مشخصات نظریه مشورتی:
شماره نظریه: ۷/۱۴۰۱/۹۵۱
شماره پرونده: ۱۴۰۱-۱۶۸-۹۵۱ ک
تاریخ نظریه: ۱۴۰۱/۱۱/۳۰
استعلام:
با توجه به اینکه کارآموزان وکالت به استناد موازین قانونی حاکم، امکان وکالت در شعب دیوان عالی کشور را ندارند و با عنایت به حکم مقرر در ماده ۴۷۷ قانون آیین دادرسی کیفری مصوب ۱۳۹۲ و تصویب این ماده پس از مقررات ناظر بر وکالت کارآموزان وکالت، خواهشمند است به پرسشهای زیر پاسخ دهید:
۱- آیا کارآموزان وکالت یا وکلای پایه دو دادگستری میتوانند اعمال ماده ۴۷۷ قانون آیین دادرسی کیفری مصوب ۱۳۹۲ را درخواست کنند؟
۲- در صورتی که پرونده پس از پذیرش اعمال ماده ۴۷۷ یادشده به هر دلیلی در مرجعی غیر از شعب دیوان عالی کشور رسیدگی شود، آیا کارآموزان وکالت امکان دفاع و پیگیری دارند؟
۳- در صورت تجویز اعاده دادرسی نسبت به پروندههایی که وکیل پایه دو یا کارآموز وکالت قانوناً حق اعمال وکالت و پیگیری دارد و رسیدگی در شعب دیوان عالی کشور، آیا افراد یادشده صلاحیت وکالت در اعاده دادرسی انجام شده در شعبه دیوان را دارا میباشند؟
بیشتر بخوانید:
- نامه معاون قضایی قوه قضاییه درباره اعمال ماده ۴۷۷ قانون آیین دادرسی کیفری و اشتباه قاضی
- ۳ دستور محسنیاژهای به معاون قضایی قوه قضاییه پیرامون حواشی « اعمال ماده ۴۷۷ »
نظریه مشورتی اداره کل حقوقی قوه قضاییه:
۱- با توجه به ماده ۴۷۷ قانون آیین دادرسی کیفری مصوب ۱۳۹۲ صرف ارائه مستندات از سوی وکیل رسمی دادگستری یا کارآموز وکالت به مقامات مصرح در تبصره ۳ این ماده جهت درخواست تجویز اعاده دادرسی از سوی رئیس قوه قضاییه، لزوماً به معنای پذیرش و تجویز اعاده دادرسی و طرح پرونده در شعبی که به این امر تخصیص یافته است، نمیباشد؛ لذا اقدام وکیل رسمی دادگستری یا کارآموز وکالت جهت ارائه مستندات به مقامات ذیربط جهت متقاعد نمودن ایشان به درخواست اعمال ماده ۴۷۷ یادشده فاقد منع قانونی است.
۲- در مواردیکه رسیدگی مطابق موازین قانونی بر عهده مراجع ذیربط تالی قرار میگیرد، ممنوعیت یا عدم ممنوعیت مداخله کارآموزان وکالت پیش از اخذ پروانه وکالت دادگستری در دعاوی، تابع احکام مقرر در قسمت اخیر تبصره ۳ ماده ۶ کیفیت اخذ پروانه وکالت دادگستری مصوب ۱۳۷۶ و تبصره ۲ ماده ۵۴ آییننامه لایحه قانونی استقلال کانون وکلای دادگستری مصوب ۱۴۰۰/۴/۲ رئیس محترم قوه قضاییه است (ممنوعیت مداخله کارآموز در پروندههایی که «احکام آنها قابل فرجام» است یا «مرجع تجدیدنظر از احکام آنها» دیوان عالی کشور است و یا پذیرش اعاده دادرسی کیفری).
۳- با عنایت به هدف مقنن از وضع مقررات پیشگفته، چنانچه پس از تجویز اعاده دادرسی، در اجرای ماده ۴۷۷ قانون آیین دادرسی کیفری مصوب ۱۳۹۲، شعبه دیوان عالی کشور به موضوع رسیدگی و رأی صادر کند، کارآموزان وکالت حق وکالت در آن مرجع را ندارند.
ماده ۴۷۷ قانون آیین دادرسی کیفری
در صورتی که رئیس قوه قضائیه رای قطعی صادره از هر یک از مراجع قضائی را خلاف شرع بین تشخیص دهد، با تجویز اعاده دادرسی، پرونده را به دیوان عالی کشور ارسال تا در شعبی خاص که توسط رئیس قوه قضائیه برای این امر تخصیص می یابد رسیدگی و رای قطعی صادر نماید. شعب خاص مذکور مبنیاً بر خلاف شرع بین اعلام شده، رای قطعی قبلی را نقض و رسیدگی مجدد اعم از شکلی و ماهوی به عمل می آورند و رای مقتضی صادر می نمایند.
تبصره ۱- آراء قطعی مراجع قضائی (اعم از حقوقی و کیفری) شامل احکام و قرارهای دیوان عالی کشور، سازمان قضائی نیروهای مسلح، دادگاههای تجدید نظر و بدوی، دادسراها و شوراهای حل اختلاف میباشند.
تبصره ۲- آراء شعب دیوان عالی کشور در باب تجویز اعاده دادرسی و نیز دستورهای موقت دادگاهها، اگر توسط رئیس قوه قضائیه خلاف شرع بین تشخیص داده شود، مشمول احکام این ماده خواهد بود.
تبصره ۳- درصورتی که رئیس دیوان عالی کشور، دادستان کل کشور، رئیس سازمان قضائی نیروهای مسلح و یا رئیس کل دادگستری استان در انجام وظایف قانونی خود، رای قطعی اعم از حقوقی یا کیفری را خلاف شرع بین تشخیص دهند، میتوانند با ذکر مستندات از رئیس قوه قضائیه درخواست تجویز اعاده دادرسی نمایند. مفاد این تبصره فقط برای یک بار قابل اعمال است؛ مگر اینکه خلاف شرع بین آن به جهت دیگری باشد.