رای

نمونه رای با موضوع ابطال رای داوری به سبب عدم تشکیل جلسه رسیدگی

وکلاپرس- دکتر عبدالله خدابخشی در کانال تلگرام خود نمونه رایی با موضوع ابطال رای داوری به استناد اصل رعایت اصل تناظر منتشر کرده است.

به گزارش وکلاپرس، بر اساس این نمونه رای دادگاه تجدید نظر و دادگاه بدوی به دلیل اینکه داور اقدام به تشکیل جلسه رسیدگی ننموده و اصل تناظر را رعایت نکرده است، حکم به ابطال رای داوری صادر کرده اند.

بیشتر بخوانید:

متن رای به شرح زیر است:

رأی شعبه پنجم دادگاه تجدیدنظر استان کهگیلویه و بویراحمد

“تجدید نظر خواهی … نسبت به دادنامه … شعبه چهارم دادگاه عمومی حقوقی گچساران که حسب آن پیرامون دعوای … به خواسته ابطال رای داور … حکم بر ابطال رای داوری مذکور صادر گردیده … و اینکه دادگاه بدوی به دلیل اینکه داور اقدام به تشکیل جلسه رسیدگی ننموده و اصل تناظر را رعایت ننموده، حکم به ابطال رای داوری صادر نموده است؛

نظر به اینکه اصل تناظر یکی از اصول مسلم داوری می باشد و مواد ۴۵٨ و ۴٧۴ و ۴٨۴ قانون آیین دادرسی مدنی به تشکیل جلسه داوری و رعایت اصل تناظر اشاره داشته است و باید موضوع و درخواست هر طرف به طرف دیگر ابلاغ شود و لازمه این امر، تدارک زمینه ای است که طرفین از دعاوی و مسائل مطروح مطلع شوند و مظهر این امور در جلسه داوری است و عبارت جلسه داوری در مواد ٢٧۴ و ۴٨۴ قانون ایین دادرسی مدنی چندین مرتبه تکرار شده است و مواد ۲۰، ۲۳، ٢۴ و ٢۵ قانون داوری تجاری بین المللی ۱۳۷۶ از امکان تشکیل جلسه داوری یاد کرده است و با توجه به اینکه تفاوت ذاتى بین داوری های داخلی و بین المللى وجود ندارد، باید بیان داشت که رعایت حق دفاع، لزوما نمی تواند با تشکیل جلسه داوری کامل گردد بلکه همانند داوری عادی که تنها با تبادل لوایح صورت می گیرد، طرفین می تواند از مضمون ادعاها و دلایل مقابل، مطلع شده و فرصت پاسخ داشته باشند؛ بنابراین اگر تبادل لوایح متعارف با اعطای فرصت معقول دفاع فراهم آید، صرف عدم تشکیل جلسه داوری ایرادی ندارد.

با این حال از آنجا که قواعد داوری، تابع اراده طرفین است به نظر می رسد اگر آن ها بر حذف جلسه داوری توافق نداشته باشند یا اختیار حذف آن را به داور نداده باشند، تشکیل این جلسه لازم است، زیرا اطلاق داوری منصرف به مقصود نوعی و مفروض طرفین، مبتنی بر لزوم تشکیل جلسه داوری است (حقوق دعاوی، جلد پنجم، ص ۵٢، دکتر عبدالله خدابخشی).

[و به عبارت دیگر]، طرفین داوری از داور می خواهند که زمینه سازش، تعدیل اختلاف و در نهایت، اعمال قاعده قانونی را فراهم آورد و این انتظار با صرف تبادل لوایح محقق نخواهد شد و اگرچه داوری تابع تشریفات داوری نیست اما در سکوت طرفین، داور باید نزدیکترین قالب برای رعایت حق دفاع را فراهم آورد و با توجه به نسخ قواعد … [دادرسی] عادی، موجه بودن فرآیند داوری به این است که با تشکیل جلسه داوری، طرفین دعوت و اظهارات آن ها استماع شود و اینکه در قانون آیین دادرسی مدنی به جلسات داوری اشاره شده، دلالت التزامی دارد به اینکه تشکیل جلسه ضروری است و در سکوت طرفین و عدم اعطای اختیار به داور در این خصوص، باید به این لازم، پایبند بود و اصل بر تشکیل جلسه می باشد و در موارد شک باید به اصل مراجعه نمود.

[و نظربه اینکه] داور باید هر گونه ظن و گمان مبنی بر خروج از بی طرفی را از خود دور نماید و این امر با تشکیل جلسه داوری و رعایت اصل تناظر محقق می شود و اگر الزام به تشکیل جلسه دادرسی و رعایت اصل تناظر ننماید، ظن خروج از بی طرفی برای [= نسبت] یکی از طرفین ایجاد می شود و داوری باید در یک فضای آزاد و با حضور طرفین در جهت بیان دفاعیات و خواسته ها [باشد و] … در بسیاری از مواقع در خصوص شرایط قراردادی نیاز به توضیحات طرفین می باشد و باید جلسه تشکیل گردد و به تعبیر برخی اساتید، داوری باید جهات اطمینان بخش بیشتری از قضاوت رسمی داشته باشد و اگر قضاوت دادگاه، و عاقلانه است؛ داوری باید عادلانه باشد و اگر [قضاوت رسمی ] عادلانه است، داوری باید عاشقانه باشد؛ على هذا دادگاه ضمن رد اعتراض، … دادنامه تجدیدنظر خواسته را تایید می نماید رای صادره قطعی است”.

حمید طهماسبى
رئیس شعبه پنجم دادگاه تجدیدنظر استان کهگیلویه و بویراحمد سد مصطفی محمودی مقدم
مستشار شعبه پنجم دادگاه تجدید نظر استان کهگیلویه و بویراحمد

نقد و تحلیل دکتر خدابخشی

اصل جایگزینی برتر داوری به این معناست که باید شرایطی فراهم باشد که اقبال به داوری بیشتر از دادگستری باشد (حقوق دعاوی، جلد ۴). در این معنا:

  1. صدور رای داوری باید استحکام بیشتری داشته باشد؛
  2. موجه بودن، ذاتی رای داوری باشد؛
  3. بی طرفی داور، مطلقا محرز باشد؛
  4. بی توجهی به شرایط صریح طرفین، جایگاهی نداشته باشد؛
  5. طرفین در ارتباط بیشتر و بهتری با داور باشند؛
  6. اجرای آرای داوری، از تضمیناتی معادل با رای قضایی برخوردار باشد؛

اگر قضاوت عاقلانه است، داوری باید عادلانه و اگر عادلانه است، داوری باید عاشقانه باشد” سخنی همسو با این اصل است.

براستی داوری که از یک جلسه و همنشینی با طرفین دریغ می ورزد، چه ارزشی برای تایید دارد؟ کاغذ بازی (داوری و دادرسی عادی) را باید کنار زد و رو در رو سخنان را شنید تا اطمینان یافت درد دل هر کس بازگو شده و غم باد بر یک طرف ننشسته!

خیال نداریم افلاطون بازی کنیم و اصل سازی؛ بلکه ارسطویی می گوییم که این اصل و مشابه آن، جنبه های عملی حقوق داوری است و تنها برای رفع حیرت (همانند بازی های اصول فقهی) نیست. داور باید قاضی برتر؛ و داوری، حل و فصل برتر باشد و الا چه انگیزه ای برای مراجعه به داوری می‌ماند؟

 

منبع: تلگرام دکتر خدابخشی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا