل درآمد قلمداد کردن چرا در این خصوص ساکت هستن و از ذهن غنی و افکار عالی خود عکس العملی نشان نمیدهند