– با سلام و سپاس، کلیت همایش اسکودا را چطور دیدید؟ چون واقعیت این است که ما خیلی بیخبریم.
داودی: همایش اسکودا از دید ما هم نقاط قوت و هم نقاط ضعفی داشت که بههرحال باید هر کدام در جای خود ارزیابی شود.
– آنطور که من در سوابق شما میدیدم، شما پیشنهاد دهنده و طراح اصلاح اساسنامه اسکودا بودید. اساسنامهای که در این همایش مطرح شد طرح شما بود یا نه؟
داودی: سؤال خوبی مطرح کردید. اتفاقاً فکر میکنم این موضوع جای بحث دارد و باید در اتحادیه بنشینیم و دراینباره صحبت کنیم.
استارت اصلاح اساسنامه را اینبار من زدم، بهخاطر اینکه اشکالی ساختاری در اتحادیه میدیدیم و فکر میکردیم تا آن اشکال برطرف نشود نمیتوانیم به یک اتحادیه چابک دست پیدا کنیم. بر اساس طرح و ایده من، مصوبهای از شورای اجرایی بهمنماه ۱۳۹۵ گرفتیم و قرار شد که در همایش تهران اساسنامه اصلاح شود. کارگروه تشکیل شد، متن را هم آماده کردیم. همایش به میزبانی کانون مرکز که قرار بود اردیبهشت برگزار شود در مرداد برگزار شد. با همه این احوال، ما متن را آماده کردیم. درتعطیلات سال نو روی آن کار کردیم و به کانون ها فرستادیم. اصل طرح و ایده من این بود و کارگروه من هم روی این کار میکرد که نیابتها و پستهای نیابت رییس را در اساسنامه تبدیل به «معاونت» کنیم. این تغییر ساختاری باعث میشود که هم از تمرکز قدرت در اتحادیه جلوگیری شود و هم تقسیم کار انجام شود. ما نمیتوانیم تمام وظایف اتحادیه و اسکودا، اعم از مشکلات ملی، چالشهایی که مرتباً نوع به نوع پدید میآید، مسائل داخلی خود اتحادیه، هماهنگی کانونها و… را از یک نفر که رییس اتحادیه است بخواهیم و توقع داشته باشیم بتواند همه را انجام دهد. در نظام مدیریتی امروز اصلاً قابل قبول نیست که یک نفر بخواهد همه اینها را انجام دهد.
در حال حاضر بر طبق اساسنامه نایب رییسها زمانی میتوانند فعال باشند که یا رییس امری را به آنها ارجاع کند، یا رییس غایب باشد که در اینصورت نیابت به نایبرییس اول و چنانچه هر دو نبودند به نایبرییس دوم واگذار میشود. طرح من این بود که این نیابتها به معاونت تبدیل شود؛ تقسیم کار شود و هر بخشی از کار بهعهده یک معاون قرار بگیرد. این معاون دیگر مثل نایبرییس نیست که هر زمان مورد ارجاع قرار گرفت فعال شود بلکه باید در اتحادیه حضور فعال داشته باشد. استارت کار اینطور زده شد. منتها در همایش تهران فقط ضرورت اصلاح اساسنامه تصویب شد و اجازه ندادند متن مطرح بشود، درحالیکه هیچ جای اساسنامه نگفته که اول باید ضرورت تصویب شود و بعد در اجلاس بعدی، خود مواد اصلاحی، مورد بحث قرار بگیرد.
در همایش اهواز هم که انتخابات بود، عملی نشد و به همایش تبریز موکول شد و میشود گفت که کلاً به محاق رفت. آقای دکتر شهبازینیا که تشریف آوردند دوباره گفتند که اساسنامه باید اصلاح بشود اما این اصلاحاتی بود که ماهیتاً مد نظر من نبود و در این
ماده ۲۱ اصلاحی که همانطور که گفتم ایده من هم نبود ولی مطلقا جای نگرانی نداشت زیرا این ماده نهایتا هم امری توصیهای بود. |
حد بود که سالی یک یا دوبار مطرح میشد و یا هیئت حل اختلافی تشکیل میشد که ضمانت اجراهای رسیدگی آن هم اصلاً معلوم نبود و بهطور کل میتوان گفت که از دستور کار خارج شد.
