به شخصی باید رأی داد که علاوه بر داشتن برنامه، در بدنه حاکمیت نفوذ داشته باشد

گفت و گوی تفصیلی و چالشی با بهنام حبیبی درگاه؛ نامزد کرسی ریاست اسکودا در انتخابات هیأت رییسه اتحادیه سراسری کانون های وکلای دادگستری ایران

وکلاپرس ـ بهنام حبیبی درگاه(نامزد ریاست اسکودا) در گفت و گویی تفصیلی با وکلاپرس ایده‌ و برنامه های خود برای مدیریت اسکودا در دو سال پیش رو را شرح داد.

با توجه به نزدیکی برگزاری انتخابات هیان رییسه اسکودا که قرار است در همایش چهلم هیأت عمومی اسکودا( ۲۶ و ۲۷ آبان ۱۴۰۰) صورت پذیرد، وکلاپرس با هر سه نامزد ریاست اسکودا برای ارائه برنامه های خود قرار مصاحبه گذاشت و روز گذشته مصاحبه با سید مهدی حجتی را منتشر کرد.

بیشتر بخوانید: سید مهدی حجتی: اسکودا را از مرجع واکنش‌گرا به کنش‌گرا تبدیل می‌کنم/برای ترویج حرفه وکالت و تعامل با قوا ساختارسازی خواهم کرد

اگرچه دکتر جعفر کوشا علیرغم اعلام آمادگی برای مصاحبه، تا امروز زمان انجام مصاحبه را اعلام نکرده است، لیکن نامزد جوان ریاست اسکودا با نام بهنام حبیبی درگاه در یک مصاحبه چالشی با وکلاپرس نقدهای خود به مدیریت اسکودا را بیان کرد و تلاش کرد نگاه و برنامه خود درخصوص مدیریت این نهاد را تبیین کند.

در ادامه مشروح مصاحبه با این وکیل دادگستری را خواهید خواند:

به عنوان سوال اول، معرفی مختصری از سوابق علمی خود ارائه کنید

بسم الله الرحمن الرحیم

بهنام حبیبی درگاه متولد سال ۱۳۶۱ هستم. لیسانس و ارشد و دکترای خودم را از دانشگاه تهران اخذ کردم. همچنین یک دوره پژوهشی پست دکترا به صورت فرصت مطالعاتی در دانشگاه یورک کانادا گذرانده ام و تز پست دکتری بنده در ارتباط با کارآفرینی قضایی است.

عضو بنیاد ملی نخبگان، عضو انجمن ترویج علم ایران و استادیار دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرج هستم.

چه سالی وارد حرفه وکالت شدید؟ از چه مکانیزمی برای ورود به این حرفه استفاده کردید؟

سال ۸۳ در آزمون وکالت شرکت کردم. این سال تنها سالی بود که نیاز به کارت پایان خدمت نبود و تنها سالی بود که شما با گواهی گذراندن ۱۰۰ واحد در دوره لیسانس می توانستید در آزمون شرکت کنید؛ یعنی بدون گرفتن لیسانس، گواهی گذراندن ۱۰۰ واحد دروس لیسانس را در مدارک ثبت نام ضمیمه کردم و در همان سال هم قبول شدم.

مختصری از فعالیت های صنفی خود را بیان کنید. از چه زمانی یه صورت جدی تر فعالیت های صنفی خود در صنف وکالت را آغاز کردید؟

من فعالیت صنفی را هر گونه اقدام، رفتار، قلم زدن و برگزاری همایش و یا هرگونه فعالیت علمی در راستای صنف می‌دانم و بر همین مبنا از ابتدا در کمیسیون‌های مختلف کانون های وکلا در بحث اختبار، در بخش کمیسیون آموزش کمیسیون داوری در کانون ها به ویژه کانون‌ وکلای مرکز فعال بودم.

در بخش دوم در مسائل علمی و پژوهشی مرتبط با صنف وکالت، پنج سال مجری کارشناس یکی از برنامه های پرطرفدار در رادیو اقتصاد بودم و مقالاتی هم مرتبط با نهاد وکالت به لحاظ پژوهشی منتشر کرده‌ام.

از جمله این مقالات بحث مربوط به وکالت اجباری بوده است که مفاهیم و بنیان های وکالت اجباری را در مقایسه تطبیقی با خارج از کشور تحلیل کرده ایم. نظریه بازی های دادرسی برای اولین بار مطرح شد. بحث مربوط به رتبه بندی وکلا برای اولین بار در کتاب حقوق و اقتصاد از انتشارات جنگل مطرح شد.

در بخش سوم فعالیت صنفی تمرکز ما روی نشریه‌ای به نام نشریه عدلیه بود که در سال ۹۰ این نشریه را با مجوز از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی اخذ کردیم و  این نشریه پایگاه خبری هم دارد.

 نشریه عدلیه در حال حاضر هر چند وقت یک بار منتشر می‌شود؟ 

در ابتدا به عنوان یک دو فصلنامه بود که بعد از اینکه مجوز اخذ شد، تبدیل شد به فصلنامه و به صورت مستمر منتشر می‌شد و در اختیار کانون های وکلای دادگستری به ویژه در استان تهران و کرج قرار می گرفت.

انگیزه شما از شرکت در انتخابات اسکودا -با توجه به اینکه شما دو رقیب جدی، شناخته‌شده و فعال در این انتخابات دارید- چیست؟ این را از این حیث می‌پرسم که از نگاه برخی منتقدین احتمالا شانس پیروزی شما مورد تردید است؟

نسبت به دو تا از گزاره‌های شما من تردید دارم. یکی فعال بودن آقایان رقبا است و دوم عدم اقبال رای دهندگان نسبت به بنده.

 آقای کوشا و آقای حجتی دو رقیب محترم کارنامه شان مشخص است. اینها در صنف بوده اند، فعالیت هم داشته‌اند و آثار عملکرد ایشان را در حال حاضر داریم مشاهده می‌کنیم.

اگرچه که این عزیزان در مدیریت نهاد وکالت حسن‌نیت دارند، اما ایرادهای اساسی و جدی وارد است که هیچ کسی از این عملکردها راضی نیست.

همین ضعف عملکرد، نداشتن برنامه مدون، عدم تقابل موثر با نهادهای حاکمیتی حتی با مرکز موازی که وجود دارد، حزبی نگری و غلبه منافع حزبی بر برنامه ریزی های مقطعی، مجموعه عواملی هستند که ناکارآمدی اسکودا را در این دوران نشان داده‌اند.

پس از یک جهت انگیزه‌ام سلبی ناشی از مسائل سلبی مثل ضعف عملکرد و ناکارآمدی کانون های وکلا و مشخصاً اسکودا بوده است و از طرف دیگر اوج‌گیری که باید اسکودا داشته باشد و ظرفیت سازی که باید برای تاثیرگذاری در مناسبات اجتماعی و مناسبات مرتبط با صنف وکالت به عمل بیاورد.

این انتقادات شما ناظر به هر دو رقیب خودتان است؟ 

حالا لزوما نه شخص این عزیزان. بلکه به اعتبار اینکه عضو هیئت مدیره بوده اند، مدیر بوده اند.

مدیریت ایشان یک مدیریت پسینی و ضعیف و ناکارآمد بوده است. البته این را من نمی گویم و نارضایتی وکلا کاملا وجود دارد و مشهود است.

با توجه به نقد هایی که به مدیریت‌های قبلی دارید شما در زمینه تعامل با حاکمیت (قوه مقننه، قوه مجریه و قوه قضاییه) چه برنامه مشخصی دارید؟ به علاوه برخی صحبت از تعامل با بیت مقام معظم رهبری هم دارند. بنابراین در این چهار حوزه شما چه برنامه مشخصی دارید؟

دوستانی هستند که فرصت خدمت را داشتند ولی رهاوردی نداشتند. دوستانی که میگویند برنامه داریم (حتی برای بیت رهبری)، این فرصت را قبل از این هم داشته‌اند. همین الان هم در این جایگاه قرار دارند. چرا در طرح تسهیل خودشان را نشان ندادند؟ چرا در بحث مربوط به آیین‌نامه که اخیرا مصوب شد این خودش را نشان نداد؟

چرا بعدا آمدند برای اینکه مخالفتشان را اعلام کنند، گفتند  “ما اجرا نمی‌کنیم” و به نوعی در تقابل با سیستم قضایی قرار گرفتند؟ چرا بعد از اینکه طرح تسهیل مصوب شد تازه ما به سمت و سوی شهر قم نشانه رفتیم. آن هم در بیت آیاتی که خودشان مرحوم شده اند و فرزندانشان به رسم عادت آن را اداره می‌کنند؟

اسکودا بایستی از وکلای نخبه و از بزرگان این عرصه استفاده می‌کرد و برنامه تحولی پنجساله ارائه می‌داد. اولین مورد آن تثبیت قانونی خود اسکودا است. وقتی اسکودا خودش هنوز موجودیت قانونی (به معنای پشتوانه قانونی داشتن) ندارد بقیه کارها و اقداماتی که انجام می‌دهد به نظر ما تحت تأثیر قرار می‌گیرد و مثل یک قرارداد با ماهیت جایز می ماند.

از همین روی این برنامه هایی که دوستان مطرح می کنند و عنایتشان به این است که: ما می‌خواهیم تعامل بکنیم. تعامل کردن به معنای این نیست که ما هر روز در فضای مجازی تبلیغ می‌کنیم و از اصطلاحاتی مثل مجلس انقلابی یا در واقع سایر اصطلاحاتی که بار منفی ایجاد می‌کند استفاده کنیم.

 رقبا دم انتخابات باید تمرکزشان بر روی انتخابات باشد و با این فرض که برنده می‌شود، هم و غم خودش را معطوف به صنف وکالت بگذارد و حتی به نظر ما افرادی که می‌خواهند خدمت کنند باید مجوز خودشان را تودیع بکنند. این افراد ۲۰ روز مانده به انتخابات سمت می‌گیرند، و یک سری نهادهای طرفدار ایشان در فضای مجازی این انتصاب را تبریک می‌گویند.

 کدام یک را باور کنیم؟ شما برنامه دارید؟ بله برای شخص خودتان برنامه دارید. اما آیا برنامه دارید برای صنف؟ اگر برنامه دارید که وکالت را هم باید کنار بگذارید. به طریق اولا شما نباید بروید سمت بگیرید. چگونه شما سمت می گیرید و مشاور می شوید  و در عین حال می خواهید در اسکودا نقش آفرینی کنید؟

گفته های شما در نقد عملکرد رقبا بود. برنامه عملی خودتان را می فرمایید که با آن چهار مرجع می خواهید چگونه ارتباط برقرار کنید؟

ببینید من برای این که به این سوال پاسخ بدهم لازم است که یک مقدمه خیلی مختصر عرض کنم و آن اینکه در کشور ما نظام سیاسی،  هژمونی ایجاد می کند که بقیه ارکان را مثل اقتصاد و پدیده های حقوقی تحت تاثیر قرار می دهد.

بحث مربوط به هژمونی سیاسی هم بایستی که طوری مهندسی شود که نگرش های عمدتاً منفی علیه نهاد وکالت را تحت پوشش قرار دهد.

بنابراین با این مقدمه خیلی کوتاه می‌خواهم عرض کنیم که اولین اولویت باید اتحاد درونی و برقراری یک وزن سنگین چانه زنی در صنف خودمان باشد و این پایه ریزی باید توأم باشد با بحث مربوط به تغییر نگرش از تقابل به تعامل.

وقتی که این روحیه و این نگرش حاکم شد آن موقع ما ضوابطی داریم برای تعامل کردن با سیستم قضایی، سیستم تقنینی، سیستم اجرایی و نهادهای حاکمیتی.

مثلاً ما ۷۰ هزار وکیل داریم. شما چگونه توانستید بین آن ها یک هژمونی و یک رنگی خیلی منظم با پایه قوی و قدرت نرم به وجود بیاورید که در مناسبات اجتماعی و  امور بین‌المللی اثرگذاری خودشان را نشان دهند؟ همان چیزی که دادستان کل کشور در هفته‌های اخیر به آن اشاره کردند. اینکه از وکلا خواستند که در عرصه بین‌المللی نقش‌آفرینی کنند و وجودشان پر رنگ باشد.

در کشور ما این جزو اقتضائات بازی سیاسی است که ما باید به صورت شخصی امکان و ظرفیت دسترسی حداقل به یک قوه را داشته باشیم.

این فضا باید در قوه مجریه به ویژه در دولت جدید، در قوه قضاییه و در سایر نهادهای نظام حاکمیتی نمایان تر باشد. از این جهت ما فکر می کنیم که تعامل ما با مرکز وکلای قوه قضاییه حتماً هم راستا با سیاست‌های کلی نظام خواهد بود.

نکاتی که عرض فرمودید برنامه‌های شما هستند یا ایده‌هایی اند برای یک تغییر اساسی در کارکرد اسکودا؟ انتظار مخاطبین این است که نقد های شما از طریق یک برنامه عملی اجرایی شود. آیا شما برنامه سالانه یا دوسالانه‌ ای برای ایجاد تعامل با قوا دارید؟ به طور مشخص بفرمایید که از فردای روز تصدی برای ایجاد تعامل با قوه مقننه و قضاییه می خواهید چه اقداماتی انجام دهید؟

 ما دو سطح و دو حوزه را در نظر می‌گیریم. یک سطح کلان تر و یک سطح مصداقی

به عنوان مثال درباره قوه مقننه، در ساختار اسکودا ما بایستی معاونت هایی ایجاد کنیم. معاونتی که یکی از آنها باید معاونت امور مجلس باشد. این معاونت در بحث تدوین مقررات جامع وکالت باید در کنار تبادل نظر و ارتباط گیری به صورت مستمر انجام وظیفه کند.

مقررات وکالت خیلی پراکنده است و در دل آیین نامه ها و قوانین مختلف و بخشنامه ها و دستورالعمل ها است. یک وضعیت منقح در رابطه با صنف وکالت {آن چیزی که در کشور فرانسه کدیفیکیشن (codification) نام دارد } در کشور ما وجود ندارد.

دومین کار کلان تثبیت جایگاه قانونی خود اسکوداست.

این دو کار خیلی مهم و در ارتباط با قوه مقننه است.

یک کار خیلی مهمی که مرتبط با مجلس و البته شورای نگهبان است،  بحث ممانعت و یا ایجاد تعدیل در ماده ۵ و ۶ طرح تسهیل است. اعتقاد ما این است که پلن A ما این باشد که این دو ماده از ناحیه ی شورای نگهبان مورد تایید قرار نگیرد و پلن B ما این است که معیار قبولی ماده ۶ معیاری باشد که هم اکنون در دیگر آزمون هایی که برگزار می‌شود، وجود دارد.

اما متاسفانه امروز موضع گیری ما موضع گیری صفر و یک است؛ یعنی می‌گویند که این ماده باید حذف شود. شما موضع گیری این آقایان را نگاه کنید تمام موضع گیری ها بعد از انجام دادن کار و بعد از ابتکار عمل قوه مقننه یا قوه قضاییه است.

واکنش هایی که دارند صفر و یکی است. یعنی می گویند “الا و لابد این قانون نباید مصوب شود” که تا هم اکنون هم این توفیق آفرین نبوده است.

حتی در بحث اشتغال زایی وکلا که آقایان می‌گویند کانون های وکلا تکلیفی برای اشتغال زایی نسبت به وکلا ندارند و این یک خطای استراتژیک بسیار مهمی است. خیلی زودتر از اینها باید کمیسیون کارآفرینی و اشتغال زایی را راه می انداختند و از دل خود این ظرفیت هایی که داشتند اشتغال زایی ایجاد می کردند.

به عنوان نمونه یکی از این فکر هایی که می کردند این بود که رتبه بندی وکلا را در نظر بگیرند. وقتی که رتبه بندی را شما در نظر بگیرید یکی از آثارش این است که هر وکیلی نمی‌تواند هر پرونده را قبول کند. یعنی وکلا دیگر این جنرال (in general) نیستند بلکه در رشته‌های مختلف در رسته‌های مختلف توفیق آفرین خواهند بود.

توزیع پرونده بین وکلا – ناشی از مکانیزم رتبه بندی وکلا – می‌تواند پرونده ها را پخش کند و یک قسمت مهمی از اشتغال زایی وکلا پوشش داده شود.

در صحبت‌های خود به تعامل با مرکز وکلای قوه قضاییه اشاره کردید. لطفا در این خصوص کمی بیشتر توضیح بدهید؟

اولین نکته در خصوص مرکز وکلا این است که ما باید با شجاعت اظهارنظر کنیم نه محافظه کارانه. بعضی از ما حقوقی ها نسبت به سیاسیون محافظه کارتریم.  برخی از روسای کانون ها عمدتاً مستقر در تهران موضع‌گیری شان به خاطر این است که رای شان حفظ شود و به خاطر اینکه وکلا علیه شان موضع‌گیری نکنند.

به نظر ما شما باید از وکلا در این خصوص نظرسنجی کنید که آیا وکلای کانون وکلای مرکز مشاوران را نفی می کنند یا نظر دیگری دارند.

به نظر شما عدم به رسمیت شناختن مرکز وکلا توسط افرادی که مدنظر شماست، محافظه کاری است؟

دقیقا

علتش چست؟ 

علتش این است که مرکز وکلا بر مبنای قانون به وجود آمد و بر مبنای قانون پیش رفت و ما باید این صورت مسئله را بپذیریم. اینکه چرا مرکز به وجود آمد یک بخشی اش برمی‌گردد به مدیریت نداشته همین آقایان.

حالا که به وجود آمد، ناشی از قانون به وجود آمد. ممکن است ما قانون را نقد بکنیم کما اینکه خیلی از قوانین را با اقتصاد هنجاری یا با قواعد حقوقی هنجاری نقد می‌کنیم.

به همین خاطر وقتی که میخواهیم راجع به این موضوع صحبت کنیم، اولین حرف ما باید این باشد که: این مرکز قانونی است یا خیر؟

نظر خود شما این است که مرکز وکلای قوه قضاییه نهادی قانونی است؟

بله. این مرکز قانونی است و اصلا نظر ما نیست؛ بلکه صراحت قانون است. به طور قانونی ایجاد و بر اساس قانون هم ادامه پیدا کرده است

شما وقتی که می‌آیید نفی می کنید، در تقابل قرار می گیرید و  همین بلاهایی به سر ما می آید که شما مشاهده کرده اید

شما با این نهاد چگونه تعامل خواهید داشت؟

 اعتقادم بر این است که این دو ارگان با حفظ استقلال وکیل و با حفظ استقلال نهاد وکالت باید در هم ممزوج بشوند؛ استقلال به معنای واقعی کلمه در همه حوزه ها

منظورتان از ممزوج چیست ادغام یا الحاق یکی از این دو یا چیز سومی؟

کانون های وکلا یک نهاد صنفی مدنی بسیار معروف و قدیمی است و عمر مرکز مشاوران تاب این را ندارد که کانون وکلا در دل این مرکز قرار بگیرد.

منطق قضیه این است که مرکز وکلا در دل کانون های وکلا تعریف شود.

این می تواند به عنوان یک غایت و یک امر کلی مطرح شود اما تا آن موقع ما بایستی با مرکز تعامل سازنده داشته باشیم تا بتوانیم قوانین و مقررات مربوط به نهاد وکالت یا نگاه حاکمیت به نهاد وکالت را عوض کنیم.

باید این را بپذیریم که مرکز وکلا به حاکمیت نزدیکتر از کانون وکلا است این را همه به نظر قبول دارند و باید آن را بپذیریم.

دوم بایستی برای مدیریت بهتر این واقعیت در ابتدا تعامل سازنده داشته باشیم. حداقلش این است که پالس منفی ندهیم و تقابل ایجاد نکنیم.

در ادامه تلاش کنیم از دل این تعامل سازنده به نفع نهاد وکالت بهره ببریم. این تفکری است که من بعضا به دوستان و مدیران کانون مرکز هم صریحاً عرض کرده‌ام و راه حلی غیر از این ره به جایی نخواهد برد.

در مورد آیین نامه لایحه استقلال جدید التصویب(فارغ از نقدهایی که به آن گرفته می‌شود) نظرتان و برنامه تان برای تصحیح و یا اجرایی کردن آن و برای رفع این اختلافی که ایجاد شده است، چیست؟

آیین  نامه فعلاً مصوب و برای اجرا ابلاغ و اسکودا نسبت به این آیین‌نامه تمکین نکرده است.

شاید یک استدلال اسکودا این است که قوه مقننه این قانون را مصوب کرده و مرجع صدور قانون باید مرجع صدور آیین نامه هم باشد. این یک نگاه تحلیلی و دکترین و جزو مبانی اساسی است و ما قبول داریم.

اما یک بحث کارکردی هم وجود دارد که این دکترین ما را در تقابل با قوه قضاییه قرار می‌دهد.

 یعنی شما به عنوان رییس احتمالی اسکودا در گام اول که رئیس شدید برای این آیین نامه چه خواهید کرد؟

آنچه که در عمل وجود دارد این است که توسط اسکودا اظهار شده است:  آیین نامه اجرا نخواهد شد.

معنی این چیست؟ معنی آن پالس منفی است که باعث ایجاد شکاف بین نهاد وکالت با سیستم قضایی می شود و غیر از این نیست. این مقدمات را در نظر بگیرید تا نتیجه گیری کنیم.

از باب مثال ما به بچه ای می گوییم که: این کار را انجام نده. می‌گوید: چشم، ولی باز آن کار را انجام می دهد. این چشم گفتن باعث می‌شود که ما تا اندازه‌ای در برخوردمان از خود تعامل نشان دهیم.

ما اعتقادمان این است که حتی اگر در عمل از این آیین‌نامه استقبال نمی‌کردیم، نیازی به اظهار و ایجاد شکاف نبود.

ما می آمدیم و می گفتیم که ما بر آن نقد داریم و حتماً نظرات اصلاحی خودمان را به سیستم قضایی و به محضر محترم ریاست قوه ارائه خواهیم کرد و در عین حال در عمل استقبال از آن نمی کردیم.

به نظر شما چنین قابلیتی وجود داشت که ما برخی از موارد را عملی نکنیم؟

یک مثالی من می زنم. به عنوان مثال شما به یک نفر بدهکار هستید و  زنگ که که میزنید می‌گوید من نمی دهم به شما. همین طور ممکن است کسی بدهکار باشد ولی می‌آید می‌گوید که من پول شما را می دهم، ولی قسطی می دهم  و قسطش را طوری تعریف می‌کند که انگار که نداده است.

