تشریح نظریه دکتر «رحیم نوبهار» در آکادمی علوم جنایی دانشکاه فردوسی مشهد
«آکادمی علوم جنایی» نهادی تازهتأسیس در دانشکده حقوق دانشگاه فردوسی است که با هدف افزایش تبادلات علمی میان نخبگان و فعالتر کردن فضای نظریهپردازی، نشستهای علمی را آخرین سهشنبه هر ماه با سخنرانی اساتید مطرح حقوق کیفری و جرمشناسی ایران برگزار میکند.
در فروردین ۹۸، این نهاد علمی میزبان دکتر «رحیم نوبهار»، از اساتید حقوق کیفری و جرمشناسی بود که آثار نواندیشانهای در باب حقوق کیفری اسلامی دارد.
دکتر نوبهار در ابتدا سخن از چیستی و اهمیت صلح و عدالت را متعلق به حوزههای دانشی فلسفه حق، فلسفه ارزش، فلسفه اخلاق و اندیشه سیاسی دانست و افزود: اگر حقوقدانان قصد فهم این دو مفهوم را داشته باشند ناچارند به این حوزههای دانشی ورود پیدا کنند.
دکتر نوبهار نظام حقوقی را نظامی مبتنی بر ارزشها تلقی کرد و با اشاره به دیدگاهی که رسالت حقوق را توسعه فضیلت، اخلاق و خیر میداند گفت: توان حقوق برای پیگیری فضیلتهای اخلاقی اندک است و ما میبایست بار کمی را برای فضیلتمدار کردن جامعه بر دوش حقوق بگذاریم.
استاد فلسفه حقوق کیفری با طرح این پرسش که اگر ما عدالت و صلح را دو ارزش قلمداد کنیم، آیا تعارض و تزاحمی بین این دو ارزش رخ میدهد، اضافه کرد: پس از جنگ جهانی دوم و ایجاد دادگاههای بینالمللی نورنبرگ و توکیو، مفهوم جدیدی در حقوق بینالمللی کیفری با عنوان «صلح علیه عدالت» شکل گرفت. در جریان این جنگ ویرانگر تبهکاران مرتکب نسلکشی، جرائم علیه بشریت و جرائم جنگی شده بودند. از یک سو عدالت ایجاب میکرد این اشخاص با محاکمه و اجرای مجازات به سزای اعمال خود برسند و از سوی دیگر، چون مجازات شدن این افراد آتش کینه و نفرت را به نوعی در جامعه شعلهور میکرد و دوگانگی و تضادها را در جامعه عمیقتر مینمود، این زمینه هم وجود داشت که از جرایم آنها چشمپوشی شود تا صلح ایجاد گردد. دادگاههای حقوق کیفری البته در انتخاب صلح یا عدالت دیدگاه های متفاوتی داشتهاند و گاه دچار تغییر پارادایمی بودهاند.
نوبهار با اشاره به مفهوم «عدالت انتقالی» به جدال میان صلح و عدالت در دوران گذار اشاره کرد و افزود: «نلسون ماندلا» که در آفریقای جنوبی به قدرت رسید، دچار همین دوگانگی شد. در آنجا هم این پرسش مطرح بود که آیا کسانی را که عمری به اذیت و شکنجه سیاهپوستان اقدام میکردند، باید عفو کرد یا مجازات نمود؟ و البته میدانیم که ماندلا با گفتن عبارت «میبخشیم ولی فراموش نمیکنیم»، جانب صلح را گرفت.
من در چنین موقعیتی نیستم که صلح را کاملاً بر عدالت مقدم بدانم لیکن میخواهم استدلال کنم که صلح هماورد و همپای عدالت است |
دانشیار دانشگاه شهید بهشتی در مقام حل این تعارض گفت: من در چنین موقعیتی نیستم که صلح را کاملاً بر عدالت مقدم بدانم لیکن میخواهم استدلال کنم که صلح هماورد و همپای عدالت است؛ از اینرو گاهی میتواند با عدالت تزاحم کند و احیاناً بر آن مقدم شود. فایده چنین نگاهی این است که باعث میشود ما صلح را از حاشیه بیرون بیاوریم و در متن نظام حقوق کیفری بپذیریم، نه اینکه صلح را به مثابه یکی از زیرمجموعههای عدالت، آنگونه که در عدالت ترمیمی اتفاق افتاده است، قلمداد نماییم.
دکتر نوبهار در استدلال بر اهمیت والای صلح ابتدا این گزاره را که «عدالت لازمه ضروری صلح است» پذیرفت اما با نقد نگاه کسانی که عدالت را مطلقاً ارجمندتر از صلح میدانند، افزود: پذیرش چنین دیدگاهی تنها دلالت بر تقدم وجودی عدالت بر صلح میکند و نه تقدم رُتبی. او همچنین صلح را در مقایسه با عدالت دارای طبعی آیندهنگرتر دانست؛ در حالیکه عدالت بیشتر امری گذشتهگرا است.
این مجتهد حوزوی در ادامه، گریزی به اهمیت صلح در اسلام زد و به دفاع از صلح از دیدگاه اسلامی پرداخت و گفت: با نگاهی منصفانه به متون دینی این نکته را درمییابیم که از نظر کمّی بر ارزش عدالت بیشتر از ارزش صلح تأکید شده است؛ لیکن از نظر کیفی در متون دینی تأکیدات عجیبی بر اهمیت و فضیلت صلح وجود دارد. دستور خداوند به پیامبر در آیه ۶۱ سوره انفال به صلح با دشمن (در هنگامی که پیشنهاد صلحی از سوی دشمن داده شود) از جمله این تأکیدات است که بدون گذاشتن قید یا شرطی پیامبر (ص) و در واقع، همه مسلمانان را امر به مصالحه با دشمن میکند. وی اظهار داشت که اگرچه نمیتوان صلح بدون قیدوشرط را پسندید، لیکن اگر چنین آیهای را به انسانی صلحگرا عرضه کنید برداشت خواهد کرد که در این خطاب الهی صلح بدون قید و شرط منظور نظر شارع بوده است. تقدم «اصلاح ذاتالبین» بر یک سال نماز و روزه از دیگر تأکیدات اسلامی است که راجع به صلح آمده است.
حجتالاسلام نوبهار با اشاره به تأکید اسلام بر مفاهیمی مانند «عفو» و «صفح» (چشمپوشی از خطا) گفت: در سیره پیامبر اکرم (ص) نمونههایی از ترجیح صلح بر عدالت را میتوان دید |
حجتالاسلام نوبهار با اشاره به تأکید اسلام بر مفاهیمی مانند «عفو» و «صفح» (چشمپوشی از خطا) گفت: در سیره پیامبر اکرم (ص) نمونههایی از ترجیح صلح بر عدالت را میتوان دید؛ از جمله در جریان فتح مکه ایشان جانب صلح را بر جانب عدالت مقدم داشت و با کسانی که آن روز را «یومالمنقمه» میخواندند مخالفت کرد و فرمود امروز «یومالمرحمه» است. همچنین پس از پیروزی امیرالمؤمنین(ع) در جنگ جمل، اصحاب به ایشان مراجعه کردند و گفتند برخی از باقیماندگان سپاه مقابل، که ظاهراً اسیر هم نبودند، در بصره حضور دارند و ما میدانیم که آنان در برابر شما شمشیر کشیده و برخی را کشته یا مجروح کردهاند. از این رو از امام میخواستند تا این اشخاص برای اعمال مجازات قصاص دستگیر شوند. لیکن به گزارش برخی منابع اسلامی حضرت امیر (ع) پاسخ دادند: اگر بخواهم به دنبال این امور باشم جنگ میان ما و برادرانمان هیچگاه پایان نمیپذیرد.
او با اشاره به روح مداراگرای اسلام در حوزه مجازات و واکنش اجتماعی گفت: با مطالعه و تحقیق عرض میکنم که همۀ مداخلههای آموزههای اسلامی در حوزه مجازات، ملاحظات تعدیلگرانه و انسانی بوده است. مثلاّ اگر در جاهلیت دست سارق را تا آرنج یا کتف قطع میکردند، اسلام تنها به قطع چهار انگشت آن هم با شرایطی موافقت کرد. چه بسا همین دیدگاه ما را به این نظرگاه برساند که اسلام تأکیدی بر اجرای مجازاتهای بدنی ندارد.
دکتر نوبهار در پایان سخن خود گفت: اگر ارزش «صلح» را در ردیف ارزش «عدالت» بدانیم، حقوق بهطور کلّی و حقوق کیفری بهطور خاص باید صلح را به عنوان یک اصل بپذیرد. بنیادهای حقوق کیفری باید علاوه بر ستون عدالت، بر ستون صلح نیز قائم شود؛ نه این که صرفاً در حد عدالت ترمیمی به صلح بپردازیم.
وی یکی از لوازم بدیهی این نگاه را حذف مجازاتهای خشن از نظام عدالت کیفری دانست و افزود: ما باید اصل صلح و مدارا را به حیطه جرمانگاری نیز ببریم و با این دیدگاه به بررسی مجدد جرایم بپردازیم؛ همچنین با توجه با این که حقوق کیفری یک حقوق سزادهنده و خشن است، با الهام از ارزش صلح و مدارا دامنه حقوق کیفری را محدودتر کنیم؛ در دستهبندی جرائم به توسعه دامنه جرایم قابل گذشت بپردازیم و عفو را به یک نهاد مهم در حقوق کیفری تبدیل کنیم.