یادداشت

پیشنهاد تعطیلی سراسری کانون های وکلای دادگستری در اعتراض به مصوبه اخیر مجلس

وکلاپرس- وکیل غلامرضا ریاضی، عضو ادوار هیات مدیره کانون وکلای دادگستری گلستان در یادداشتی پیرامون مصوبه اخیر مجلس و نفی استقلال کانون های وکلا، پیشنهاد تعطیلی چند روزه سراسری کانون های وکلای ۲۸ گانه را داده است.

به گزارش وکلاپرس مصوبه روز ۲۹ مجلس شورای اسلامی مبنی بر تبعیت کانون های وکلا از مصوبات هیات مقررات زدایی، واکنش های زیادی در بین جامعه حقوقی کشور و کانون های وکلا به همراه داشت.

بسیاری از کانون ها با انتشار بیانیه، اعتراض خود را به این مصوبه اعلام کرده و برخی کانون ها از جمله کانون های وکلای دادگستری فارس، آذربایجان غربی، خراسان (رضوی و جنوبی)، لرستان، کرمانشاه، یزد، چهارمحال و بختیاری و… نیز اقدام به تجمعات اعتراضی کردند.

اما برخی کانون ها از قبیل البرز، کرمانشاه، آذربایجان غربی، کرمان، همدان، ایلام در واکنش به این مصوبه فعالیت های نهاد خود را برای یک یا دو روز تعطیل اعلام کردند.

بیشتر بخوانید:

وکیل غلامرضا ریاضی در این یادداشت به یک واقعه تاریخی مشابه در نقض استقلال کانون های وکلا در زمان تصدی مرحوم بهمن کشاورز در ریاست اسکودا، اشاره کرده است که در آن زمان مجمع فوق العاده اسکودا اعلام کرده بود در صورت اجرای آیین نامه خلاف قانون، فعالیت کانون های وکلا را به صورت سراسری به مدت ده روز تعطیل خواهند کرد که همین اقدام موجب تعویق اجرای آیین نامه و در نهایت اجرایی نشدن آن شد.

این وکیل دادگستری که سابقه ۸ سال عضویت در شورای اجرایی اسکودا را دارد معتقد است در پیشینه تاریخی مدیران اسکودا باقی خواهد ماند که در مقابل تجاوز به حقوق بنیادین مردم چه کرده‌اند.

وی در این یادداشت پیشنهاد تعطیلی سراسری کانون های وکلای دادگستری را مطرح کرده است و آن را راهی برای شنیدن صدای وکلا توسط مسئولان بالادستی دانسته است.

حال با توجه به جلسه فوق العاده روز شنبه هیات عمومی اسکودا، باید دید موضوع گیری مسئولین نهاد وکالت و اسکودا در مقابل این مصوبه مجلس چه خواهد بود.

متن یادداشت وکیل غلامرضا ریاضی به شرح زیر است:

 استقلال کانونها خط قرمز ماست‼️

در اواخر تصدی آیت‌الله شاهرودی در قوه قضاییه آیین نامه ای از قبل برنامه ریزی شده به ایشان دادند و مشارالیه خوانده و نخوانده امضاء کرد و ابلاغ شد. مفاد آیین نامه که با هدف چگونگی اداره کانونها تهیه شده بود بخشی از استقلال کانونهای وکلا را نشانه می‌رفت. بیاد دارم مرحوم کشاورز در سفر خارج از کشور بود از همانجا موضوع را پیگیری و تقاضا داشت فورا جلسه فوق العاده مجمع اسکودا تشکیل شود.

مجمع فوق العاده اسکودا در سالن نائینی کانون مرکز تشکیل شد و کانونها با اتفاق آراء (نه اکثریت) ضمن مخالفت شدید با آیین نامه اعلام داشتند که اگر قوه قضاییه بخواهد آنرا اجرا کند بمنظور تنویر افکار عمومی ده روز درب کانونها را خواهند بست که بدون شک بازتاب آن در جامعه به نفع تدوین کنندگان نخواهد بود. همین پایداری باعث شد که آیت الله آملی لاریجانی اجرای آنرا موقتا به تعویق انداخت و علی رغم تلاشهای فراوان نتوانست آیین نامه را اجرا کند.

امروز می‌بینیم با این مصوبه مجلس نه تنها بخشی از استقلال کانونها، بلکه تمامیت آن به باد فنا رفته است، استقلالی که با مجاهدات پیشینیان مان بدست آمده و در طول ۷۰ سال از آن صیانت شد.

نیک میدانیم استقلال کانون و وکیل ریشه در حق دفاعی متهم خصوصا در پرونده های کیفری و جرائم امنیتی دارد وکیلی که همواره دغدغه عدم تمدید پروانه و یا تعلیق و ابطال پروانه اش را داشته و وابسته به حاکمیت باشد بدون شک در دفاع متزلزل خواهد بود.

لذا ملاحظه می‌شود مقرره مجلس اقلیت در واقع تجاوز به حق دفاعی مردم است بنابراین بر ماست که فریاد برآوریم انچه نمایندگان تصویب کرده اند تضییع حقوق ملت و دور شدن از دادرسی عادلانه است و صیانت از حقوق مردم و حق دفاعی آنان وظیفه امروز کانونهای وکلاست و بدون شک در پیشینه تاریخی مدیران باقی خواهد ماند که در مقابل تجاوز به این حقوق بنیادین مردم چه کرده‌اند.

بنابراین پیشنهاد میکنم همه کانونها مانند کانونهای محترم البرز و کرمانشاه بمنظور اعتراض به این اقدام عده قلیلی از مجلسیان که با هدف اضمحلال این نهاد مدنی صورت گرفته، کانون را برای چند روز تعطیل کنند تا صدای ما به گوش مسئولین بالا دستی برسد، تعطیلی کانون نه معارضه است و نه مقابله!

ما خود را تافته جدا بافته نمیدانیم اما معتقدیم که حقوق ملت قابل معامله نیست و تنها با استقلال کانونهای وکلا که متولیان امر دفاع می‌باشند حق دفاعی مردم حفظ شده و به دادرسی عادلانه خواهیم رسید.

تعطیلی کانونها امری عجیب و بدیعی نیست بلکه یک اعتراض مدنی است نسبت به کسانیکه مجلس را به نفع منافع شخصی خود مصادره کرده اند. استقلال کانونهای وکلا خط قرمز ماست و از حقوق ملت ایران است و سر این حق بنیادین با هیچ کس معامله نخواهیم نمود.

غلام رضا ریاضی

‫۵ دیدگاه ها

  1. خط قرمز شما باید قانون باشه نه کانون. دارید با قانون مخالفت میکنید فرق شما پس با دیگران که قانون نمیدانن چیه ؟؟؟ دارید خلاف قسمی که در موقع تحلیف خوردین عمل میکنید و خلاف شوونات وکالت عمل میکنید. پس باید در دادسرای انتظامی محاکمه و ابطال پروانه وکالت بشین

    1. حسب اطلاع شما!
      مصوبه مجلس قبل از تأیید شورای نگهبان و مراحل ابلاغ به رئیس جمهور و انتشار در روزنامه رسمی و گذشتن ۱۵ روز قانونی، عنوان “قانون” ندارد.
      لذا اعتراض به آن دارای منع قانونی نیست.
      توصیه به شما این است که به جای حکم صادر کردن، با مطالعه بیشتر پایه حقوقی خود را محکم کنید.

      1. خودت بیا یکبار آزمون وکالت شرکت کن و کارنامه خودتو بده سایت وکلا پرس منتشر کنه تا سطح سوادت معلوم بشه

