تاریخچه

یادی از ادیب برومند ؛ شاعر و وکیلی که دل در گرو آزادی داشت

وکلاپرس _ یادی می کنیم از ادیب برومند، شاعر مبارز و وکیلی که از طرفداران نهضت ملی بود و در دوران مبارزه چند بار زندانی شده بود و می‌گفت بهار به او لقب شاعر ملی داده است.

به گزارش وکلاپرس به نقل از ایسنا، هشت سال پیش، ۲۳ اسفند ۱۳۹۵ عبدالعلی ادیب برومند، در ۹۲ سالگی از دنیا رفت. او در بیست و یکم خردادماه ۱۳۰۳ در زادگاهش شهر گز از شهرستان «برخوار» اصفهان به دنیا آمد. پدرش مصطفی قلیخان برومند از جمله خوانین تجددطلب عصر بود که به کار ملک‌داری و کشاورزی اشتغال داشت.

او به زبان فرانسه مسلط بود و از حسن خط و مقدمات زبان عربی بهره‌مند بود و مادرش رباب غفاردخت سواد خواندن و نوشتن داشت.

بیشتر بخوانید:

عبدالعلی ادیب برومند در سن شش‌سالگی نزد معلم سرخانه که ملاقنبر نام داشت و مکتب‌دار بود، خواندن و نوشتن را آغاز کرد و پس از دو سال به اصفهان آمد و نخست دو، سه ماه در مدرسه قدسیه درس خواند و سپس در مدرسه فرهنگ به مدیریت روانشاد مجید میراحمدی از پیشگامان آموزش و پرورش اصفهان از کلاس سوم ابتدایی تا سوم متوسطه به تحصیل پرداخت.

لیسانس رشته حقوق قضایی از دانشگاه تهران داشت

او پس از دریافت سیکل به دبیرستان صارمیه اصفهان رفت و موفق به دریافت دیپلم ادبی زیر نظر دبیران صاحب‌نامی چون ادیب بجنوردی، بدرالدین کتابی و ابوالفضل همایی شد. در شهریورماه ۱۳۲۱ به منظور ادامه تحصیل به تهران رفت و در سال ۱۳۲۴ در محضر استادانی چون سیدعلی شایگان، جلال‌الدین همایی، ابراهیم پورداوود، احمد متین دفتری، کریم سنجابی و … از دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران به اخذ دانشنامه لیسانس در رشته حقوق قضایی نائل شد.

در سال ۱۳۲۷ به عنوان وکیل پایه یک دادگستری مشغول به کار شد

ادیب برومند در سال ۱۳۲۵ تقاضای صدور پروانه کارآموزی وکالت دادگستری کرد و پس از طی دو سال دوره کارآموزی نزد احمد شریعت‌زاده که از سیاسیون و حقوقدانان طراز اول بود به طور مستقل به عنوان وکیل پایه یک دادگستری مشغول کار شد. ادیب برومند در ظرف مدتی که در دانشکده حقوق تحصیل می‌کرد نسبت به تکمیل معلومات ادبی و پرورش دادن طبع شاعری خود غافل نبود بلکه با کوشش بسیار شمار فراوانی از متون معتبر نظم و نثر پارسی را با دقت تمام مطالعه کرد و در شعر و ادب به ممارست پرداخت و به زبان عربی و فرانسه نیز به خوبی آشنایی پیدا کرد.

به نگارش مقالاتی که بیانگر نظرات استقلال‌خواهانه و اصلاح‌طلبانه بود می پرداخت

ادیب تا سن ۱۶ سالگی به نثرنویسی اهتمام می‌ورزید ولی از سن ۱۷ سالگی بیشتر به شعر و شاعری روی آورد. احساسات میهن‌پرستانه و دلبستگی به استقلال و آزادی ایران در شرایط آن زمان وی را به سرودن اشعار میهنی و نگارش مقالاتی که بیانگر نظرات استقلال‌خواهانه و اصلاح‌طلبانه بود سوق می‌داد، مقالات و سروده‌هایی که در روزنامه‌ها و مجلاتی چون اخگر، عرفان، گلهای رنگارنگ، نوبهار و … به چاپ می‌رسید به تدریج او را به عرصه سیاست کشاند.

بیشتر بخوانید:

نسبت به آزادی، استقلال و تمامیت ارضی ایران حساسیت داشت

او خود گفته بود: «بنده از سنین ۱۷، ۱۸سالگی نسبت به آزادی، استقلال و تمامیت ارضی میهنم ایران حساسیت داشتم و یک عنصر ملی‌گرا و وطن‌خواه بودم و در راه آزادی و مبارزه با استعمار شرق و غرب راهی پیموده‌ام. نسبت به سرنوشت کشورم و دیگر ملل دنیا حساسیت داشتم و همواره احساس تأثر می‌کردم و معتقدم بودم که یک فرد وطن‌خواه هستم و فرد ملی‌گرا باید نسبت به سرنوشت کشورش و دیگر کشورها حساس باشد؛ از همین‌رو قصاید متعددی را که متأثر از این نگاه بود، نوشتم و با گردآوری آن‌ها، کتاب «پیام آزادی» شکل گرفت.

در حالی‌که ۲۳ساله بودم، مجموعه‌ای به نام «اپرت ایران پرآشوب» را منتشر کردم که در اصفهان بخشی از این منظومه اجرا شد و بهار لقب شاعر ملی را به من داد.»

ادیب برومند از آبان‌ماه ۱۳۲۸ که جبهه ملی ایران به رهبری دکتر محمد مصدق بنیان‌گذاری شد و نهضت ملی کردن صنعت نفت در سراسر ایران، جنب و جوش خاصی پدید آورده بود، از هواداران سرسخت نهضت ملی ایران شد و با سرودن اشعار میهنی و سیاسی به یاری و همگامی جبهه ملی و این نهضت ضد استعماری پرداخت و با نفوذ سیاسی انگلیس و تحریکات روسیه شوروی درآویخت. بعد از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ با حکومت کودتا به مبارزه برخاست و پس از تشکیل دوره دوم فعالیت‌های جبهه ملی ایران از روز نخست در شمار پایه‌گذاران این جبهه با حکومت محمدرضا پهلوی مخالفت کرد و در نتیجه مبارزه با دیکتاتوری بارها زندانی شد.

ادیب با رهبران نهضت ملی شدن صنعت نفت همگام بوده و اشعار وی در رادیو تهران و میتینگ‌های نهضت ملی خوانده می‌شد و در روزنامه‌ها و مجلات موافق نهضت به چاپ می‌رسید.

بیشتر بخوانید:

شعر از نگاه ادیب برومند

او معتقد بود: «شعر یک پدیده خیال‏‌انگیز معنوی‌ است که باید به محض شنیدن، شنونده را متوجه‏ یک حقیقت مسلم یا یک موضوع عبرت‏‌آمیز یا یک توصیف جاذب از دیده‏‌ها و شنیده‏‌ها کند. او را زیر تأثیر عمیق قرار دهد. شعر باید با بیان احساس خیال شنونده را به زوایای‏ اموری بکشاند که موجب تحریک احساس‌ها و تلطیف عواطف او شود. به وی درس دل‌دادگی‏ به حقایق و نیکویی‏‌ها دهد. من این‏‌گونه لطایف تخیلی را که همراه با اندیشه‏‌های سازنده‌ است‏ و گاه سرآغاز کارهای بزرگ می‏‌شود، شعر می‏‌دانم، به شرط آن‏‌که در قالب وزن‌های خوش‌آیند و دل‌نواز قرار گیرد و از انسجام کامل برخوردار باشد.»

با شعرهای سپید و سبز و آبی و بنفش مشکل دارم و اصلا هیچ اعتقادی به آن‌ها ندارم. به اعتقاد من، شعرواره خیلی عالی‌تر از شعر نیمایی است.

منبع: ایسنا

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا