رای وحدت رویه جدید درباره مرجع صالح برای تعیین صلاحیت میان دادگاه حقوقی و کیفری ۲ درون استان
وکلاپرس- قضات دیوان عالی کشور در جلسه امروز این نهاد در خصوص تعیین مرجع صالح برای حل اختلاف در صلاحیت میان دادگاه های حقوقی و کیفری دو واقع در یک استان، رأی وحدت رویه صادر کردند.
به گزارش وکلاپرس، در جلسه امروز دیوان عالی کشور، دو رای وحدت رویه جدید در خصوص تأثیر عدول قسم خوردگان از سوگند در قسامه و تعیین مرجع صالح برای حل اختلاف در صلاحیت میان دادگاه های حقوقی و کیفری دو واقع در یک استان صادر کردند.
با تصمیم قضات دیوان عالی کشور، مرجع صالح برای حل اختلاف در صلاحیت میان دادگاه های حقوقی و کیفری دو واقع در یک استان، دادگاه های تجدیدنظر همان استان هستند.
حسب اطلاعات واصله، این تصمیم با استناد به تبصره ۴ ماده ۱۲ قانون جدید شوراهای حل اختلاف مصوب ۱۴۰۲ و در راستای کاهش پرونده های دیوان عالی کشور، اخذ شده است.
جزئیات بیشتر در این خصوص اطلاع رسانی خواهد شد.
بیشتر بخوانید:
- رأی وحدت رویه دیوان عالی کشور درباره تجویز اعاده دادرسی هنگام عدول از سوگند در قسامه
- مرجع صالح جهت حل اختلاف بین دادگاه کیفری یک و دادگاه انقلاب، دیوان عالی کشور است
از قانون شوراهای حل اختلاف مصوب ۱۴۰۲:
ماده ۱۲- صلاحیتهای دادگاه صلح به شرح زیر است:
- ۱- دعاوی مالی تا نصاب یک میلیارد (۱,۰۰۰,۰۰۰,۰۰۰) ریال
- تبصره– رئیس قوه قضائیه میتواند نصاب مذکور در این بند را هر سه سال یک بار با رعایت تناسب تغییر شاخص سالانه که از سوی بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران اعلام میشود، تعدیل کند.
- ۲- دعاوی حقوقی تصرف عدوانی، مزاحمت و ممانعت از حق
- ۳- دعاوی راجع به جهیزیه، مهریه و نفقه تا نصاب مقرر در بند (۱) این ماده درصورتیکه مشمول ماده (۲۹) قانون حمایت خانواده مصوب ۱/۱۲/۱۳۹۱ نباشد
- ۴- دعاوی و درخواستهای مربوط به تخلیه عین مستأجره و تعدیل اجارهبها بهجز دعاوی مربوط به سرقفلی و حق کسب یا پیشه یا تجارت
- ۵- اعسار از پرداخت محکومبه درصورتیکه دادگاه صلح نسبت به اصل دعوی رسیدگی کرده باشد.
- ۶- حصر ورثه، تحریر ترکه، مهر و موم و رفع آن
- ۷- تأمین دلیل
- ۸- تقاضای سازش موضوع ماده (۱۸۶) قانون آیین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب (در امور مدنی) مصوب ۲۱/۱/۱۳۷۹
- ۹- جنبه عمومی و خصوصی کلیه جرائم غیر عمدی ناشی از کار یا تصادفات رانندگی
- ۱۰- جرائم عمدی تعزیری مستوجب مجازات درجه هفت و هشت
- ۱۱- دعاوی اصلاح شناسنامه، استرداد شناسنامه، اصلاح مشخصات مدرک تحصیلی (بهاستثنای مواردی که در صلاحیت دیوان عدالت اداری است)، الزام به اخذ پایان کار، اثبات رشد، الزام به صدور شناسنامه، تصحیح و تغییر نام
تبصره ۱- به کلیه جرائم مذکور در این ماده مستقیماً و بدون نیاز به کیفرخواست در دادگاه صلح رسیدگی میشود.
تبصره ۲- دادگاه صلح با حضور رئیس یا دادرس علیالبدل رسمیت مییابد. دادگاه صلح با رضایت طرفین، پرونده را برای حصول سازش به عضو یا اعضای شورا که در دادگاه مستقر میباشند یا شعبه شورا یا میانجیگری ارجاع میدهد. چنانچه حداکثر ظرف دو ماه موضوع منتهی به سازش شود، مراتب صورتجلسه و جهت اتخاذ تصمیم به قاضی دادگاه صلح اعلام میشود تا طبق مقررات اقدام کند. در صورت عدم حصول سازش، قاضی دادگاه صلح مطابق قانون، به موضوع رسیدگی کرده و مبادرت به صدور رأی مینماید.
تبصره ۳- دادگاه صلح میتواند در ساعات غیر اداری یا در روزهای تعطیل نیز به دعاوی رسیدگی نماید و استقرار آن در محل شورا بلامانع است.
تبصره ۴- در صورت حدوث اختلاف بین دادگاههای صلح و همچنین سایر مراجع قضائی و غیر قضائی به ترتیب زیر اقدام میشود:
الف- در مورد دادگاههای صلح واقع در حوزههای قضائی شهرستانهای یک استان و نیز اختلاف بین دادگاه صلح با دادسراها یا دادگاههای حقوقی یا کیفری یا بخش حوزه قضائی یک استان، حل اختلاف با دادگاه تجدیدنظر آن استان است.
ب- در مورد دادگاههای صلح واقع در حوزههای قضائی دو استان و نیز اختلاف بین دادگاه صلح و دادسراها یا دادگاههای حقوقی یا کیفری یا بخش حوزه قضائی دو استان، حل اختلاف با شعبه اول دادگاه تجدیدنظر استانی است که مرجع قضائی آن استان آخرین قرار عدم صلاحیت را صادر نموده است.
پ- در مواردی که دادگاه صلح به صلاحیت مراجع غیر قضائی، از خود نفی صلاحیت کند، پرونده برای تعیین صلاحیت به دادگاه تجدیدنظر استان ارسال میشود، تشخیص آن مرجع لازمالاتباع است.
تبصره ۵- آرای دادگاه صلح، قطعی است مگر در موارد زیر که قابل تجدیدنظرخواهی در دادگاه تجدیدنظر استان است:
- الف- دعاوی موضوع بند (۱) این ماده درصورتیکه خواسته بیشتر از نصف نصاب مذکور در آن بند باشد.
- ب- موارد موضوع بند (۹) این ماده نسبت به دیه یا ارش، درصورتیکه میزان یا جمع آنها بیش از یک دهم دیه کامل یا معادل آن باشد.
- پ- موارد مذکور در بندهای (۲)، (۳) و (۴) این ماده.
- ت- موارد موضوع بند (۵) این ماده مشروط به اینکه اصل دعوا قابل اعتراض باشد.
- ث- جنبه عمومی جرائم غیر عمدی موضوع بند (۹) درصورتیکه مجازات قانونی آن درجه شش یا بیشتر باشد.
- ج- جرائم عمدی تعزیری که مجازات قانونی آنها حبس درجه هفت باشد.