وکلاپرس- دکتر باقر شاملو عضو هیات علمی دانشکده حقوق شهید بهشتی در یادداشتی به موضوع عزاداری دختران بی حجاب در هیئت کرجی پرداخته و این موضوع را از لحاظ جرمشناسی و قواعد رفتار اجتماعی مورد بررسی قرار داده است.
به گزارش وکلاپرس در روزهای گذشته کلیپی در فضای مجازی منتشر شد که در آن دختران نوجوان بدون حجاب در یک هیئت عزاداری در شهر کرج حضور داشتند.
بیشتر بخوانید:
- دستور طالبان در استان دایکندی برای پوشیدن «حجاب عربی»
- یادداشت دکتر خالقی درباره جایگاه حقوقی بازداشت بانوان در اجرای طرح نور عفاف و حجاب
- دکتر باقر شاملو وکیل دادگستری و عضو هیات علمی دانشکده حقوق شهید بهشتی در این باره نوشته است:
عزاداری دختران بی حجاب؛ ناهنجاری یا نابهنجاری یا شایسته تقدیر؟
به دنبال انتشار کلیپ عزاداری دختران نوجوان و بی حجاب کرج در رسانه های اجتماعی و واکنش های متفاوت نسبت به آن، واکنش فرمانده محترم انتظامی استان البرز به عنوان یک مقام انتظامی و اجرایی هم از نظر موازین اجتماعی و حقوقی و هم از نظر موازین شرعی قابل نقد و بررسی است. زیرا چنین واکنشی واجد آثار اجتماعی و به عنوان واکنش نیمه رسمی حاکمیت اسلامی محسوب می شود.
اینجانب به عنوان استاد حقوق و به عنوان یک تکلیف حرفه ای و اجتماعی نقد آن را ضروری دانستم.
مقدمتا لازم است چند سوال مطرح شود:
هنجار چیست؟ ناهنجاری و نقض هنجارها با چه معیاری ارزیابی می شود؟ و مرجع تشخیص آن کیست؟ نابهنجاری چیست؟ و مقابله با نابهنجاری ها وظیفه و تکلیف کدام مرجع و چه اشخاصی است؟
حب الحسین و شیوه ابراز آن در چه مواردی می تواند جرم یا ناهنجاری تلقی شود؟ آیا زنجیرزنی دختران بی حجاب مصداق عنوان مجرمانه یا ناهنجاری تلقی می شود؟
هنجار نقطه مقابل بزه یا جرم و به معنی ارزش ها و باورهای مهم و بنیادین یک نظام اجتماعی است که نقض آن را جامعه و عموم افراد برنمی تابند. ناهنجاری یعنی نقض یک قاعده آرمانی و حقوقی که الزاما باید رعایت شود. به عبارت دیگر نقض هنجارهای رفتاری حتما با ضمانت اجراهای حقوقی که غالبا در چارچوب جرم انگاری تعریف می شود باید پاسخ داده شود.
پرواضح است که جرم انگاری در صلاحیت انحصاری قانونگذار (به عنوان عصاره فضائل ملت و حامی ارزش های عمومی و بنیادین جامعه) است و اصل قانونی بودن جرم و مجازات هیچ مرجع اجرایی، انتظامی یا قضایی را به دخالت و تعرض به این حوزه نه تنها مجاز نمی داند بلکه چنین دخالتی را مجرمانه ارزیابی میکند.
نابهنجاری عبارتست از نقض قواعد رفتار اجتماعی یا نقض هست ها و رویه های موجود، که فقط از یک الزام و عرف اجتماعی تبعیت می کند و علی الاصول فاقد ضمانت اجرای حقوقی و قانونی است.
نابهنجاری ها بر خلاف ناهنجاری ها به هیچ وجه وصف مجرمانه ندارد مگر اینکه در موارد بسیار استثنائی قانونگذار آن را به دلیل رعایت مصلحت عامه و حقوق سایرین جرم انگاری نماید.
نابهنجاری یک انحراف از الگوی متداول و عرف و رویه عموم مردم محسوب می شود. به همین جهت بدون دخالت مراجع رسمی و دولتی فقط از مکانیسم خود تنظیمی جامعه یا واکنش مردمی قابل تصحیح خواهد بود. مراجع رسمی فقط مکلف به تضمین رعایت الزامات حقوقی یا قواعد حقوقی هستند و رعایت قواعد و الزامات اجتماعی بر عهده مردم و فعالان اجتماعی است.
با این مقدمه به پاسخ سوال اصلی بپردازیم: آیا عزاداری دختران بی حجاب ناهنجاری است یا نوعی نابهنجاری؟ یا برعکس رفتاری است شایسته تقدیر؟
با توجه به توضیحات و به استناد اصول راهبردی حقوقی این رفتار با هیچیک از عناوین مجرمانه قابل تطبیق نیست لذا به هیچ وجه نقض قاعده حقوقی یا ناهنجاری محسوب نمی شود؛ اما شاید رفتاری خلاف عرف متداول و معمول اجتماعی محسوب شود چون احیانا اولین باریست که زنان و دختران بی حجاب در معابر عمومی اقدام به عزاداری نموده اند. در چنین فرضی تکلیف جامعه و متولیان امور عمومی و سیاستگذاران چیست؟
برای پاسخ به این سوال ابتدا باید اشاره ای به جایگاه و شخصیت امام حسین داشت. بدون تردید هر محقق و فردی که آشنایی با واقعه کربلا و رفتار و کنش امام حسین داشته باشد او را منحصر به شیعیان و مسلمانان نمی داند بلکه الگویی برای کلیه آزادگان و سمبل عدم پذیرش ظلم برای بشریت در پهنه تاریخ می شناسد. به همین جهت ابراز احساسات نسبت به امام حسین به هیچ وجه تعلق به قشر خاصی یا مذهب شیعه ندارد یا حتی منحصر به روش خاصی نیست وگرنه این الزام می تواند مصداق رفتار تبعیض آمیز محسوب شود.
چنانچه مروری بر وقایع مشابه در گذشته داشته باشیم همیشه مسلمانان و شیعیان با افتخار و به عنوان یک جاذبه امام حسین و امور معنوی از عزاداری لات های شهر و یا مستان عرق خور سطح خیابان و یا حتی سایر مجرمین و هنجارشکنان یاد می شده است. حال چه تحولی ایجاد شده که عزاداری دختران بی حجاب نه تنها ممدوح نیست بلکه مذموم و مجرمانه تلقی میشود؟
به نظر می رسد که وقتی موضوع حجاب که ماهیتا یک امر فرهنگی و اجتماعی و از جمله مصادیق بهنجاری هاست تبدیل به یک امر سیاسی و امنیتی می شود؛ عوارض سوء آن در چنین وقایعی جلوه گر می شود و با مشاهده هر واقعه ای مرتبط با حجاب ولو این که نهایت حسن و مزیت را داشته باشد، فورا برچسب جنایی و مجرمانه خارج از قواعد حقوقی و خارج از صلاحیت متولیان امر به آن زده می شود.
آیا حب الحسین و شیوه نامتعارف آن می تواند جرم تلقی شود یا این که حسن است و مخالفت و واکنش نسبت به آن ناهنجاری است؟
همه ما با داستان موسی و شبان آشنا هستیم. چنانچه پیامبری در عصر ما مبعوث می شد و چنین برخوردی را با دختران عزادار امام حسین مشاهده می کرد نهیبی شدیدتر و غلیظ تر از نهیب به موسی علیه السلام بر این کنشگر اجتماعی وارد نمی کرد؟ آیا این رفتار مخاطب حکم قرآن در ” این تذهبون” نیست؟
آیا پیامبران و مدعیان پیروی از ایشان رسالتی جز برقراری و تقویت ارتباط با خداوند متعال را دارند؟
حدیث قدسی و عرفانی بسیار معتبر ” الطرق الی ا… بعدد الانفس ” که بیان می دارد راه های رسیدن به خدا و معنویت به اعتبار هر انسان می تواند متفاوت باشد در عین حال که بیانگر روح و جوهره واقعی ادیان الهی است ما را مکلف به جستجوی تمام راههای نزدیک کردن انسان گریزان و رانده شده به عرصه های غیر معنوی به سوی خدا و ائمه ننموده است؟ تنگ نظری ما موجب می شود که حتی جستجوی معنویت هم باید از دریچه تنگ چشم و دروازه نیمه بسته ما فراهم شود. آیا با چنین دیدگاهی می توان ادعای رسالت جهانی داشت یا این که اینگونه برداشت خود مانعی در جهت تحقق رسالت الهی است؟
رسانه های جمعی بعضی اوقات با افتخار شرکت غیر مسلمانان یا پیروان سایر مذاهب یا ساکنین سایر کشورها در مراسم مذهبی یا عزاداری مسلمانان و یا مراسم ملی و راهپیمایی ها را با هر پوششی را به نمایش گذاشته و نقل می کنند، چگونه می توان شرکت عده ای نوجوان و جوان در جستجوی دین و عدالت و معنویت را در مراسم عزاداری امام حسین ناهنجاری دانست؟
این تنگ نظری ماست یا جاذبه امام حسین به عنوان الگوی جاودانه آزادگی و حریت؟
از جمله مصادیقی که باید خود را مخاطب حکم دائمی ” این تذهبون” دانست چنین برداشت های نابجا و انحصاری مجریان و سیاستگذاران است. چنانچه یک رسالت تفویض شده برای اجرای احکام الهی داشته باشیم بدون تردید و قدر متیقن در قدم اول نهیب و انذار خود و در وهله بعد همان حکم خداوند به حضرت موسی است که تو برای وصل کردن آمدی نی برای فصل کردن آمدی.
ادامه این بحث و دیدگاه از زبان مولانا عرضه می شود:
دید موسی یک شبانی را به راه کوهمی گفت ای خدا و ای اله
تو کجایی تا شوم من چاکرت …..
گفت موسی، های خیره سر شدی! خود مسلمان ناشده کافر شدی
گند کفر تو جهان را گنده کرد کفر تو دیبای دین را ژنده کرد
…..
تو برای وصل کردن آمدی نی برای فصل کردن آمدی
تا توانی پا منه اندر فراق ابغض الاشیا عندی الطلاق
در حق او مدح و در حق تو ذم در حق او شهد و در حق تو سم
…..
خون، شهیدان را زآب اولی تر است این خطا از صد صواب اولی تر است
….چون که موسی این عتاب از حق شنید درپی چوپان دوید و گفت مژده ای ده که دستوری رسید:
کفر تو دین است و دینت نور جان ایمنی، وز تو جهانی در امان
محرم ناسوت ما لاهوت باد آفرین بر دست و بر بازوت باد
مولانا به عنوان فخر جامعه ایران و بشریت؛ در تفسیر مفاهیم والای کرامت انسانی و تبیین معنویت انسان مدار در این مصرع پایانی حکم خالق مهربان را نسبت به وقایعی چون چوپان عهد موسی و دختران نوجوان کرجی که در جستجوی انس با خدا و الگوهای بی نظیر انسانیت از جمله امام حسین(ع)( و حضرت ابوالفضل هستند به زیبایی بیان می کند : ” آفرین بر دست و بر بازوت باد”
باقر شاملو عضو هیات علمی دانشکده حقوق شهید بهشتی – تیرماه ۱۴۰۳
با بقیه سخنان شوما کاری ندارم نقطه اصلی اینجاست که شوما با ادعای حقوقدان بودن نمیدونی بی حجابی در قانون جرم انگاری شده است فقط بلدید ژست رحمانی و احساساتی بگیرید.امیدوارم منتشر شود
آقای دکتر . اول اینکه حجاب قانون کشور هست و کسی در انظار عمومی بی حجابی کنه جرم تلقی میشه . بعد اینکه بخایم اخلاقی و خداپسندانه نگاه کنیم اگه مثلا کسی بیاد با شلوارک نماز بخونه بگیم نماز رو هر کی میتونه بخونه نماز برای همه است ، درسته ولی نباید بی حرمتی باشه . اگه اونها مثلا اروپایی بودن مثلا میگفتیم این حجاب رو نمیدونستن اما از همین کشور ما هستن عرف و قوانین رو میدونن عمدا آمدن بی حرمتی کردن .اونم روز عاشورا . قطعا هم امام حسین(ع) راضی نیست زن مسلمان روسری رو در انظار عمومی از سرش در بیاره براش زنجیر زنی کنه . اولین کسانی هم که از این کلیپ خوشحال شدن دشمنان ما مخصوصا بی بی سی بود .