کانون وکلای دادگستری چگونه به‌وجود آمد؟ (قسمت هفتم)

وکلاپرس- نهضت ضداستبدادی مردم ایران که منتهی به صدور فرمان مظفرالدین شاه و اعلان مشروطیت در ایران شد، سرآغاز تشکیل مجمع وکلای رسمی و سپس کانون وکلای دادگستری شد.

به گزارش وکلاپرس، نهضت ضد استبدادی مردم ایران که منتهی به صدور فرمان مظفرالدین شاه در تاریخ ۱۳ مرداد ۱۲۸۵ (۱۴جمادی‌الثانی ۱۳۲۴ ه.ق) و اعلان مشروطیت شد، سرآغاز تحولات بنیادی سیاسی و اجتماعی در کشور محسوب می‌شود که یکی از آنها را می‌توان تشکیل مجمع وکلای رسمی و سپس کانون وکلای دادگستری در ایران دانست.

مجله علمی حقوقی انتقادی مردادماه و شهریورماه ۱۳۳۲ شماره مسلسل ۳۳ مقاله‌ای با موضوع «کانون وکلای دادگستری چگونه به‌وجود آمد؟» منتشر کرده است که متن آن در ادامه آمده است:

بیشتر بخوانید:

۸- پیدایش کانون

بردباری در تحمل شداید و سختی‌ها از اختصاصات هر اجتماع منور و متفکری است. وکلای دادگستری هم که به حکم عقل و تجربه از این سنت طبیعی برخوردارند در برابر مواد خلاف منطق قانون اصول تشکیلات سابق الذکر و مقررات ناهنجار متحدالمآل‌های خلاف اصول وزارت عدلیه روزگار ناهمواری را با سکوتی اعتراض آمیز گذرانیدند و با وجود این از هیچ گونه کمکی در مواقع استمداد وزارت عدلیه دریغ نداشتند.

چنانکه در همین احوال عضویت کمیسیون مختلط قضایی را به دعوت وزارت عدلیه پذیرفتند و از اوایل سال ۱۳۰۸ تا اواخر سال ۱۳۰۹ مرتباً در جلسات آن شرکت می‌نمودند.

این کمیسیون مرکب بود از مرحومین عدل (منصورالسلطنه) وجدانی دادستان کل آن زمان و گلپایگانی معاون اول ایشان (از طبقه کارمندان وقضاه عالی مقام وزارت عدلیه) و مرحوم آقاشیخ جلال نهاوندی و آقایان. شیخ رضا ملکی. آقا سیدهاشم وکیل. دکتر آقایان. دکتر آقا بابوف و نویسنده (از طبقه وکلا) که اولین جلسه این کمیسیون مختلط را مرحوم داور بریاست خود تشکیل و توضیح داد که مقصود اساسی از انعقاد آن اصلاح قوانین موجوده و رفع نواقص آنها. تهیه و تدوین قوانین لازمه و ارایه طریق پیشرفت امور و تسریع جریان قضایا می‌باشد و مقرر داشت که کمیسیون مزبور هر هفته روزهای سه‌شنبه تشکیل گردیده انجام وظیفه نماید و در جلسات بعدی مرحوم عدل عهده دار ریاست آن بود.

در دو ماده ۱۴۴ و ۱۴۶ اصول تشکیلات پیشنهادی مرحوم داور «اداره امور قضایی» را هم علاوه بر مجمع رسمی وکلا (یا مجمع وکلای رسمی) مرجعیت داده بود که این هر دو عنوان ضمن اصلاح پیشنهاد مزبور بکلی حذف شد و چنانکه متحدالمآل‌های مذکور به آن ناطق است «اداره احصائیه امور قضایی» وزارت عدلیه بجای این هر دو مقام مرجعیت یافت و به مراقبت در اجرای مقررات اصول تشکیلات و دستورهای وزارتی درباره وکلاء مأموریت داشت که یکی از علل عمده سکوت وکلا در برابر مقررات قانون مزبور و آن اوامر غلاظ و شداد حسن انتخاب رئیس آن بود:

آقای داود پیرنیا فرزند ارشد مرحوم مشیرالدوله (حسن پیرنیا طاب ثراه) ریاست اداره احصائیه امور قضایی را در سنواتی متمادی داشت شخصاً علاقه خاصی به حفظ حیثیت وکلا نشان می‌داد و جریان امور وکالت را با وضعی مرغوب و مطلوب اداره نموده با هر یک از افراد آقایان وکلاء متناسب با شخصیت او رفتار می‌کرد که در نتیجه یک چنین حسن انتظام و رویه جامعه وکالت رو به ترقی نهاد و وی محبوبیت خاصی از این جهت در بین وکلا حاصل نمود. عملی شدن فکر تأسیس کانون هم به نسبت خیلی زیادی مرهون جدیت او بود که مرتباً در بهبودی وضع وکالت و نیرومندی فکری و شغلی وکلا می‌کوشید و حتی مضایقه نداشت از اینکه در موقع مقتضی کمک مادی هم در این زمینه بنماید. این مساعی و زحمات برای همیشه شایان تقدیر است.

به هر صورت وضعیت شغلی و اداری وکلاء براساس مواد خلاف اصول قانون تشکیلات و مقررات خلاف منطق وزارت عدلیه به همین منوال برقرار بود تا عصر روز ۲۶ تیر ماه ۱۳۰۹ در آن روز به دعوت آقای پیرنیا عده‌ای از آقایان وکلاء در منزل ایشان اجتماع نمودند و بعد از برگزاری مراسم پذیرایی آقای پیرنیا با ذکر مقدماتی مناسب مقصود اظهار نمود که آقای وزیر عدلیه مصلحت می‌داند کانون وکلا تشکیل شود و دعوت آقایان برای این منظور می‌باشد. طبیعی است که این بهترین نوید در همه حاضرین ایجاد فرح و مسرت نمود و بالاتفاق آن را تحسین نمودند. و در این اولین جلسه نیم رسمی کانون بحث در کیفیت تشکیل و سازمان آن و از همه مهمتر تأمین بودجه و جنبه مالی و بالاخص مخارج ابتدایی تأسیس آن بعمل آمد و در هر قسمت تصمیم مقتضی اتخاذ شده شروع به اقدام گردید.

نگارنده به خوبی در خاطر نداشت که پس از این جلسه افتتاح رسمی کانون در چه روزی صورت گرفت ناچار در مقام تفحص و تحقیق شد از مراجعه به مجموعه سالیانه قوانین و متحدالمآل‌ها و بایگانی مشوش و در هم ریخته دفتر بازرسی منحله سازمان وکلا سابقه‌ای بدست نیامد. در کتابخانه‌های کانون. وزارت دادگستری. وزارت دارایی. روزنامه اطلاعات. و حتی کتابخانه ملی آثاری موجود نبود و فقط کتابخانه مجلس شورای ملی (که انصافاً آن را یگانه کتابخانه منظم جامع و مفید مملکت می‌توان دانست) ابن مقصود را حاصل نمود و بعد از چندین روز مراجعه به مجموعه‌های سنواتی روزنامه ایران یافتم که روز بیستم آبان ۱۳۰۹ کانون وکلاء از طرف مرحوم داور افتتاح شده است.

اینکه عین مندرجات شماره مربوطه روزنامه مزبور که در روز بعد از افتتاح انتشار یافته است و به اندازه بالنسبه کافی محل و کیفیات سازمان وکلاء را در آن روز و مراسم افتتاح کانون را بیان و روشن می‌نماید عیناً ذیلاً نقل می‌شود:

کانون وکلای عدلیه

«کانون وکلای عدلیه مرکب از وکلای مدافع درجه اول بطوریکه اطلاع دادیم در تیرماه گذشته بطور نیم رسمی افتتاح گردید و در این مدت به تشکیلات آن اشتغال داشتند.

برای مخارج تأسیس این کانون اعضاء مؤسس آن که چهل نفر و آقای میرزا داودخان پیرنیا رئیس احصائیه قضایی که نیز جزء ابن عده بودند هر یک مبلغ پنجاه تومان پرداختند که به صندوق وزارت عدلیه سپرده شده و بتدریج اخذ و به مصارف لازمه می‌رسید.

وکلای غیر مؤسس عضو درجه اول هر یک سی تومان حق ورود پرداخته و وکلای غیرمؤسس عضو درجه دوم هر یک بیست تومان تأدیه کردند.

وجوهی که مقدمه دریافت گردید به مصرف تشکیلات مؤسسه رسیده و بودجه این مؤسسه برای بعد‌ها ماهی سیصد و هفت تومان پیش‌بینی شده که محل پرداخت آن ماهی سه تومان از طرف اعضاء غیرمؤسس درجه اول و ماهی یک تومان اعضاء غیرمؤسس درجه دوم است.

محل کانون وکلا در محل سابق اداره راه‌آهن واقع در حیاط محکمه استیناف است که طبقه تحتانی و فوقانی آن برای این قسمت و اداره احصائیه قضایی مخصوص می‌باشد (این حیاط به نام حیاط حکیم‌الملکی در منتهی الیه ضلع شرقی خیابان باب همایون و ضلع جنوبی خیابان معروف به خیابان درب اندرون مقابل ساختمان وزارت دارایی واقع بوده و در ضلع شرقی این حیاط آپارتمان دو اشکوبه‌ای بالنسبه جدید وجود داشت که محل کانون وکلاء و احصائیه امور قضایی بود).

علامت کانون وکلا شکلی به طرز بیضی می‌باشد که اطراف آن شاخه سرو در وسط یک ترازو و با کفه‌های مساوی (علامت عدل) و یک کتاب (قانون) و بالای آن شیر و خورشید است.

تشکیلات مؤسسه مزبور بشرح زیر است:

اطاق دست چپ قسمت تحتانی اطاق اعضاء مؤسس کانون و مقابل آن سمت راست اطاق رئیس احصائیه و در وسط اطاق اطاق انتظاری شبیه به اطاق‌های انتظار اروپا.

اطاق دیگر دست راست مخصوص وکلای غیرمؤسس درجه اول و در قسمت فوقانی اطاق دست چپ که دارای پنج میز است برای پذیرایی وکلای مدافع از موکلین خود و دست راست اطاق کنفرانس و در وسط اطاق دفتر احصائیه است.

شعبات این مؤسسه عبارت است از شعبه احصائیه حقوقی، جزایی، ثبت اسناد و غیره یک شعبه مخصوص تفتیش است که دو نفر مستنطق برای رسیدگی به تخلفات وکلا در آنجا می‌باشد – یک شعبه در نظر است تهیه شود و قریباً تأسیس خواهد شد و آن مخصوص تهیه وکلای مجانی برای اشخاص بی‌بضاعت خواهد بود.

اطاق‌ها و مؤسسات و شعب این کانون با طرز بی‌اندازه جالب توجهی ترتیب داده شده است تمام اطاق‌ها با اثاثیه و فرش‌های نفیس مزین و هر اطاق دارای یک دستگاه تلفون می‌باشد که تماماً از اعتبار مذکور در فوق تهیه شده است.

از سه هفته قبل بوسیله متحدالمال از آقایان وکلاء مدافع دعوت بعمل آمد که برای سه‌شنبه بیستم آبان روز گذشته ۵ ساعت بعد از ظهر در محل مزبور حضور به هم رسانند.

از طرف آقای رئیس احصائیه قضایی از آقای داور وزیر عدلیه تقاضا شد که روز مزبور برای افتتاح رسمی کانون تشریف فرما شوند.

وکلا در موقع مقرر حاضر شده ساعت پنج‌و‌نیم بعد از ظهر آقای داور وزیر عدلیه حضور یافتند و معاون و رئیس دارالانشاء احصائیه تا بیرون در استقبال کرده اعضاء اداره احصائیه با لباس‌های رسمی متحد‌الشکل در دوست پله کان صف کشیده آقای وزیر عدلیه عبور و در سالون تحتانی آقای فاضل‌الملک از طرف آقایان وکلا خیر مقدم گفتند.

از طرف اداره احصائیه آقایان ذیل نیز دعوت شده بودند:

آقای بهرامی معاون عدلیه. آقای منصورالسلطنه. آقای آقا حسین همدانی. آقای بیگلری. آقای منتخب‌الدوله مولوی. آقای اکرم‌السلطان آقای برزین. آقای ارفع‌السلطنه. آقای صدر. آقای دکتر سجادی. آقای سروری و آقای مهریار.

ساعت شش بعد از ظهر آقای داور به اطاق کنفرانس تشریف بردند آقایان وکلاء و مدعوین نیز در آنجا مجتمع گردیدند در حالیکه همه ایستاده بودند.

آقای وزیر عدلیه اظهار داشتند

خیلی خوشوقتم که میبینم نهایت نظم و ترتیب در این مؤسسه حکم‌فرما است و نهایت دقت و سلیقه در تشکیل آن بکار رفته است.

کانون وکلای عدلیه که چندی قبل تشکیل یافته بود و اینک رسماً افتتاح می‌شود منظور اصلی از تأسیس آن تربیت وکیل خوب است.

جای تردید نیست که جریان محاکمات تنها نباید از روی دوسیه باشد و قاضی تنها روی دوسیه حکم نمی‌دهد بلکه عامل مؤثری در این مورد وجود دارد که آن موضوع وکلای مدافع است که نباید بگذارد قاضی در محاکمات و قضاوت خود از قانون منحرف شود. اینست که در تمام دنیا مطمیناً کسانی که در کارهای قضایی وارد هستند می‌دانند که بدون اینکه وکیل خوب تهیه شود تهیه عدلیه خوب محال است ولی از طرف دیگر اهمیت کار و کالت را آقایان می‌دانند تنها به این نیست که چه اندازه فایده دارد بلکه اهمیت آن بیشتر نسبت به فوایدی است که مردم از آن می‌برند. البته کار باید عوایدی برای خود وکیل داشته باشد ولی قسمت زیاد اهمیت و کالت بسته به اشخاصی است که دارای این شغل هستند و طرز رفتار آنان ناچارم یک حقیقت خیلی مخفی را برای آقایان کشف کنم. در پانزده سال قبل از این اگر کسی شغل وکالت را عهده دار می‌شد جسارت است از روی اضطرار و ناچاری بود هر کس می‌دید که ناچار است و نمی‌تواند کار دیگری تهیه نماید به شغل و کانت تن در می‌داد و در همان اشخاصی که مشغول بودند اگر فرصتی بدستشان می‌آمد شایق وسایل بودند که از آن استفاده کرده بکار دیگر بپردازند و از وکالت کناره گیری کنند.