دو بحث اینجا مطرح است؛ یکی اینکه اگر از دستور کار هم خارج نمیشد، اینها ماهیتاً اصلاحاتی نبود که من به دنبال آن بودم و مورد دیگر اینکه چرا چیزی که در دستور کار قرار میگیرد باید از دستور کار خارج شود؟ چیزی که در دستور کار قرار میگیرد، حتماً باید کارشناسی شده باشد و اگر کارشناسی شده، دیگر چرا از دستور کار خارج میشود.
من ساختار اتحادیه و کانونها را به ساختار حقوق بینالملل تشبیه میکنم؛ قواعد حقوق بین الملل قواعد تبعیت نیست، قواعد همکاری است و کشورها از روی نزاکت بینالمللی با هم همکاری میکنند. |
– چیزی که مشخصاً ایجاد نگرانی کرده بود، ماده ۲۱ اصلاحی بود که به نوعی میخواست با مکانیسمی، مصوبات اسکودا را برای کانونها الزامآور بکند.
داودی: نه اصلاً چنین چیزی نیست. اگر ما خوب به کارکرد اتحادیه دقت بکنیم، این نگرانی مطلقاً جایی نداشت. این ماده ۲۱ اصلاحی که همانطور که گفتم ایده من هم نبود، گفته بود که ما باید توصیه کنیم که مصوبات را رعایت کنند و اگر کانونی رعایت نکرد به هیئت حل اختلاف گزارش شود تا آنها رسیدگی کنند، ولی نگفته بود این رسیدگی چگونه صورت میگیرد و چه ضمانت اجرایی دارد و یا چه اتفاقی برای کانونی که مصوبات را اجرا نکند خواهد افتاد. در واقع ضمانت اجرایی نگذاشته بود. نهایتاً هم امری توصیهای بود.
من ساختار اتحادیه و کانونها را به ساختار حقوق بینالملل تشبیه میکنم؛ قواعد حقوق بین الملل قواعد تبعیت نیست، قواعد همکاری است و کشورها از روی نزاکت بینالمللی با هم همکاری میکنند. در اتحادیه کانونهای ما هم هیچ الزامی وجود ندارد که بخواهند از مصوبات اتحادیه پیروی کنند ولی از روی خرد جمعی به خاطر اینکه مصوبات قوت بیشتری داشته باشد و بتوانند در مقابل چالشهای بیرونی بایستند، به این همکاری و به این قواعد، به صورت توصیهای عمل میکنند.
. در کل جامعه ما همیشه یک «تکنوفوبیا» وجود داشته است. هر وقت تکنولوژی آمده، آن را به طریقی به رمل و جادو و سحر متصل کردهایم. ما در ابتدا به تکنولوژی مشکوکیم درحالیکه بعد آن را میپذیریم. |
– شما همیشه در استفاده از ابزارهای نوین و خدمات الکترونیکی پیشگام بودهاید؛ چه فعالیتهایی که در کانون البرز داشتید و چه در اسکودا، چیزی که معمولاً در برابرش مقاومت شده است. آیا شما قائل به این هستید که ما در جامعه وکلا مشکل شکاف نسلها را داریم و مدیریت کانونها نیاز به جوانشدن و بهروزشدن دارند؟
داودی: صرف جوان بودن خوب نیست و صرف مسن و پیر بودن هم بد نیست. اینها هیچکدامشان بهتنهایی نباید ارزیابی شوند. ما مدیرانی میخواهیم که فکرشان بهروز باشد، قدرت مدیریت داشته باشند و ایدههای نو را اجرا کنند، از تکنولوژی نترسند، از مدرنکردن مدیریت و مجموعهشان نترسند، آیندهنگر باشند، راهبردی فکر کنند، استراتژی داشته باشند. ما چنین مدیرانی میخواهیم و میتوانیم هم درمیان جوان ها و هم در مسن ترها آنها را پیدا کنیم.
– این آسیبی را که در اثر مقاومت در برابر الکترونیکیکردن خدمات و استفاده از ابزارهای نوین ایجاد شده یا میشود را چطور ارزیابی میکنید؟داودی: این مورد جدا از جامعه نیست. در کل جامعه ما همیشه یک «تکنوفوبیا» وجود داشته است. هر وقت تکنولوژی آمده، آن را به طریقی به رمل و جادو و سحر متصل کردهایم. ما در ابتدا به تکنولوژی مشکوکیم درحالیکه بعد آن را میپذیریم. مثلاً همین تلفن همراه وقتی اول وارد این مملکت شد، همه فکر میکردند که چقدر ممکن است خطرناک باشد ولی الان دست همه هست.