وکلاپرس– وکیل صالح نقره کار با انتشار یادداشتی در مورد مرحوم دکتر نعمت احمدی نسب، وجه تمایز این استاد را احاطه او بر تاریخ و استفاده از گزاره های تاریخی در تحلیل های حقوقی و اجتماعی دانست.
به گزارش وکلاپرس نعمت احمدی نسب حقوقدان امروز ۳۱ شهریور ماه ۱۴۰۲ پس از سپری کردن یک دوره بیماری در ۶۸ سالگی درگذشت.
دکتر صالح نقره کار، عضو کانون وکلای دادگستری مرکز، در واکنش به فوت مرحوم نعمت احمدی در یادداشتی با عنوان “حقوقدانی، ریشه در تاریخ” یاد وی را گرامی داشته است.
بیشتر بخوانید:
متن یادداشت در ادامه آمده است:
اینک جامعه حقوقی از نعمتی بزرگ محروم شد و حقوقدانی ازاده و پژوهشگری تاریخ شناس و ایران دوستی پر کار و پای کار از میان ما رخت بر بست. ان هم در کشاکش روزگار آزگاری که بیش از همیشه به بزرگترهای حقوقی نیازمندیم و چند صباحی است که از هیبت اندیشگی و پختگی های حزم اندودشان محروم گشته ایم.
به شاگرد نوازی هایش و خاطراتی که با او دارم رجوع می کنم و یاد این کلام استاد مصطفی ملکیان می افتم که “ادم ها بیش از رزومه و تحصیلات و مناصب شان با انسانیت و شرافت و حسن معاشرت شان تداعی می شوند”.
اول بار سال ۱۳۸۳ با وی اشنا شدم؛ وقتی موضوع الواح گلین هخامنشی مطرح شد و انگشت شمار بودند افرادی که هم سبقه تاریخی داشته باشند و هم قواعد حقوقی در عرصه بین المللی را بدانند. تلفنی وی را در جلسه ای در دادستانی کل دعوت کردم و برای راه حل یابی جهت مفتوح کردن پرونده استرداد الواح به گفتگو نشستیم و فتح باب اشنایی شد.
در ان جلسات نخستین او با روی باز و علیرغم انکه برخی وی را خودی نمی دانستند به عشق میراث تاریخی کشور ، بی دریغ و متواضعانه همکاری ورزید و با مطالعات عمیق تاریخی خود دیگران را هم به وجد اورد و از پیگیری و ممارست خسته نشد.
احاطه به تاریخ و استفاده از گزاره های تاریخی در تحلیل های حقوقی و اجتماعی وجه تمایز وی از همگنان بود. در اختلاف بین دو خانواده معتبر، داوری به وی ارجاع شد و دوستی طرفین باعث نشد از صدق و عدل فارغ شود و همواره رهیافت خود را بدون روتوش مطرح می کرد. می گفت کشاورزم و فرزند روستا و تبختر و تفاخری در ارتباط با وی ندیدم. مطالعه و قلم زدن و کشاورزی اهتمام اصلی او بود و بیرون نمودن وی از دانشگاه هم باعث نشد ذوق ادبی و تتبع تاریخی و حقوقی وی رنگ ببازد.
این اواخر به وی گفتم شما رکورد دار ژورنالیست حقوقی و پرکار ترین یادداشت نویس حقوقی هستید و روزی نیست که مطلبی از شما نشر نیابد… او نیز هر روز یادداشت هایش را برایم می فرستاد و من نیز چنین می کردم تا از وی بیاموزم. برای وی مطالعات بین رشته ای و صرفا در لاک حقوقی نبودن اهمیت داشت و میز مطالعه او همیشه پر بود از کتابهایی که لزوما حقوقی نبودند و تاریخ و جامعه شناسی و ادبیات و غیره در زمره انها بود.
وقت شناس بود و در مناسبت های حقوقی به فراخور سوژه های روز اجتماعی با دقت و سرعت یادداشت های عمیقی قلمی می کرد و داد سخن می داد. با حسن معاشرتی که داشت نوشته های خود را به جز رسانه ها برای حلقه دوستان هم می فرستاد و از انها نظر خواهی می کرد. در پرونده هایی که با هم داشتیم علیرغم پیشکسوتی ،پذیرا و منعطف بود و چنان مواجه می شد که جایگاه استاد و شاگردی قابل تمایز نبود.
ده روز قبل بستری شدن در بیمارستان، گفتگویی راجع به کارکرد کمیته وکلای در معرض خطر داشتیم و او با روی باز و انگیزه ای الهام بخش همیشه مشوق کارهای داوطلبانه و ترویج مسئولیت اجتماعی وکلا بود. هر بار مرا می دید یادی از محصورین داشت و از انسانیت ورزیدن و محبت کردن مضایقه نداشت. چون کرمانی و هم ولایتی زنده یاد هاشمی رفسنجانی بود خاطراتی از گفتگوها با وی سر مسائل سیاسی و تاریخی داشت و همواره ذهن توسعه خواه ایت اله هاشمی را تمجید می کرد ولی تفکرات عدالت خواهانه وی زمینه ای بود تا همیشه در قامت یک منتقد ظاهر شود.
هر چند گاهی از جمله اخرین ملاقات وی با رئیس قوه قضائیه از کارهای خوب تعریف و تمجید می کرد اما این روحیه وی باعث نمی شد که منتقد طرفدار مردم و ازادی خواه مستغنی از قدرت نباشد. از فراق او گفتن دشوار است اما مرگ، مرغ حق خوانی است که بر شانه همه ما خواهد نشست و… مرغ حق خوان که با دلم می خواند. رفت و این اشیانه خالی ماند.