یک ضرب المثل بین تجار داریم که میگوید: شما اگر می خواهید پول کسی را ندهید قسطی اش کنید.

 می توان در مورد آیین نامه همین اثر را ایجاد کرد ولی با یک سبک و تدبیر و یک شیوه مدیریتی بهتر.

اما مدیران نهاد وکالت می‌گویند که ما تقابلی نداریم و بنای ما بر تعامل است اما از آن سمت یک اجبار و الزام هایی صورت می گیرد که ما ناچار از واکنش نشان دادن هستیم.

دقیقا. «اقرار العقلا علی انفسهم جایز» می فرمایند: واکنش.

شما چرا نباید مدیریت زمینه ای داشته باشید؟ چرا نباید به ساختار سازمانی عنایت ویژه‌ای داشته باشید؟ چرا از فضای سیاسی کشور غفلت می کنید؟ چرا از مسائل حزبی خودتان فراتر نمی اندیشید؟

وقتی که شما خودتان خودتان را ضعیف می کنید، طبیعی است که صرفاً واکنش خواهید داشت، واکنشی بی اثر! ری اکشنی که اصلاً تحویل نمیگیرند.

و این علتش این است که خود ما شانیت وکالت را آورده ایم پایین.

یعنی شما فرض کنید که عضو هیئت مدیره ما در کانون مهمی مثل کانون‌ وکلای مرکز گفته است: «انتظاری بیشتر از این از مجلس انقلابی  نمی رود.» این معنیش چیست؟ معنی اش واکنش است. این کلمه ها کلماتی هستند که برای نهاد وکالت هزینه ایجاد می‌کنند.

ما در درون نظام زندگی می کنیم، بسیار به آن وابسته هستیم و باید نوع نظام سیاسی مان را محترم بشماریم.

باید قوانین و مقرراتش را تعظیم بکنیم و بر مبنای این بیاییم سواد علمی خودمان و مدیران را بدور از همه حواشی و انگیزه‌های شخصی و ترجیح منافع شخصی به سمتی دامن بزنیم که منافع کل نهاد وکالت حفظ شود.

باور کنید این ظرفیت در اسکودا وجود دارد به شرط اینکه آدم های باسواد، سالم و خوش فکر به صورت تیمی و سیستمی از درون نهاد شروع کنند.

یعنی نیاز است که شما خودتان را قدرتمند  کنید، این فضای قدرت در صنف وکالت وجود دارد باید احترام بگذاریم و اهمیت بدهیم و به سراغش برویم.

شمامدعی هستید که با ارگان های موثر چنین ارتباطی را دارید و می توانید شان وکالت را در نگاه حاکمیت برجسته کنید؟

من با با یک ظرافت این را می‌خواهم توضیح بدهم. به عنوان مثال در کانون وکلای خراسان چند وکیل داریم که عضو شورای شهر بوده اند یا نماینده مجلس بوده اند یا وزیر بوده اند یا معاون وزیر بوده‌اند؟ دنبال این ها رفته ایم؟ در کانون‌های دیگر چه؟ دنبال این ها رفته ایم؟ آیا مجمعی به عنوان وکلای نخبه تشکیل داده‌ایم؟

در دل خود این وکلا ما بسیار بسیار ارتباطات شخصی و در واقع ارتباطات موثری داریم. آیا به سراغش رفته ایم که از آن استفاده کنیم؟ آیا کانون‌ مرکز از منِ حبیبی چنین چیزی را خواسته است؟

در این صورت حاکمیت سراغ ما می آید و نه اینکه ما به سراغ آنها برویم و در راهروهای مجلس این ها را گیر بیاوریم و  دو تا عکس بگیریم صرفاً.

متشکرم. امیدوارم که در صورت برگزیده شدن شما، برنامه های مشخصی برای  استفاده از این پتانسیل ها وجود داشته باشد.

این ها جزو برنامه های ما هست، یکی از برنامه‌های ما تشکیل یک کمیسیون یا یک اداره ای است که وکلای نخبه و وکلایی که دارای سوابق اجرایی، تقنینی و قضایی خاص هستند در یک مجمع جمع شوند برای اینکه سیاست‌های کلان اسکودا را مجمع نظر قرار دهند.

راه حل قانون بسیاری از صحبت‌های شما ناظر به تغییر اساسنامه است؛ آیا رییس اسکودا  توانایی تغییر اساسنامه را دارد؟

ببینید اسکودا مجمع عمومی دارد، شورای اجرایی دارد. من یک جمله بگویم که این بار اقتصادی در حقوق دارد.

در اقتصاد می‌گویند که: قانون مثل یک کالا می ماند تا وقتی که می شود از آن استفاده کرد، استفاده می کنیم. اگر دیدیم که این کالا دیگر به روز نیست و یا در واقع استفاده از آن هزینه بیشتری از منافعش دارد این قانون باید اصلاح شود، قانون باید نسخ شود و عوض شود.

اساسنامه که در حد قانون به معنای خاص کلمه نیست. اسکودا به عنوان یک موسسه در اداره ثبت مصبوط شده است. چرا نبایستی مطابق تمنیات جدید و تفکرات جدید اساسنامه عوض نشود؟ هیچ اشکالی و ایرادی ندارد.

البته تلاش زیادی برای اصلاح اساسنامه بعد از سال ۹۳ شد. اما روسای اسکودا شاید به خاطر ضعف برنامه‌ریزی نتوانستند که اساسنامه ی اصلاحی را به تصویب هیئت عمومی برسانند. شما فکر می کنید بتوانید این کار را انجام دهید؟

این هم جزو ضعف‌های آنها است. اگر شما نظم داشته باشید و برنامه مدون داشته باشید و احساس کنند که کار تیمی خوبی دارید انجام می دهید و حرکت های شما را ببیند، مثل کسی می‌ماند که خواستگار زیاد دارد.

آن موقع خود کانون ها می آیند به خواستگاری شما. یعنی وقتی اعتماد سازی شود و ببینند که کار دارد واقعا پیش می‌رود حتماً بحث مربوط به اصلاح اساسنامه هم اتفاق می افتد. الان خیلی از کانونها انگیزه‌ای برای همراهی با اسکودا ندارند. علتش همین ضعف هایی است هست که من قبل از آن هم به آن اشاره کردم.

راجع به وکلای در بند نظرتان چیست مخصوصاً این چند وکیل اخیری که قریب به ۱۰۰ روز است که در بند هستند؟ به طور کلی برای حمایت از وکلا شما برنامه مشخصی دارید؟

ببینید من یک آمار روانشناسانه ارائه کنم و آن اینکه شغل وکالت یکی از شغل های پر استرس است. بنابراین امنیت روانی وکلا بسیار حائز اهمیت است. هم از جهت شغلی هم از جهت نوع نگاهی که در جامعه به وکلا وجود دارد.

نگاه به وکلا متاسفانه نگاه مثبتی نیست این شغل را یک شغل کیفی نمی دانند. این را یک شغل کمی می‌دانند

این حرف شما صحیح است اما این پاسخ سوال بنده نیست. در خصوص وکلای دربند موضع شما چیست و اقدامات اولیه شما می‌خواهد چه باشد ؟

ببینید دقیقا پاسخ به سوال شماست ولی در نقطه کلان تر؛ ما وقتی که نگاه به جامعه را با یک فیلم موثر ۲۰ قسمتی با همکاری اسکودا بتوانیم در جامعه عوض کنیم؛ وقتی که به طور مستمر با اصحاب رسانه ارتباط بگیریم، نگاه به وکیل عوض می‌شود، وکیل از بار فشار اجتماعی رهایی پیدا می کند.

این از نقطه‌نظر کلان است. اما حالا می آییم و به جزئیات می رسیم. ببینید وکیل چه بزه‌دیده واقع شود چه به هر دلیلی خودش در معرض اتهام باشد به ویژه وکلایی که به‌دلیل شغلشان و به دلیل رسالت اجتماعی‌شان که احساس کرده‌اند در معرض اتهام هستند وظیفه اسکودا است که صراحتاً از اینها حمایت کند و به دنبال کارشآن باشد، رایزنی کند و از هیچ تلاشی دریغ نکند.

شما نگاه کنید در دو سخنرانی قبلی که مربوط به صنف وکالت بوده است آیا از وکلای دربند یادی کردند؟ نامی بردند؟

یعنی شما به عنوان رییس اسکودا صراحتاً در هر موردی که وکلا از باب رسالت های اجتماعی شان در معرض تهدید قرار بگیرند (چه از سوی حاکمیت و چه از سوی مردم) به صراحت از آنها در سخنرانی های تان نام می برید؟

با افتخار کامل این کار را خواهم کرد.

در مقابل حاکمیت  چگونه  می خواهید از این وکلا  دفاع کنید؟

ممکن است این ها عوارض ناشی از حمایت باشد. این حمایت باید باشد ما باید در خانواده خودمان از همدیگر حمایت کنیم. اما حاکمیت را نقطه مقابل خودمان نمی بینیم، وقتی که حسن نیت ما را ببینند، وقتی که سواد و فکر ما را ببینند، وقتی که ببینند در پنج جای دیگر در عرصه بین المللی به نفع مصالح کشور اعلام آمادگی می‌کنیم.

اصلا چرا اسکودا نباید برای دعاوی دولت جمهوری اسلامی ایران با سایر کشورها اعلام آمادگی کند؟

چرا در عین اینکه کانون وکلا استقلال دارد، نسبت به پیشبرد دعاوی مهم مملکتی در عرصه بین‌المللی اعلام آمادگی نمی‌کند؟

وقتی که حاکمیت ببینند شما با حسن نیت ۵ تا کار مثبت انجام می‌دهید و در کنارش از خانواده خود هم مواظبت می کنید، غلط انداز نمی شود و مطمئن باشید که در تقابل با حاکمیت قرار نخواهد گرفت.

در زمینه پاسخگویی به رسانه ها خودتان را چقدر پاسخگومی دانید؟ نهادهای اطلاع رسانی در اسکودا را چگونه می خواهید فعال کنید و چه برنامه‌ای دارید؟

قوه چهارم در هر حاکمیتی ارتباط است و این ارتباط از طریق رسانه ها است. حالا یا رسانه‌های مکتوب یا الکترونیکی. در اسکودا هم چنین است، نه اینکه بخواهد یک آلبوم شخصی باشد و یک سری چیزهای خاصی را بخواهد عرضه کنند.

باید در قالب طراحی سایت یا پایگاه خبری که وجود دارد فضا برای نقد باز باشد، برای اینکه مشارکت های حداکثری وکلا را بالا ببرند.

 بحث پاسخگویی هم باید در قالب یک اداره تعریف شود. هم خود آن شخصی که سکان دار است باید خودش را ماخوذ بداند که همیشه برای پاسخگویی و تمشیت امور آماده باشد.

از رسانه ای که به سراغ شما می آید استقبال کند. رسانه انسان را چند فضایی می کند و زبانتان را در همه جا پخش می کند و صدای شما را پخش می کند و اصطلاحاً زبان شما می شود. چرا از این پتانسیل استقبال نکنیم؟

برنامه شما در این زمینه چیست که بخواهید شفافیت ایجاد کنید و اطلاع‌رسانی کنید؟

حتماً یک سخنگو برای اسکودا لازم است. این مهم‌ترین برنامه می‌تواند باشد. در کنارش تقویت روابط عمومی اسکودا به‌عنوان یک اداره و در کنار آن راه‌های ارتباطی مجازی و حقیقی (عمدتا مجازی) که باید ایجاد شود و در عین حال رئیس و هیئت رئیسه باید خودشان را در معرض رسانه ها قرار دهند.

خودتان چقدر فکر می کنید که آخر هفته جاری مورد انتخاب هیات عمومی قرار بگیرید؟

فرض بفرمایید که بیش از ۱۲۰ نفر به عنوان برگزیدگان وکلای این مملکت و به عنوان اعضای هیئت مدیره کانون وکلا می‌آیند و رای می‌دهند. یک رای با ۱۳۰ و ۱۴۰ رای از این منظر که تفکر شما را پذیرفته‌اند، تفاوتی ندارد.

چه شما یک رای بیارورید چه همه آرا را، حداقل خوشحال می شوید که از برنامه شما استقبال شده است.

من فقط پیشنهادی که به اعضای محترم هیئت مدیره ها دارم  این است که بر مبنای ضوابط و با اندازه گیری برنامه ها و با الگو قرار دادن بسیاری از شاخص ها رای دهند. سواد، تحصیلات، قدرت استدلال و بیان، قلم شخص را در نظر بگیرند

حتی اعتقاد ما این است که باید سن را  هم در نظر بگیرند. نفوذ و کاریزمایی که  آن شخص ممکن است در بدنه حاکمیت داشته باشد و  تیم داری آن شخص را به انضمام  برنامه های مدونی که ارائه شده است، در نظر بگیرند

و گرنه این حال بد ما که الان در نهاد وکالت داریم، بدتر خواهد شد که بهتر نخواهد شد.

سپاسگزارم از پاسخ‌گویی حضرتعالی. نکته پایانی اگر دارید بفرمایید؟

امیدوارم هر اتفاقی که بیفتد به نفع نهاد وکالت باشد و انشاالله شاهد روزهای خوب و مسرت بخشی برای نهاد وکالت باشیم که می‌تواند در عرصه های اجتماعی و سیاسی در مملکت نقش آفرینی بسیاری کند.

تهیه و تدوین مصاحبه: سید سبحان هوشیار امامی

خروج از نسخه موبایل