  2. معمولا توصیه متخصصان امنیتی به حاکمان برای خنثی کردن و از میان بردن اشخاص و افرادی که به نظر اونها دشمن هستند و موی دماغ ولی وجاهت و اعتباری در جامعه دارند اینه که به جای برخورد قهری و آنی با اونها که مستلزم هزینه های سیاسی و اجتماعی سنگین است اونها بر ابتدا بی آبرو و اعتبار کنید و سپس از سر راه بردارید. وکالت به علت ماهیتش که دفاع از حق و حقیقت و حقوق مردم در برابر ظالم بوده همواره در چشم حاکمیت ها ولو دموکراتیک هم به عنوان دشمن یا در خفیف ترین فرض همون موی دماغ به نظر می آمده. این مساله در ایران هم به علت بافت حاکمیتها همیشه وجود داشته و از نظر حکام نهاد وکالت نهادی بوده در دشمنی با حاکمیت. تلاشهای نافرجامی هم که طی این سالها برای حذف و از میان برداشتن نهاد وکالت صورت گرفت به علت اعتبار و وجاهت عمومی این نهاد به جایی نمی رسید و ابتر می ماند. ولی مشخصا از حدود یک دهه قبل حاکمیت سیاست برخورد صریح و حذفی و پرهزینه رو با نهاد وکالت کنار گذاشت و تصمیم گرفت ابتدا به ساکن از این نهاد اعتبار زدایی کنه و برای حذف اون تعجیل نکنه. متاسفانه رویه ایی که کانونها و اسکودا در پیش گرفتند طی این ی۱۵ سال به این اعتبار زدایی سرعت داد. تلاش برای انحصاری کردن حرفه وکالت؛ غلبه نگاه کاسبکارانه به وکالت در میان جامعه وکلا به طور اعم و کانونها و اسکودا بالاخص؛ منفعل بودن در برابر تحولات اجتماعی (به خصوص تا سال ۹۸)؛ اصرار ورزیدن بر رفتارهایی که دوگانه کاذب وکیل-موکل ایجاد میکرد در حالی که فلسفه وجود این نهاد ایجاد مفهوم وکیل و موکل بود؛ مصادیقی از اقداماتی بود که نهایتا منجر به بی اعتباری این نهاد و مهمتر از اون مراجه متولی این نهاد(کانونها و اسکودا) نزد قاطبه مردم شد. امری که اخیرا در فرمایش برخی از حقوقدانان دلسوز نیز با تعابیری همچون “دور کردن وکالت از مردم توسط کانونها طی سالهای اخیر” انعکاس داشته. این رفتار انچنان آثار نامطلوبی در جامعه گذاشته که وقتی اینجانب در میان برخی از دوستان خود در گروه های تلگرامی پیشنهاد تهیه یک بیانیه ذیل عنوان مخالفت دانشجویان و دانش اموختگان و داوطلبان ازمون با مصوبه اخیر مجلس رو ارائه کردم غالبا به علت ناخرسندی از رفتار و رویه کانونها و اسکودا مخالف انتشار اون بودند. بنابراین با توجه به شرایطی که توصیف شد و اینکه مخالفتها متاسفانه به علت اعتبار از دست رفته جامعه وکلا نتوانسته در جامعه انعکاس پیدا کند به نظرم امکان ناچار نمودن مجلس برای عدول از مصوبه اش بسیار پایینه.و نه تنها وکلا و کانونها باید خودشون رو باید برای از دست رفتن استقلال نهاد وکالت اماده کنند بلکه جامعه هم باید خودش رو با عواقب نامطلوب دولتی شدن وکالت مهیا کنه.

    1. از قدیم گفتن «دشمن یکیشم زیاده و دوست هرچی داشته باشی کم هست»… فرافکنی و انداختن تقصیرات به گردن دیگران راحت ترین کاره، ولی انسان عاقل یکم هم به رفتارای خودش و عملکرد خودش نگاه میکنه، اشتباهاتش رو میپذیره و درصدد اصلاح اونها بر میاد، همین که حتی الان هم، کانونها، اسکودا، نمی خواهند قبول کنند اشتباهاتی داشته انذ، خودشان دشمن تراشی کرده اند، خودشان زمانی که مستقل بودند به دنبال پیگیری برخی موارد نرفتند و سستی و کاهلی کردند، مثلا اینکه چرا قراردادهای وکیل کنترل شود؟ مگر مثلا ما فیش حقوقی قضات را می بینیم؟ فیش کارمندان را می بینیم؟ و اینکه چرا حق الوکاله های نجومی برخی و فرار مالیاتی شان باید باعث چنین امری شود؟ چرا درباره مشکلات معیشت وکلا آنطور که باید سخن نگفتند و اقدامی نکردند، راجع هزینه های هنگفت یک وکیل اطلاع رسانی و آگاهی دهی نکردند؟ چرا با برخی وکلای خوب خودشان دشمنی و پرونده سازی کردند؟بخدا بروی به هر کانون وکلا در هر کشور بگویی، کانون وکلایی از ایران، وکیل حقوق بشری را که از جیب خودش مایه میگذاشت فعال در کمیسیون حقوق بشر بود، مورد بدترین تهمتها قرار داد و زمینش زد، می خندند، و خواهند گفت «لابد به حقوق بشر اعتقاد کافی نداشته است» و استقلال کانونهای وکلا وقتی به حقوق بشر اعتقاد ندارند به راستی برای چیست؟ حق مردم؟؟؟ باور نمی کنم… هرچند گناه یک یا چند تن را نمی خواهم بپای همه بگذارم… افراطها….مثل پروانه وکالت ندادن به دارنده مدرک دکترا و خیلی مسائل… متاسفانه کانونها را به اینجا رساند… حرفهای تند زدن.. باید قبول کنیم تافته جدا بافته از حاکمیت نیستیم… وکیل خوب کسی است بجای تند سخن گفتن.. متقاعد کند.. استدلال بیاورد…. و در عمل پای بند باشد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا