وکلاپرس- رئیس کانون وکلای دادگستری گیلان در پستی اینستاگرامی از سرقت گوشی همراهش جلوی ساختمان دیوان عالی کشور خبر داد و به بهانه این امر درباره امنیت در ایران امروز سخن گفت.
به گزارش وکلاپرس، دکتر نظری نژاد در حساب اینستاگرامی خود ضمن اشاره به سرقت گوشی همراهش هنگام قدم زدن در پیاده راه جلوی دیوان عالی کشور، یکی از مهمترین بحرانهای آینده ایران را بحران ناامنی دانست و تأمین حداقلهای معیشتی، رفاهی، آموزشی، بهداشتی و … را در رفع این بحران ضروری برشمرد.
بیشتر بخوانید:
- از نژاد پرستی تا نوع پرستی ما
- عضو هیأتمدیره کانون کرمانشاه: فرضیه سرقت در تعرض به رییس کانون وکلای کرمانشاه منتفی است
متن یادداشت دکتر محمدرضا نظری نژاد به شرح زیر است:
بیست وسوم اسفند برای پیگیری پروندهای به اتفاق همکارم، دیوان عالی کشور رفته بودم. ساعت یک و سی همزمان با خروج مراجعین به دیوان از خروجی ساختمان آن، در پیاده راه جلوی دیوان و در حالی که با دو نفر در حال صحبت بودم، جوانی حدودا بیست ساله در اقدامی شبهآخرالزمانی موبایل را از دستم قاپید و با سرعت تمام خود را به موتوری که انتظارش را میکشید رساند و فرار کرد.
هاج و واج و شوکزده از این اقدام، و شگفتزدهتر از واکنش عادی عابران و تفطن بر این نکته که این گونه سرقت و تهاجم، گویی امری عادی است که بیاحتیاطی صاحب موبابل باعث و بانی آن است، با پلیس ۱۱۰ تماسی حاصل شد.
سروانی ترکزبان، متین و محترم از اهالی مرند حدود ده دقیقه بعد رسید و با ابراز همدردی و آرزوی یافت شدن، صورتمجلس نمود. در همان ابتدای آمدن، بیسیم او گزارش موبایل قاپی دیگری را در همان حوالی داد. جالب تر از همه این بود که این جناب سروان که متعهد و وظیفهشناس هم به نظر میرسید، اعلام کرد که شخصا روزی حداقل سی گزارش موبایلقاپی را تهیه میکند.
به زعم او، سختگیری نکردن نسبت به سارقین و نبریدن دست آنان را باید علت ازدیاد سرقت دانست. یاد جملهای از آن پیر فرزانه افتادم که چندی پیش فرمود «اگر شکم گرسنگان را سیر کنیم معجزه کردهایم»، و از آن جالبتر نوشتهای بلندبالا در همان حوالی که «هیچ عبادتی بالاتر از خدمت به خلقالله نیست».
(لابد تلاش و هزینهکرد عدهای برای بدست آوردن مناصب سیاسی برای ثواب خدمت است!) چه خدمتی به انجام رسیده و چه عبادتی را حاکمان به جای آوردهاند که تنها باید انتظار سیری را داشت؟!
انتظار سیری مردم، حکایت جامعهای است که جدای از ناتوانی در سیر کردن شکم مردم، توانی برای آموزش و مقابله با اقسام فقرهای مادی و معنوی ندارد. در غیاب این حداقلها، جوان بیست ساله سرقت میکند و این سرقت عادی انگاشته میشود.
طنز ماجرا، سرقت جلوی مهمترین ساختمان دادگستری یعنی دیوانعالی کشور و در محضر دوربینها و مأمورین حفاظت دادگستری و بدون واهمه از عواقب و آثار جزایی آن است.
از این رو دمیدن در شیپور مجازات بدون توجه به نیاز و اقسام کمبودها و ناتوانیهای عمومی، راه را برای امنیتیکردن فضا از سوی کسانی باز میکند که در منابر و مواعظ صحبت از تقوا مینمایند و قرارشان هم این است که جامعهای با تقوای مذهبی را به مردمان جهان به عنوان الگو معرفی نمایند.
به رغم آنکه گفته میشود اگر رفاه نباشد بهجای آن امنیت داریم، اتفاقا یکی از مهمترین بحرانهای آینده ایران را باید بحران ناامنی دانست و از این رو بهرغم مخالفت با امنیتیکردن فضا، به شدت تأمین امنیت را ضروری میدانم؛ اما امنیتی که از رهگذر تأمین حداقلهای معیشتی، رفاهی، آموزشی، بهداشتی و غیره میگذرد و این مهم با «بیدولتی» یا دستکم «ناکارآمدی دولت» محقق نمیشود.