آگاهی و آموزش حقوقییادداشت

نحوه درخواست اعاده دادرسی در آرائی که در دیوان عالی کشور قطعیت یافته است

وکلاپرس- وکیل مهدی حجتی عضو سابق هیات مدیره کانون وکلای دادگستری مرکز در یادداشتی کوتاه در خصوص اعاده دادرسی در آرائی که در دیوان عالی کشور قطعیت یافته است نکاتی را بیان کرده است.

به گزارش وکلاپرس، وکیل حجتی در این یادداشت عنوان داشته است: دیوان عالی کشور در نظام قضایی ایران تحت عنوان “دادگاه” فعالیت نمی کند بلکه صرفاً یک مرجع نظارتی است که به صورت شکلی عهده دارِ بررسی و تطبیق احکام صادره از دادگاه ها با قانون و اصول و قواعد دادرسی است.

بیشتر بخوانید:

متن یادداشت وکیل حجتی که در کانال تلگرامی اش منتشر شده، به شرح زیر است:

موضوع اعاده دادرسی در آرائی که در دیوان عالی کشور قطعیت یافته است

در مواردی ممکن است با مراجعه کننده ای مواجه باشیم که به موجب حکم صادره از دادگاه کیفری ۱ و یا دادگاه انقلاب (در جرایم موضوع ماده ۳۰۲ قانون آئین دادرسی کیفری) محکومیت کیفری حاصل نموده و یا در یک دعوی حقوقی، حکم محکومیت وی صادر گردیده و پس از فرجام خواهی محکوم علیه، حکم محکومیت صادره در یکی از شعب دیوان عالی کشور ابرام شده و قطعی شده باشد و مآلاً در حال حاضر با توجه به حدوث یا انطباق مورد با یکی از جهات اعاده دادرسی، قاصد به درخواست اعاده دادرسی نسبت به حکم محکومیت صادره خویش باشد.

در چنین مواردی در صورتی که به وکالت از محکوم علیه قصد درخواست اعاده دادرسی داشته باشیم؛ موضوع درخواست اعاده دادرسی باید دادنامه صادره از دادگاه کیفری ۱ یا دادگاه انقلاب و در امور حقوقی، دادنامه فرجام خواسته باشد نه دادنامه ای که دیوان عالی کشور در مقام ابرام رأی صادره از مرجع تالی، صادر و ابلاغ نموده است.

در واقع موضوع اعاده دادرسی در این موارد، دادنامه ای است که با تصمیم نهایی دیوان عالی کشور ابرام گردیده و قطعی شده است نه دادنامه صادره از دیوان عالی کشور که مشعر بر صحت دادنامه فرجام خواسته است؛

زیرا به موجب صدر ۴۷۴ قانون آئین دادرسی کیفری:

  • “درخواست اعاده دادرسی در مورد احکام محکومیت قطعی دادگاه‌ها…پذیرفته می شود.”

و در امور حقوقی نیز به موجب ماده ۴۳۳ قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی:

  • « دادخواست اعاده دادرسی به دادگاهی تقدیم می شود که صادر کننده همان حکم بوده است»

و بر دیوان عالی کشور که مرجع رسیدگی ماهیتی نیست؛ “دادگاه” اطلاق نمی شود و این مرجع، در نظام قضایی ایران تحت عنوان “دادگاه” فعالیت نمی کند بلکه صرفاً یک مرجع نظارتی است که به صورت شکلی عهده دارِ بررسی و تطبیق احکام صادره از دادگاه ها با قانون و اصول و قواعد دادرسی است و مرجع صدور «حکم» نیست تا در خصوص موضوعات مطروحه نزد آن مرجع، مبادرت به صدور حکم نماید؛

از این رو نسبت به دادنامه های صادره از دیوان عالی کشور که در مقام ابرام احکام صادره از دادگاه های کیفری یا حقوقی صادر گردیده است نمی توان درخواست اعاده دادرسی نمود و موضوع اعاده دادرسی در این موارد، دادنامه صادره از دادگاه های تالی است که با رأی صادره از دیوان عالی کشور قطعیت حاصل نموده اند.

‫۳ دیدگاه ها

  1. با درود و سپاس فراوان. مطلب بسیار مهم و مبتلابه است. از بابت اشتراک گذاشت این موضوع سپاسگزارم.
    بامید مطالعه و بهره مندی بیشتر از تجربه و تخصص اساتید محترم در مطالب بعدی.

    1. باسلام و احترام
      به نظر من دیوان در مورد فرجام خواهی و اعاده دادرسی باید دقت و پیگیری بیشتری داشته باشد هم شکلی و هم ماهیتی متاسفانه غرض ورزی در پرونده ها علنا دیده می‌شود و در نتیجه عدالت که چه عرض کنم ظلم برقرار می‌شود. تعداد زیاد پرونده ها باعث عدم توجه و دقت قضات شده است.

  2. همه ارای دستگاه‌های غزا مانند شاخ و برگ خشک درخت هستند و نیروی اجرا ندارند و خجالت اش به کسانی است که باد به قب قب میاندازند فکر می‌کنند ،هستند !!! رای سادره سالهاست وقعی گزاشته نمیشود نمونه اش پرونده اراضی گمرک در شهریار

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا