در دادگاه وزیر هویدا چه گذشت؟

روز ۱۸ اردیبهشت ۱۳۵۹ اسفند فرخ‌رو پارسا، وزیر آموزش‌وپرورش دولت امیرعباس هویدا به حکم دادگاه انقلاب اسلامی تیرباران شد.

وکلاپرس ـ فرخ‌رو پارسا (۱۳۰۱ – ۱۳۵۹) در کابینه دوم و سوم امیرعباس هویدا از ۵ شهریور ۱۳۴۷ تا ۱ مهر ۱۳۵۴ وزیر آموزش و پرورش ایران بود. پیش از آن وی نماینده تهران در دوره ۲۱ مجلس شورای ملی (سال ۱۳۴۲) بود.

روز ۱۸ اردیبهشت ۱۳۵۹ اسفند فرخ‌رو پارسا، وزیر آموزش‌وپرورش دولت امیرعباس هویدا به حکم دادگاه انقلاب اسلامی تیرباران شد.

طبق رأی نهایی دادگاه انقلاب اسلامی مرکز که روز ۱۷ اردیبهشت ۱۳۵۹ صادر شد، فرخ‌رو پارسا به جرم حیف‌و‌میل و غارت بیت‌المال و اشاعه فساد و فحشا در فرهنگ مملکت با به‌کار‌گماردن افراد هرزه در سمت‌های مهم وزارتی و ترتیب‌دادن اردوگاه‌های اختلاطی و زیر‌پا‌گذاشتن اخلاق اسلامی، از ائمه کفر و ضلال و از مصادیق روشن مفسدین فی‌الارض تشخیص داده و مطابق نص صریح قرآن محکوم به اعدام و استرداد همه اموال منقول و غیرمنقول شد. این حکم ساعت یک‌وسی دقیقه بامداد روز ۱۸ اردیبهشت ۵۹ به اجرا درآمد.

 روزنامه کیهان روز ۲۸ بهمن ۱۳۵۸ از بازداشت فرخ‌رو پارسا و همسرش به حکم دادستانی کل انقلاب و از سوی پاسداران کمیته منطقه ۴ مسجد قبا خبر داد و نوشت: «فرخ‌رو پارسا به اتفاق شوهرش سپهبد شیرین‌سخن در منزل پسرش واقع در فرمانیه دستگیر شد. پاسداران که از مدت‌ها قبل خانه پسر او را تحت نظر داشتند، روز گذشته با آگاهی از ورود پارسا و شوهرش به این خانه، به حکم دادستانی انقلاب وارد خانه شدند و او را به اتفاق شوهرش دستگیر کردند».

 کیفرخواست

شعبه اول دادگاه انقلاب اسلامی از روز دوم اردیبهشت ۱۳۵۹ محاکمه فرخ‌رو پارسا، وزیر اسبق آموزش‌و‌پرورش و همایون جابر‌انصاری، وزیر مسکن و شهرسازی کابینه هویدا را آغاز کرد.

بنا بر کیفرخواست دادستان، مبنای اتهامات و شکایات افراد از فرخ‌رو پارسا به این شرح بود: «شکایت شریف‌زاده مبنی بر اینکه متهم با استفاده از موقعیت پست خود باعث انحلال مدرسه او شده، شکایت و اعلام جرم عبدالعلی نجفی حاکی از سوءاستفاده و فساد در آموزش‌و‌پرورش و دادن رشوه به خبرنگاران سرسپرده رژیم منفور پهلوی برای تبلیغ کاذب و دروغی، شکایت حیدر عرفانی که متهمه سبب تبعید او شده و موجب سرگردانی خود و عائله‌اش شده و گزارشی حاکی از اینکه متهمه چندین میلیون تومان سوءاستفاده کرده و وزارت آموزش‌و‌پرورش را وابسته به فرهنگ استعماری آمریکا کرده و اعلام جرم آقای محمد عزیزی که بدون جهت و به علت ضد مردمی نام‌برده را بازنشسته کرده و باعث ضرر و زیان مادی و معنوی او شده است.

شکایت مجتبی مدرس‌تهرانی از متهمه که در زمان وزارت خود مدرسه او را منحل کرده و باعث آبروریزی مشارالیه شده و منجر به ضرر و زیان زیادی شده است و شکایت بانو زهرا عباس‌پور دائر به اینکه همسر مشارالیه فراش مدرسه رضا پهلوی بوده؛ چون به هویدای معدوم در زمان ورود به مدرسه اعتنا نکرده، او را از کار برکنار کرده و به‌همین‌دلیل زندگانی آنها در هم ریخته شده و به آنها ضرر و زیان فوق‌العاده وارد شده است و شکایت خانم اختر علی اسحاب حاکی از اینکه فرخ‌رو پارسا وزیر نالایقی بوده و به‌همین‌دلیل معاونان و زیردستان او سوءاستفاده کرده و نارضایتی مردم و فرهنگیان را فراهم کرده و بین آنها تفرقه انداخته است و گزارشی از ساواک منحله که متهمه چهارصد هزار ریال اجناس، بدون پرداخت گمرک و عوارض برای شخص خود وارد ایران کرده (از مقام خود سوءاستفاده کرده) و نامه‌ای از نصیری معدوم حاکی از تحریک‌کردن او در مقام وزارت آموزش و نظر به اینکه در جلسه ۱۳/۱۰/۵۰ حوزه کارمندان حزب ایران نوین به اتفاق آرا متهمه را نالایق در پست وزارت آموزش‌و‌پرورش معرفی و باعث تخریب آموزش‌و‌پرورش دانسته‌اند و گزارشی از ساواک منحله مبنی بر جلسه هفتگی گروهی از اعضای حزب مردم دائر بر اینکه مشارالیه سوء‌استفاده از مقام خود کرده و مقادیری فرش نفیس با بودجه دولت خریده و آنها را به منزل خود برده است و نظر به اینکه متهمه با استفاده از بودجه دولتی خود همیشه با فرزندان خود در خارج صحبت و مکالمه می‌کرده است».

 دفاعیات پارسا

فرخ‌رو پارسا در دومین جلسه دادگاه به دفاع از خود پرداخت و گفت: «متأسف هستم از اینکه اتهاماتی به من وارد شده است که دلیل و اساس محکمی ندارد و این عمل باعث تشتت افکار من شده است. در اتهامات وارد‌شده به من حتی دین من را مورد تردید قرار داده‌اند و من باید بگویم که مسلمان هستم و شیعه به دنیا آمده‌ام و ان‌شاءالله شیعه از دنیا خواهم رفت».

او سپس به شرح مفاد بخش‌نامه‌هایی که برای تدریس تعلیمات دینی و قرآن به تمام ادارات و مؤسسات تابعه وزارت آموزش‌و‌پرورش صادر کرده بود، پرداخت و در قسمتی از اظهارات خود گفت: «در آن زمان از کسانی امثال دکتر محمدجواد باهنر و آیت‌الله برقعی دعوت به عمل آمد که در تهیه و ترجمه دروس تعلیمات دینی و قرآن با این وزارتخانه همکاری به عمل آورند و کتاب‌های لازم را تهیه کنند».

به نوشته روزنامه کیهان در شماره روز ۷ اردیبهشت ۱۳۵۹، فرخ‌رو پارسا در ادامه دفاعیاتش افزود: «راجع به اتهام داشتن روابط نامشروع من با رئیس دفترم که در کیفرخواست به آن اشاره شده، باید بگویم که به قرآن مجید سوگند می‌خورم که هیچ‌گونه روابطی به جز روابط اداری بین ما حاکم نبوده است».

او ادامه داد: «راجع به غارت بیت‌المال که بزرگ‌ترین اتهام من است، باید بگویم من این مسئله را تکذیب می‌کنم؛ زیرا در تمام طول خدمت، من نه کار مالی داشتم و نه سروکاری با حساب و دفتر داشتم. اینها که به من اتهامات دزدی چند‌میلیونی وارد کرده‌اند، باید بگویند این پول‌ها را من از چه طریقی و از کجا سرقت کرده‌ام؟».

فرخ‌رو پارسا سپس درباره ایجاد یک شبکه اطلاعاتی در بین معلمان وزارت آموزش‌و‌پرورش گفت: «ساواک منحله در زمان وزارت من از من می‌خواست که یک شبکه اطلاعاتی در بین همه معلمان ایران به وجود آید تا ساواک بتواند همه معلمان را تحت کنترل خود درآورد. هدف از ایجاد چنین شبکه‌ای در بین معلمان مبارزه با پیشرفت کمونیسم بود و من در پاسخ ساواک طرحی ارائه دادم که این شبکه به وجود نیاید و گفتم که راه مبارزه با نفوذ و پیشرفت کمونیسم در بین معلمان و دیگر اقشار جامعه آن است که کتاب‌های ضد‌کمونیستی بیشتر چاپ و منتشر شود و از این راه با نفوذ و پیشرفت کمونیسم مبارزه شود و به خاطر موافقت‌نکردن من با ایجاد شبکه اطلاعاتی در بین معلمان، ساواک در طول دو سال انواع و اقسام شایعات را درباره خروج مقداری لوازم لوکس از گمرک بدون پرداخت حقوق گمرکی ساخت».

نماینده دادستان در چهارمین جلسه دادگاه رسیدگی به اتهامات فرخ‌رو پارسا گفت: «تنها اقدام خانم پارسا در آخر وزارت‌شان این بوده که با توافقی که با ساواک کرده، قرار گذاشته می‌شود که معلمانی که باید بازداشت شوند، در صحن مدرسه یا دبیرستان بازداشت نشوند؛ بلکه در خارج از محوطه مدرسه آنها را بازداشت کنند».

 آخرین دفاعیه

فرخ‌رو پارسا در آخرین دفاعیاتش پس از ۹ جلسه محاکمه درباره اتهامی که به رفتار او در دیدار با مدیران مدارس مذهبی مطرح شده بود، گفت: «سخنان من در جمع مدیران مدارس مذهبی که یکی از شاکیان من در دادگاه عنوان کرد، به این صورت بود که من در آن جلسه درباره حجاب زنان گفتم که حجاب نباید مانع فعالیت‌های اجتماعی زنان شود. در آن زمان دختران مدارس مذهبی در فعالیت‌های ورزشی اصلا شرکت نمی‌کردند. من در تمام بخش‌نامه‌های خود زنان را به پوشیدن لباس‌های سنگین و با حجاب دعوت می‌کردم». فرخ‌رو پارسا همچنین گفت: «اکنون من به عفو امام چشم دوخته‌ام»؛ دادگاه پس از آن وارد شور شد و سرانجام حکم اعدام او را صادر کرد.

منبع: تاریخ ایرانی

خروج از نسخه موبایل