بنده خودم در خاطر دارم نه سال و کسری قبل از این که از اروپا مراجعت کردم و خواستم ایده‌آل و مقصودی را که از اول داشتم و عقیده‌ام همین بود یعنی اشتغال بکار وکالت را تعقیب کنم. بعضی اشخاص که در آن موقع به دیدن من آمدند چون از قصد من آگاه شدند نه از راه‌های دیگر بلکه از راه نصیحت و خیر خواهی و دوستی به من تذکر دادند که گرد اینکار نگردم و فقط یکی دو نفر بودند که قصد من را تقدیس کردند و آنها هم خودشان وکیل بودند. وضعیت اینکار بطوری است که اگر یک نفر یک دفعه در آن خوب رفتار نکرد دیگر نمی‌تواند در زندگی وکالتی خود کسب حیثیتی بنماید. در آن ایام مسئله وکالت را رفتار بد بعضی از وکلاء بقدری بد جلوه داده بود که باعث بد نامی تمام اشخاصی که به شغل وکالت مشغول بودند می‌گردید. خواه بد بودند، خواه خوب زیرا بدبختانه یا خوشبختانه (هر طور که فرض می‌فرمایید) در مملکت ما اشخاص معترض همیشه جنبه ضعیف و طرف نقض را پیش می‌کشند و در روی آن بطور کلی تنقیدات خود را شروع می‌کنند. بدین جهت در قسمت وکلاء هم همان چند نفر بد را در نظر گرفته درباره سایرین نیز از روی همان نظر بدگویی و انتقاد می‌کنند این بود که مدت چند سالی وضعیت وکالت در ایران جنبه خوبی نداشت.

در ابتدا تشکیل عدلیه این موضوع مشکل مهمی ایجاد کرد و من هر لحظه به این مشکل بر می‌خوردم ولی کاملا مقاومت ورزیدم زیرا با تمام این حرفهایی که گفته می‌شد من شخصاً شغل وکالت را از حیث حیثیت بر تمام مشاغل آزاد و دولتی ترجیح می‌دادم و عقیده داشتم که باید صورت خوبی به اینکار داده شود و با همین عقیده وارد کار شدم اینست که اکنون می‌خواهم این حوزه از نقطه نظر سابقه حوزهای باشد که در انظار وزنی داشته باشد. از طرف دیگر در ابتداء کار مشکلات زیاد بود و یک دفعه اصلاح غیرممکن بنظر می‌رسید تا بالاخره به طریقی رسیدیم و دیدیم که بهتر است اساس محکمی بریزیم و در را ببندیم و شرایطی را برای ورود اشخاص دیگر به این شغل تعیین نماییم و کاری کنیم که بعد از این بد وارد این دسته نشود و بتدریج و رفته رفته (زیرا اصلاح این امور فوراً امکان ناپذیر است.) عمل و اقدامات خود را بسط دهیم و به مرور زمان به اصلاح این موضوع بپردازیم و آن را بعد اعلای اصلاح و کمال برسانیم.

اقدامات مقدماتی در این مورد مثل هر اقدام ابتدایی که سختی و شدتش بیشتر است جنبه سختی و شدت بیشتر داشته است و در این قسمت هم ناچار بودم زیرا اقدام به اصلاح جز به این ترتیب امکان نداشت اما باید تصدیق کرد که این اساس روی این پایه تنها دوام نمی‌کند باید یک اخلاق دیگر و یک اشخاص دیگری پیدا بشوند که با نظر اصلاحی و با اطلاعات خودشان کمک کنند و آن اشخاص خوب و مخصوصاً اخلاق خوب و رفتار نیکوی آنان خودش اوضاع را رو به اصلاح ببرد و عقیده من این قدم قدمی است که بطرف نظر اصلی ما یعنی اصلاح کامل برداشته می‌شود.

آقایان بهتر می‌دانند که مملکت ما امروزه از هر حیث بمراتب از ده سال پیش بهتر است حالا روزی است که تمام کارها به صورتی کاملاً جدی و محکم درآمده و با ترتیب و انتظام کامل پیش می‌رود و هرکس بنوبه خود قدم‌هایی برمی‌دارد ولی برای اینکه این وضعیت به حد کمال برسد قدری وقت و زمان لازم است – البته همگی تصدیق داریم که تمام قسمت‌های مختلف یک مملکت یا مؤسسه با هم مربوط و متصل هستند اما نمی‌توانیم تا موقعی که تمام قسمت‌های مملکت دارای اخلاق و رفتار و افکار صحیح نشده است اصلاح کامل را فقط از یک قسمت آن یعنی قسمت وکلا انتظار داشته باشیم .

آقایان این مؤسسه که خودتان تأسیس کرده‌اید علاوه بر کمکی که به مردم می‌کند کمک زیادی هم به عدلیه می‌کند که هر وقت محتاج به مساعدتی باشند که در نتیجه کارشان تکمیل گردد باید از طرف شما مساعدت شود کمکی که من از آقایان انتظار دارم اینست که سعی کنیم و کاری کنیم که محاکمات کاملاً خوب و صحیح جریان یابد که این ایده‌آل آخری است. البته باید به سمت این مقصود بتدریج پیش برویم و با کمال جدیت به اصلاح خود بکوشیم. اگر در بین ما یک نفر مرتکب خبط و خطایی شد بدون ترحم عمل کنیم. اگر روزی توانستیم به ابن درجه برسیم آن روز شغل وکالت دارای حیثیت حقیقی خود خواهد شد.

رسانیدن حیثیت وکالت به آن مقام و درجه بسته به همت آقایان و رفتارشان در قسمت کارهای است که عمومی مربوط با کار وکالت می‌باشد – آقایان خودشان بهتر می‌دانند که هر کاری و لو کار خوب باشد اگر طرز آن کار بد شد افکار عصر و اخلاق عمومی آن را بد می‌داند و اشخاصی که آنطور کار می‌کنند در نظر جامعه اشخاص بدی هستند.

کارهای زیادی در زندگانی هست که طرف احتیاج است ولی جامعه و افکار زمان آن را قبول نمی‌کند و به همین جهت اشخاص با حیثیت آن قبیل کارها را متقبل نمی‌شوند.

اینست که آن کار روز بروز بر نقصش افزوده شده و بدتر می‌شود!

به هر حال در قسمت اهمیت در نظر جامعه بحث و گفتگویی نیست و همه کس تصدیق با همیت وکالت برای جامعه دارد فقط قسمتی که باید گفت اینست که طرز عمل چطور باید باشد که اخلاق عصر هم آن را بپسندد.

عنوانی که بیشتر در مورد وکالت پیش می‌آید عنوان و داغ باطل شرخری است.

همه این عنوان را بروی وکالت می‌گذراند آیا این طور نیست؟

این چیزی است که البته همه مکرر شنیده‌ایم و عیب بزرگی است برای وکالت و در تمام دنیا هم این عیب دیده می‌شود.

برای رفع این عیب یک مساعدت لازم است و آن اینست که سعی کنند محاکمات زودتر و سریعتر بشود.

بنده بعد از مراجعت به ایران اولین محاکمه ای که کردم و حاکمه کوچکی هم بود پس از آن که وکیل محترم طرف به تفصیل اقامه دعوی کرد بنده بدون تکلف و بدون هیچ مقدمه وارد اصل قضیه و ماهیت قضیه شدم نظریات و اظهارات وکیل طرف البته خیلی به قاعده و عالی بود ولی بنده مطابق عقیده خود خیلی ساده و معمولی و خودمانی که در تمام امور این قسمت طبیعی و فطری من است در ضمن هفت هشت ده سطر دفاع خود را خاتمه دادم. چند نفر از آقایان وکلاء که می‌خواستند ببینند من چه می‌کنم و چه میگویم و اتفاقاً موقع بیکاری شان هم بود به محکمه آمده بودند و من درضمن دفاع می‌دیدم که خیلی متوجه اظهارات من هستند – بعد شنیدم که گفته بودند ما انتظار داشتیم و خیال می‌کردیم که فلان کس معرکه خواهد کرد پنج شش جلسه در کلیات حرف خواهد زد و در صلاحیت محکمه گفتگو خواهد کرد. اعتراض و ایرادات گوناگون بر طرز تنظیم دوسیه و جریان قضیه وارد خواهد ساخت و هیچ تصور نمی‌کردیم که به این سادگی برگزار کند.

راست است چون من کم دفاع کردم و یک جلسه بیشتر محاکمه طول نکشید حق‌الوکاله مرا بصورت حق‌المکالمه و به اندازه همان یک روز دادند (خنده حاضرین) و بی‌انصاف‌ها فکر نکردند که کار من یکروزه تمام شد و نتیجه هم گرفته شد! این فکر ممکن است در همه ایجاد شود ولی تطویل محاکمه به این فکر چیزی است که باعث خسارت می‌شود و غالباً دیده می‌شود که طول و تعویق محاکمات از طرف وکیل است و موکلین شکایت می‌کنند. پس باید حتی‌المقدور به رفع این نقص کوشید.

قسمت دیگری که لازم است تذکر بدهم اینست که آقایان وکلا باید در قبول محاکمات دقیق باشند و از قبول دعوی باطل احتراز نمایند – بنده در آن موقعی که تازه به تهران آمده بودم و کاری نداشتم یک نفر پیدا شد و یک نفر دعوایی پیش من آورد دیدم این دعوی از معاملاتی است که غالباً دیده می‌شود یعنی ملکی را به شخصی انتقال داده بود بعداً تقلباً آمده و اظهار می‌داشت که قبلا ملک را به خواهرم صلح کردم.

من این کار را قبول نکردم البته دیگران قبول و اقدام کردند – ولی اگر جامعه وکلا این قبیل کارها را قبول نکنند نظیر آن دیگر پیدا نخواهد شد.

یکی از وظایف وکلا اینست که کار بی‌ربط قبول نکنند و وقتی که معلوم شد یک نفر به فکرش خطور کرده است که چنین کاری را قبول کند فوراً جامعه وکلا جلوگیری یکنند – اگر یک وکیل بیک نفر بگوید که به این دلیل و این دلیل اینکار بی ربط است و این دعوی بی اساس است و وکلای دیگر هم آن را قبول نکنند این قبیل کارها پیدا نمی‌شود و جریان محاکمات بهتر و سریعتر و صحیح تر می‌شود. باید گفته شود که اینکار از عواید وکلا می‌کاهد زیرا البته در مملکت ما محاکمات به اندازه احتیاجات وکلایی که مملکت می‌تواند تهیه و تربیت کند وجود دارد.

بنده گذشته این مملکت را بنا بر فرمایشی که یک روز اعلیحضرت همایونی به بنده فرمودند که باید سر مشق عموم شود – کنار می‌گذارم. اعلیحضرت فرمودند:

«ما باید خطی بین گذشته این مملکت و حالت فعلی آن بکشیم»:

زندگانی ایران قبل از دولت فعلی بقدری هرج و مرج و خودسرانه بود که رو بهمرفته. نمی‌خواهم بگویم که کار بد و ناشایسته خوب بوده است ولی جز به وسایل بد کارها پیشرفت نداشت همه جامعه بیک شکل بدی عمل می‌کرد و این اعمال بدکار مملکت را بجایی کشید بود که به هیچ وجه انتظار انتظام و ترتیب بر آن مترتب نبود. ولی ما حالا داریم رو به ترقی می‌رویم و قدم‌های باندی دولت و عموم ملت بر می‌دارند – حالا کارهای مهمی شده و روز بروز هم اینکارها بیشتر و بهتر خواهد شد. حالا ما باید همه سعی کنیم همان طوری که اعلیحضرت همایونی فرموده‌اند خطی بین گذشته و حال بکشیم – در زندگی خودمان مخصوصاً باید این خط را بکشیم و بگوییم که ما در یک دوره سی دیدیم کار ناحسابی و ناشایسته عمومی است ما هم می‌کردیم – اگر یک کار بی اساس را ما قبول نمی‌کردیم دیگری قبول می‌کرد و چاره ای نبود ولی اکنون سیاییم و تصمیم می‌گیریم که کار خوب بکنیم بنایی را که ساختمان آن برای نسل آینده شروع شده است ما هم خشتی در این بنا بگذاریم و با رفتار خوب و اعمال خوب خودمان قسمتی از این بنا را بسازیم.

امیدوارم آقایان با احساسات پاک و بلند خود تا می‌توانند سعی کنند در اینکه همین فکرهایی را که خودشان داشته‌اند به وجه احسن عملی کنند – تأسیس کانون وکلاء فکر ما نبوده است. بعضی از آقایان که همین جا حضور دارند این موضوع را به من تذکر دادند منتهی من گفتم قدری صبر کنید. حالا خود آقایان باید سعی کنند کمک کنند که دنباله این فکر را بیاورند و بنده اعتماد می‌دهم که تا می‌توانم همراهی کنم که با کمک آقایان سمت و شغل وکالت همانطوری که در خارجه هست بشود – علت دارد اشخاص عالی‌مقام و معروف – رجال نامی و بزرگ وکالت می‌کنند. وکلا و وزراء چرا موقعی که شغل رسمی ندارند شغل وکالت را پیشه خود می‌سازند؟

برای اینکه در آن ممالک تمام افراد سعی می‌کنند که حیثیت جامعه را حفظ کنند و به همین جهت اشخاص با حیثیت وارد این شغل می‌شوند و روز بروز حیثیت‌ها زیاد می‌شود و بالاخره میبینیم که قسمت عمده نمایندگان ملت از بین وکلای مدافع انتخاب می‌شوند. زیرا این اشخاص حیثیت دارند فصاحت و بلاغت دارند اطلاعات قانونی و تجربه و بصیرت و از همه بالاتر حشر با مردم دارند.

خوب چه عیب دارد که ما برویم روی این خط و لو اینکه در اوایل امر یکی دو سه نفر از ما برنجند و ضرری بر ما وارد شود لیکن باید این نکته تردید ناپذیر را در نظر بگیریم که اگر کاری با اساس شد و با راستی و درستی قرین بود هر وقت باشد نفع خود را خواهد داشت – شاید در بین همان اشخاصی که در وحله اول می‌رنجند افراد منصفی وجود داشته باشد که خود راستی و سلامت آن وکیل را تصدیق نموده و خود باعث نفع او بشوند.

امیدوارم این مسایل را در نظر داشته باشید مخصوصاً چیزی که من زیاد اهمیت می‌دهم و خواهش می‌کنم اینست که آقایان جلسه‌ها و کنفرانس‌ها در اینجا ترتیب بدهند برای مذاکره و مشاوره در قسمت‌های قانونی البته قابل تردید نیست که تمام آقایان وکلای تهران بیک قوه نیستند بعضی از آقایان به واسطه طول مدت کار و تعمق بیشتر تجربیاتی تحصیل کرده و بر سایرین ترجیحاتی دارند و در اینصورت وقتی کنفرانس و مذاکراتی شد و آقایان با تجربه و فاضل تر در مسایلی بحث کردند. رفقای کم تجربه استفاده می‌کنند و وظیفه هر فردی خصوصاً آقایان وکلا اینست که نباید از آماده کردن و تربیت دیگران مضایقه کنند – حقیقه ابن مضایقه چه معنی دارد؟

چیزی که باز هم می‌خواهم تذکر بدهم قسمت وقتی است که بعضی از آقایان در محاکمات بیهوده صرف می‌کنند یک نفر که اسم وکیل دارد باید در هر محاکمه در اصل قضیه دفاع و گفتگو کند – در صورتی که بعضی از وکلا (البته در ولایات بیشتر و در مرکز کمتر) چیزهایی می‌گویند و در عوض مدافعه در اصل موضوع حرف‌هایی می‌زنند که اصلا به موضوع مطروح مربوط نیست. البته این نواقص باید تدریجی رفع شود و چیزی نیست که بشود فورا قطع کرده و از بین برد.

باری کنفرانس‌هایی که در اینجا داده می‌شود و فایده دارد یکی برای خود کنفرانس دهندگان زیرا برای تهیه کنفرانس باید مطالعه کنند و این بر اطلاعاتشان می‌افزاید و یکی هم برای رفقای کم تجربه و مست معینی که محتاج بان اطلاعات هستند – بالاتر از تمام اینها فواید بسیاری برای اعضاء و قضاه عدلیه دارد زیرا در ضمن این مذاکرات و مباحثات آقایان وکلا به چیزهایی بر می‌خورند که جز آنها دیگری متوجه آنها نخواهد شد. عدلیه نمی‌تواند مثل شما در قوانین باریک شود و در آن اظهارنظر کند. چون بنده مخصوصاً با در نظر داشتن این قسمت مشغول مطالعات هستم که اصلاحاتی در قوانین بشود و قانون اصول محاکمات حقوقی را که جدیداً تهیه شده و البته باید نواقص آن کاملا رفع شود در نظر دارم که طبع کرده و بین آقایان وکلا تقسیم گردد و هر یک از آقایان نظریات خود را اظهار دارند ولی خواهش می‌کنم قدری صرف وقت و دقت کنید و نواقص و معایبی را که در این قانون به نظر می‌رسد تذکر دهید که ضمناً معلوم شود قانون کاملا حلاجی و نواقص آن رفع شده است

برای آنکه بیشتر از این صرف وقت نکنم مذاکرات خود را بیش از این ادامه نمی‌دهم و باز هم میگویم (و دیگر اسمش را خواهش و تقاضا نمی‌گذارم):

آقایان به ما کمک کنید:

البته کمک‌هایی از طرف بعضی از آقایان شده است دعوت کردیم آمدند کمک و اظهارنظر کردند و مخصوصاً من اسم یک نفر از آن آقایان را به شرط اینکه سایر آقایان اوقاتشان تلخ نشود برای ابراز قدردانی و حق شناسی خود ذکر می‌کنم و آن آقای آقاسید هاشم وکیل است که ایشان در چند مورد در قوانینی که تهیه و به مجلس داده می‌شد و در قسمت‌های دیگر نظریات صحیح خود را نوشته و ارسال داشتند که غالباً خیلی خوب بوده و به موقع می‌رسید و ما هم نظریات ایشان را می‌پذیرفتیم و اگر ایشان تذکر نمی‌دادند چیزهایی بود که ما شاید خیلی دیر متوجه آن می‌شدیم – من از ایشان قدرشناسی و تشکر می‌کنم زیرا در این مورد وظیفه و تکلیفی نداشتند و فقط این احساس که کاری که ایشان در آن وارد هستند بی‌نقص باشد ایشان را وادار به این اقدام می‌نمود.

اما آقایان دیگر به بخشند تنبلی می‌کردند – مکرر بنده تقاضا کردم متحد‌المآل دادیم – بعضی آقایان مرتب بودند. بعضی کمتر کمک کردند و بعضی دیگر اصلا کمک و اعتنایی نکردند.

بالاخره باید نواقص کار خود را رفع کنیم باید یک قسمت وقت و همت خود را صرف این بکنیم که بفهمیم عیب کار کجا است تا با دست شما و افراد درست کار و دست مطلعین تمام امور رو به ترقی برود.

به موجب پرو گرامی که قبلاً تهیه شده بود قرار بود آقای میرزا رضاخان ملکی در این مورد به موقع نطق نماید ولی چون ایشان بعلت کسالت حاضر نبودند.

آقای آقا شیخ جلال‌الدین نهاوندی پس از تشکر از طرف وکلا از آقای داور اظهار کردند:

اگر چه پیدایش وکلا از پیدایش حقوق است و البته ملت ایران ملت کهن سالی است که همیشه در آن حق و قانون وجود داشته است ولی باید جنبه کانونی بودن که می‌دهم کانون وکلا را از آثار فکر حضرت اشرف دانست و امیدواریم که تحت تعلیمات و یادداشتهای ایشان سعی نماییم که این تشکیلات مرتب باشد و اقدامات سفیدی بکند چون تأسیس این کانون بتوشیح افکار حضرت اشرف بوده است و به استحقاق خود حضرت اشرف رئیس این کانون هستند از طرف تمام آقایان این ورقه را تقدیم می‌دارم: (تقاضانامه کانون را راجع به قبول ریاست کانون از طرف آقای داور تقدیم داشتند).

آقای داور: بنده تشکر می‌کنم و افتخار همکاری آقایان را قبول می‌کنم و اعتماد حاضرم برای پیشرفت نظریات کانون همه قسم کمکی بنمایم.

آقای میرزا داود خان پیرنیا رئیس احصائیه امور قضایی پس از بیانات مقدماتی اظهار داشتند:

دومین مژده‌ای که می‌خواهم به حضور مبارک عرضه بدارم – اولین مژده در ۲۶ تیرماه بود که شرفیاب شدم فرمودید کانون تشکیل شود و همان روز ۲۶ آقایان را دعوت کردیم آقایان با حسن استقبال بی نظیری پذیرفتند و در صورتی که این قضیه مالی بود و در همه جا قضایای مالی به اشکالات بر می‌خورد ولی آقایان بخوبی تمام مخارج مقدماتی را بعهده گرفته و اجرا کردند بطوریکه ملاحظه فرمودید.

مژده دوم بنده اینست که آقایان با حسن استقبال حاضر شدند که در شعبه مخصوصی که در اینجا تشکیل یافته است در ساعات معینی از موکلین خود پذیرایی کنند که آن صورت با ذکر نام هر وکیل و وقت‌هایی که از موکلین پذیرایی می‌کند تهیه شده و در جراید و غیره اعلان خواهد شد. سابق بر این اگر کسی با وکیلی کار داشت باید چند روز بدود تا او را پیدا کند ولی بعد از این هر کس می‌تواند هر وکیلی را که می‌خواهد در ساعت معین در اینجا ملاقات کند.

قسمت دیگری که در اینجا تأسیس شده است شعبه سواد نویسی است که برای موکلین و وکلا هر دو خوب است و هر کس بخواهد حکم یا اوراق دیگر را سواد کند فوراً در این شعبه نوشته و چند کپی برداشته می‌شود.

مژده دیگر اینست که بنا به فکر و پیشنهاد آقای مقبل شعبه‌ای در اینجا باز خواهد شد که شعبه قوانین خواهد بود بطوریکه تمام قوانین با حروف تهجی ترتیب داده تاریخ تصویب و اجرا و الغاء آن و قوانینی که جانشین هر یک شده است تعیین خواهد شد و این شعبه از ۱۵ آذر شروع می‌شود.

در قسمت کنفرانس آقایان قضاه حاضر شدند که کنفرانس‌هایی در هر هفته داده شود و آقایانی که به زبان‌های خارجه آشنا نیستند در همین جا زبان انگلیسی و فرانسه تحصیل نمایند خاتمه صورتی از تاسیسات و بودجه دخل و خرج این مؤسسه را تقدیم می‌دارم و تقاضا دارم اجازه فرمایند مراسله آقای شریعت زاده را که به مناسبت کسالت نتوانسته‌اند حاضر شوند آقای قبل قرائت نمایند.

مراسله آقای شریعت زاده مبنی بر اظهار تأسف از عدم حضور در کانون و تشکر کامل از آقای داور و تقدیر عملیات ایشان و اینکه تمام اقدامات و اصلاحات و پیشرفت‌ها در اثر فکر صایب و اقدامات جدی ایشان می‌باشد قرائت شد و آقای داور اظهار تشکر نمود.

آقای معین‌السادات از طرف وکلا از آقای پیرنیا اظهار تشکر نموده و تقاضا کردند که ایشان به نیابت ریاست کانون منصوب شوند.

آقای داور اظهار داشتند که این دیگر با خود آقایان است که ایشان را انتخاب نمایند و من به سهم خود از آقای پیرنیا که جوانی کاردان و فعال و نجیب و خوش اخلاق است فوق‌العاده راضی هستم.

همه موافقت کردند که آقای پیرنیا نایب رئیس باشد.

ساعت هفت بعد از ظهر آقای داور پس از اظهار قدردانی از آقایان پیرنیا و کلیه اعضاء احصائیه تشریف بردند.

مدت نیم ساعت پذیرایی کامل و مجللی از کلیه آقایان و کلا به عمل آمد و ساعت هفت‌و‌نیم خاتمه یافت.»

خروج از نسخه موبایل