یادداشت

زنان پشت مرزها؛ نقد و بررسی فیلم عرق سرد

«عرق سرد» فیلمی به کارگردانی و نویسندگی سهیل بیرقی و تهیه‌کنندگی مهدی داوری محصول سال ۱۳۹۶ است.

داستان فیلم درباره «افروز اردستانی» (باران کوثری) کاپیتان تیم ملی فوتسال زنان ایران است. با گل‌زنی افروز تیم‌ ملی برای اولین بار به فینال بازی‌های آسیایی راه پیدا می‌کند و عازم مالزی می‌شود اما در فرودگاه افروز پی می‌برد که توسط شوهرش (امیر جدیدی) ممنوع‌الخروج شده است.

فیلم عرق سرد را با اندکی تسامح می‌توان «یک اثر فمینیستی» نام نهاد که به بحث مشکلات زنان در ایران برای خروج از کشور می‌پردازد.

نقد و بررسی شکلی

همچون بسیاری از ساخته‌های تلویزیونی و سینمایی، ایرادهای حقوقی بسیاری در فیلم وجود دارد. فیلم‌نامه مشاور حقوقی ندارد، هرچند حتی در فیلم‌هایی که می‌دانیم از مشاور حقوقی بهره گرفته‌اند هم اشکال‌های جدی مشاهده می‌شود. دلیل این امر می‌تواند تعصب نویسنده و کارگردان به متن و جدی‌نگرفتن تذکر مشاور باشد. همچنین ممکن است مشاور راهنمای مناسبی در مورد موضوع فیلم نبوده باشد.

ایراد مهم و کلیدی در  فیلم عرق سرد در سکانسی به چشم می‌خورد که همسر افروز رضایت‌نامه رفع ممنوع‌الخروجی را پس از تنظیم پاره می‌کند و گویا همه‌چیز کأن‌لم‌یکن تلقی می‌شود. حال باید بدانیم که ماهیت این رضایت‌نامه چیست؟ اگر گواهی امضایی بوده که زنان شوهردار در زمان اخذ اولیه گذرنامه باید دریافت کنند، با پاره کردن آن به دلیل اینکه چیزی در دفتر ثبت، مندرج نمی‌شود، گواهی باید دوباره گرفته شود و پاره کردن برگه حاکی از انصراف زوج از اذن خود است که در این صورت ایرادی بر فیلم‌نامه وارد نیست. اما ما در سکانس‌های اولیه دیدیم که شخصیت زن داستان گذرنامه داشته اما از سوی همسرش ممنوع‌الخروج شده است. در اینجا اگر همسر پس از ممنوع‌الخروج کردن رضایت یا وکالتی به زوجه مبنی بر خروج از کشور داده باشد، با پاره شدن سند مشکلی برای زن ایجاد نمی‌شود و می‌تواند مجدداً به دفتر ثبت مراجعه کند و رونوشت آن را اخذ کند.

ایراد شکلی بعدی به جلسه دادگاه طلاق مربوط می‌شود: قاضی در حین رسیدگی بارها از اصل بی‌طرفی به‌عنوان یک اصل مسلم در حقوق خارج می‌شود، برای مثال خطاب به زوج می‌گوید: «شما نه خرجی نمی‌دهی، نه کتک می‌زنی…»

قاضی در جلسه دادگاه سعی بر ایجاد صلح و سازش دارد که رویکردی مثبت است اما در همین حین اعلام می‌کند که اگر در این جلسه حکم طلاق صادر بشود، زن می‌تواند از کشور خارج شود. درحالی‌که در فیلم مشاهده می‌شود، طلاق به درخواست زوجه و طلاق یک‌طرفه بوده است. بنابراین حتی در فرض صدور رأی به نفع زوجه و توافق نکردن زوجین برای طلاق توافقی بحث رفع ممنوع‌الخروجی منتفی است، زیرا امکان اعتراض به رأی در دو  مرحله تجدیدنظر و فرجام خواهی وجود دارد. پس از قطعیت حکم طلاق است که زن می‌تواند نسبت به جاری نمودن صیغه طلاق و ثبت آن و سپس رفع ممنوع‌الخروجی خود اقدام کند.

نقد و تحلیل ماهوی

بسیاری از نقدهای منتشر شده درباره فیلم عرق سرد، اصرار دارند آن را فیلمی «غیر فمینیستی» و «اجتماعی» جلوه دهند؛ امری که می‌تواند از کج‌فهمی یا بدفهمی نسبت به «فمینیسم» در ایران و موضع‌گیری در برابر آن، بدون آشنایی کامل با موازین فکری این جنبش، ناشی شده باشد.

اگر فمینیست را  «جنبشی برای به دست آوردن حقوق برابر با مردان برای زنان» بدانیم، این تعصب بر کلمه «فمینیستی» از بین می‌رود. نحله‌ها و گرایش‌های مختلف فمینیسم تنها یک‌چیز را بیان می‌کنند: مورد تبعیض قرار گرفتن، تجربه محرومیت و محدودیت زنان به دلیل جنسیت.

فیلم عرق سرد به یک معضل اجتماعی، حقوقی و فمینیستی اشاره می‌کند: محرومیت زن از خروج کشور یا لزوم کسب اجازه خروج از کشور به دلیل جنسیت.

اولین بار زنان در سال ۱۳۴۲ شمسی وارد مجلس قانونگذاری شدند؛ اما با مداقه در سیر قانون‌گذاری و آمار نمایندگان زنی که از سال ۱۳۴۲ به مجلس راه پیداکرده‌اند متوجه می‌شویم که قوانین ما همواره در یک مجلس قانون‌گذاری مردانه به تصویب رسیده است. مجلسی که یا از دغدغه‌ها و رنجش زنان از نابرابری‌های موجود بی‌اطلاع بوده یا تمایلی به تغییر قانون نداشته است.

قانون گذرنامه در سال ۱۳۵۱ به تصویب رسیده است. در ماده ۱۸ این قانون برای سه گروه از افراد شرط کسب رضایت برای اخذ گذرنامه گذاشته‌شده است: اشخاص کمتر از ۱۸ سال (که غیربالغ محسوب می‌شوند) کسانی که تحت ولایت یا قیمومیت هستند (غیررشید و محجور و مجنون) با رضایت ولی و قیم و  بالاخره زنان شوهردار با کسب رضایت شوهر. زنان هر ۵ سال یک‌بار برای گرفتن گذرنامه جدید به این رضایت‌نامه نیاز دارند.

در ماده ۱۹ قانون گذرنامه، حق عدول همسر از رضایتی که قبلاً اعلام کرده است وجود دارد و فیلم عرق سرد درواقع نقدی بر همین ماده است.

طرح اصلاح ماده ۱۹ قانون گذرنامه مصوب سال ۱۳۵۱ توسط فراکسیون زنان مجلس تهیه و در سال ۹۶ به مجلس ارائه‌شده است. در این طرح که یک سال پس از اعلام وصول همچنان سرنوشتش در هاله‌ای از ابهام قرار دارد پیش‌بینی‌شده که برای سفر حج تمتع، شرکت در مسابقات و همایش‌های علمی، بین‌المللی و اقتصادی زنانی که به نمایندگی از سوی ایران شرکت می‌کنند و با تائید مراجع ذی‌ربط و موافقت دادستان می‌توانند از کشور خارج شوند.

این طرح هم اشکالات زیادی دارد؛ برای مثال اگر تأیید مراجع حاصل نشد (مانند موضوع فیلم) چه وضعیتی در انتظار زنان است؟اگر زنی با هزینه شخصی و بدون آن که نماینده رسمی ایران باشد قصد شرکت در همایشی را داشته باشد، چه می‌شود؟

اذن و اجازه خروج از کشور از قوانین مردسالاری نشأت می‌گیرد که مرد را ولی، صاحب‌اختیار، قیم و سرپرست زن معرفی می‌کند. آیا زن امروز را می‌توان موجودی محجور و صغیر و نیازمند مداخله در تصمیم‌گیری‌هایش در نظر گرفت؟ این حق از قوانین مردسالارانه‌ای حکایت می‌کند که زن را موجودی تابع و در تمکین مرد و نیازمند حمایت و سرپرستی مطرح می‌کند.

فیلم عرق سرد از منظر فمینیسم پست‌مدرن، مانند هر نحله دیگری از فمینیسم که به نابرابری و محرومیت زن به دلیل جنسیت اشاره می‌کند، قابل نقد و بررسی است: فمینیسم پست‌مدرن دلیل انقیاد زنان در سلطه مردان را در تمرکز گفتمان، قدرت و ذهنیت در جامعه مردسالار می‌داند.

در بسیاری از دیالوگ‌های فیلم ما شاهد این گفتمان و ذهنیت و قدرت مردانه حتی در ادبیات و گفتمان بازیگران زن در فیلم هستیم. «خانم نوری» (سحر دولتشاهی) در نقش سرپرست تیم ملی، محصول تفکر مردانه است: تبلور زنانی که پذیرفته‌اند باید مطابق میل و خواسته مردان رفتار کنند، کلیشه زن خوب را پذیرفته‌اند، جنس دوم بودن و حقارت و در درجه پایین‌تر بودن خود را پذیرفته‌اند. سرپرست تیم، نماینده زنانی بود که باور سلطه مردانه را به‌عنوان امری مسلم پذیرفته است و حتی به زن خط‌شکن داستان انتقاد می‌کند، او را توبیخ می‌کند، پشت سر هم‌جنس خود حرف می‌زند و رفاقت هیچ زنی با هیچ زنی را بادوام نمی‌داند.

لیلی رشیدی در نقش وکیل مدافع هرچند به‌عنوان یک وکیل پویا و فعال معرفی‌شده، اما همچنان کلیشه «وکیل‌ها آدم‌های خوبی نیستند و به دنبال منافع خود هستند» را بازتولید می‌کند؛ موجی که چندین سال است که در رسانه‌های تصویری شروع‌شده و عرق سرد هم از آن بی‌نصیب نمانده است.

او وکیلی است که به‌جای وقت گرفتن از دادستان و استفاده از ظرفیت‌های قانونی، مصاحبه با شبکه‌های خارجی را انتخاب می‌کند و کمپین می‌سازد.

گفتمان وکیل حتی در قسمتی از فیلم به گفتمان مردسالارانه تغییر پیدا می‌کند؛ وقتی‌که به موکل خود می‌گوید: «نمی‌شود از دادستان وقت بگیریم، او مرد است، برو و راضی‌اش کن، سیاست داشته باش». «سیاست» در این گفتمان به معنای یادگرفتن قواعد بازی برای کمتر کردن سلطه مردانه است که درنهایت به کسب حقوق طبیعی زنان منجر می‌شود.

تجمع قدرت در نظام مردانه و قانون مردانه در گفتمان یاسر (امیر جدیدی) نیز مشهود است، وقتی که اعلام می‌کند: «این اجازه‌ای است که قانون به من داده و می‌خواهم از آن استفاده کنم.» این جمله بیانگر قدرت مردانه و سوءاستفاده از قدرتی است که قانون به مرد داده است. سکانس آخر فیلم زن قهرمانی را به تصویر می‌کشد که هم همسر است هم مادر و هم قهرمان و در همه این نقش‌ها موفق است. کلیشه «زن خوب» که از قهرمان داستان عرق سرد فاصله بسیاری دارد. این الگوی مطلوب گفتمان و ذهنیت مردسالارانه از زن است: کامل بودن در همه‌چیز، و درعین‌حال تحت سلطه و در اختیار مردان بودن.

نویسنده: فرزانه واحد

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا