لایحه ادبی یک وکیل دادگستری برای تسریع در روند رسیدگی
لایحه ادبی یک وکیل دادگستری برای تسریع در روند رسیدگی
ریاست ارجمند شعبه ۳۹ دادگاه عمومی حقوقی مشهد
با درود و مهر
در یکی از کوچه باغهای نیشابور، در منزل یکی از خویشان به دور از عیش و طیش دنیا آرمیده بودم که سکوت لذت بخش با صدای ناهنجار تلفن همراه شکسته شد و از قضا موکل وقتناشناس تمام چرت و سکوت و آرامش را به هم ریخت. سخنش نیز تکرار مکررات که جریان پرونده به کجا رسید ولی گویا این بار از تکرار مکررات عدول کرده و با لسانی خاص که فردا یا پسفردا به دارالوکالهات میآیم تا به بررسی جزئیات بپردازیم. از آنجا که من چون درویشان فراغ ملک قناعتم در پاسخش گفتم: «چو بیایی دهمت جان، چونیایی کشدم غم؛ من که بایست بمیرم چه بیایی و نیایی» و خوشبختانه با قطعی برق، ارتعاشات خطوط پیام نیز به خاموشی گرایید و آنتن پرید و دیگر هم زنگ نزد و فعلاً از اینکه زمانی برای آمدنش به دارالوکاله مقرر کنم گریختم و مبادا از آنکه شندرغاز حقالوکاله را بخواهد مسترد کند، بسان عادت مالوف به سامانه اطلاعرسانی پرونده روی آوردم (دفع دخل مقدر کنم که مبادا مستشکل ایراد بگیرد بله با نت تلفن همراه با آن اپراتوری که دکلش برقش نرفته!) و دیدم ای وای که پرونده هنوز در ردیف مختومه نشدگان است. گفتم لایحهای بزنم و از حق و حقوق موکل بگویم، دیدم هر آنچه باید میگفتم تا کنون گفتهام، به این سو نگریستم چیزی نیافتم، به آن سو نگریستم بر لب طاقچه، دیوانی از حافظ نگاهم را به خود عطف کرد. به سمت طاقچه رفتم و دیوان را برداشتم و حافظ را به شاخ نباتش سوگند دادم که قال ما را راست بگوید که این شعر آمد: «حسب حالی ننوشتی و شد ایامی چند؛ محرمی کو که فرستم به تو پیغامی چند» اذنی از خواجه ستاندم و شعر را مناسب حال پرونده تغییر دادم. امید دارم که شاید دم گرم حضرت حافظ اثربخش باشد و پرونده به حکمی دلکش از سوی شما و البته به نفع موکل ما مختومه گردد:
حکم صادر ننمودی و شد ایامی چند
«محرمی کو که فرستم به تو پیغامی چند»
لایحه پشت سر هم زدهام لیک چه سود
زانکه تأثیر ندارد قلم خامی چند
به موکل نتوان گفت که تأخیر چراست؟
تا دهانش نشود باز به دشنامی چند
پشت هم وقت نظارت به سرانجام رسید
حکم پرونده نیامد به سرانجامی چند
ای وکیلان نگون بخت، موکل به کمین
بنشسته است که فنی بزند، دامی چند
تا که الباقی پولی که تو بستی، ندهد
چون دگر دیر بدست آمده احکامی چند
قاضیا رأی بده، یا که به بنفع یا به ضرر
شاید از محکمه رفتم سوی آرامی چند
در پناه حق باشید. خداوند یاریگر شما در رسیدگی به این خیل پروندهها باد.

منبع: اینستاگرام قاضی مجید جعفری افتخار





